مفتاح هشتم : در بيان استخاره به بنادق است

مفتاح هشتم : در بيان استخاره به بنادق است

و آن به چندين طريق منقول است :
اول : آن است كه سيد (رضى اللّه عنه ) در فتح الابواب و ابن تلّعكبرى (رحمه اللّه ) در مجموع الدعوات روايت كرده اند از احمد بن محمد بن يحيى كه گفت : بعضى از دوستان ما اراده كرد كه از براى تجارت بيرون رود، پس گفت : بيرون نمى روم تا بروم به خدمت حضرت امام جعفر صادق (صلوات اللّه عليه ) و بر او سلام كنم و در كار خود مشورت كنم و استدعاى دعا از آن حضرت بكنم .

پس به خدمت آن جناب رفت و عرض كرد كه من اراده دارم كه براى تجارت بيرون بروم و سوگند ياد كرده ام كه بيرون نروم تا به خدمت شما برسم و با شما مشورت كنم و طلب دعا از خدمت شما بكنم .
حضرت براى او دعا كردند و فرمودند: كه بر تو باد به راست گويى ، و عيب متاع خود را در تجارت پنهان مكن ، و كسى را كه اميدوار احسان خود كرده باشى مغبون مگردان كه آن در بدى مانند سود گرفتن است ، و از براى مردم مپسند مگر چيزى را كه براى خود مى پسندى ، و حق بده و حق بگير، و مترس و اندوهناك مباش از كمّى روزى ، به درستى كه تاجر راست گو با ملائكة نيكوكار گرامى نزد پروردگار در قيامت محشور مى شود، و اجتناب كن از سوگند ياد كردن در خريد و فروش ، زيرا كه سوگند دروغ صاحبش را از حق خود نگيرد و حق مردم را تمام بدهد.

و هرگاه عزم كنى بر سفرى يا حاجت ضرورى كه اهتمام ايشان آن داشته باشى دعا بسيار بكن و استخاره بكن ، بدرستى كه خبر داد مرا پدرم از پدرش از جدش كه حضرت رسالت پناه (صلى اللّه عليه و آله ) استخاره را به اصحاب خود تعليم مى كرد چنانچه سوره قرآن را، و ما استخاره را به عمل مى آوريم هر وقت كه اراده كنيم امرى را، و رقعه چند براى استخاره مى گيريم و موافق آنچه بيرون مى آيد عمل مى كنيم ، خواه موافق خواهش ما باشد و خواه نباشد.
پس آن مرد گفت : اى مولاى من آن استخاره را به من تعليم نما كه چگونه به عمل آورم ؟ فرمود: كه چون اراده استخاره نمايى وضوى كامل بساز، يعنى با آداب و ادعيه مستحبه و دو ركعت نماز كن ، و در هر ركعت سوره حمد و صد مرتبه سوره قل هو اللّه اءحد بخوان ، و بعد از سلام نماز دستهاى خود را به دعا بردار و بگو:
يا كاشف الكرب ، و مفرّج الهمّ، و مذهب الغمّ، و مبتدءا بالنّعم قبل استحقاقها، يا من يفزع الخلق اليه فى حوائجهم و مهمّاتهم و اءمورهم و يتّكلون [يتوكّلون خ ل ] عليه اءمرت بالدّعاء و ضمنت الاجابة ، اللّهمّ فصلّ على محمد و آل محمد، و ابداء بهم فى كلّ اءمرى [اءمر خ ل ] و افرج همّى و نفس كربى ، و اءذهب غمّى ، و اكشف لى عن الامر الّذى قد التبس علىّ و خرلى فى جميع اءمورى خيرة فى عافية ، فانّى اءستخيرك اللّهمّ بعلمك ، و اءستقدرك بقدرتك ، و اءساءلك من فضلك ، و اءلجاء اليك فى كلّ اءمورى ، و اءبراء من الحول و القوة الاّ بك ، و اءتوكل عليك و اءنت حسبى و نعم الوكيل ، اللّهمّ فافتح لى اءبواب رزقك ، و سّلها لى ، و يسرلى جميع اءمورى ، فانّك تقدر و لا اءقدر، و تعلم و لا اءعلم ، و اءنت علام الغيوب .

اللّهمّ ان كنت تعلم اءنّ الامر الذى عزمت عليه و اءردته هو خير لى فى دينى و دنياى و معاشى و معادى و عاقبة اءمورى ، فقدره لى و عجّله علىّ، و سهّله و يسره و بارك لى فيه ، و ان كنت تعلم اءنّه غير نافع لى فى العاجل و الاجل بل هو شرّ علىّ فاصرفه عنّى و اصرفنى عنه ، كيف شئت و اءنّى شئت ، و قدّر لى الخير حيث كان و اءين كان ، و رضّنى يا ربّ بقضائك و بارك لى فى قدرك حتى لااءحبّ تعجيل ما اءخّرت و لاتاءخير ما عجّلت ، انّك على كلّ شى ء قدير و هو عليك يسير

پس بسيار صلوات فرست بر محمد و آل محمد، و بايد كه سه رقعه با خود داشته باشى همه به يك مقدار و يك هياءت ، و در دو رقعه اين دعا را بنويس .
اللّهمّ فاطر السّماوات والارض عالم الغيب و الشّهادة اءنت تحكم بين عبادك فيما كانوا فيه يختلفون ، اللّهمّ انك تعلم و لااءعلم ، و تقدر و لا اءقدر، و تمضى و لا اءمضى [و تقضى و لا اءقضى خ ل ] و اءنت علام الغيوب ، صلّ على محمد و آل محمد، و اءخرج لى اءحبّ السّهمين اليك ، و خيرهما لى فى دينى و دنياى و عاقبة اءمرى ، انّك على كلّ شى ء قدير و هو عليك يسير و در پشت يكى از دو رقعه افعل بنويس ، و در پشت ديگرى لاتفعل .
و در رقعه سوم اين را بنويس لاحول و لاقوّة الاّ باللّه العلىّ العظيم ، استعنت باللّه و توكّلت عليه ، و هو حسبى و نعم الوكيل ، توكّلت فى جميع اءمورى على اللّه الحىّ الذى لايموت ، و اعتصمت بذى العزة و الجبروت ، و تحصّنت بذى الحول و الطّول و الملكوت ، و سلام على المرسلين ، و الحمدللّه ربّ العالمين ، و صلّى اللّه على محمد النّبىّ و آله الطاهرين وپشت اين رقعه را سفيد بگذار و چيزى بر آن منويس .

و هر سه رقعه را محكم بپيچ بر يك هياءت و يك صورت ، و در ميان سه بندقه بگذار از موم يا از گل بر يك هياءت و يك وزن ، و بده به كسى كه اعتماد بر او داشته باشى از برادران مؤ من ، و بگو كه خدا را ياد كند و صلوات بر محمد (و آل محمد) بفرستد، و آن بندقها را در ميان آستين خود بيندازد، و دست راست خود را در ميان آستين خود داخل كند و آن بندقها را حركت دهد، و يكى از آنها را درآورد بدون آنكه آنها را نظر كند و يكى را بخصوص ‍ تعيين كند، و ليكن دستش بر هر يك از آنها كه واقع شود بيرون آورد، و چون بيرون آورد، تو از او بگير و خدا را ياد كن و آن را بگشا و پشتش را بخوان ، و عمل كن به آنچه در پشت آن نوشته شده است .
و اگر كسى كه بر او اعتماد داشته باشى حاضر نباشد خود در ميان آستين بينداز و آنچه مذكور شد به عمل آور، پس اگر آنچه افعل بر آن نوشته شده است بيرون آيد البته آن كار را بكن كه خير تو در آن است انشاءاللّه . و اگر آنچه بر آن لاتفعل نوشته شده است بيرون آيد زنهار آن را به عمل مياور، و البته مخالفت اين استخاره مكن كه آزار مى كشى .

و اگر رقعه بيرون آيد كه چيزى بر پشتش نوشته نشده است ، پس توقف كن تا وقت نماز فريضه حاضر شود، پس برخيز و دو ركعت نماز چنانچه مذكور شد بكن ، پس نماز واجب را بكن يا آن دو ركعت را بعد از نماز واجب بكن اگر نماز صبح و عصر نباشد، و اگر نماز صبح باشد بايد كه بعد از آن تعقيب و دعا بخوانى تا آفتاب پهن شود، پس بعد از آن دو ركعت را به جا آور. و اگر نماز عصر باشد آن دو ركعت را پيش از نماز عصر بكن ، و بعد بيرون آيد باز وقت فريضه ديگر همان عمل را اعاده كن تا يكى از رقعه هاى نوشته بيرون آيد(117).

مؤ لف گويد: كه ظاهر روايت آن است كه نوشتن رقعه ها و پيچيدن و در ميان بندقه گذاشتن همه بعد از نماز و خواندن دعا باشد و بريدن رقعه ها پيش ‍ باشد. و احتمال دارد كه تا بندقه كردن قبل از نماز باشد، و دور نيست كه اول اولى باشد.
دوم : آن است كه كلينى و شيخ و سيد (رضى اللّه عنهم ) و ديگران به سند مرسل از يكى از ائمة (صلوات اللّه عليهم ) روايت كرده اند كه شخصى از اصحاب آن حضرت پرسيد كه امرى را مى خواهم به عمل آورم و كسى را نمى يابم كه با او مشورت كنم چه كنم ؟ حضرت فرمود: كه با پروردگار خود مشورت كن ، پرسيد كه چگونه مشورت كنم ؟
فرمود: كه آن حاجت را در خاطر خود قصد كن و دو رقعه بگير و در يكى لا بنويس و در ديگرى نعم و هر يك را در ميان بندقه از گل بگذار، پس دو ركعت نماز بكن و آن دو بندقه را در زير دامن خود بگذار و بگو:يا اللّه انّى اءشاورك فى اءمرى هذا و اءنت خير مستشار و مشير، فاءشر علىّ بما فيه صلاح و حسن عاقبة پس دست خود را در زير دامن داخل كن و يكى از آن دو بندقه را بيرون آور و بگشا، اگر نعم باشد بكن ، و اگر لا باشد مكن ، با خدا چنين مشورت بايد كرد(118).
سوم : آن است كه سيد (رضى اللّه عنه ) فرموده : كه در بعضى از كتب شيعه يافتم كه در دو رقعه مى نويسى بسم اللّه الرحمن الرحيم خيرة من اللّه العزيز الحكيم لعبده فلان بن فلان و حاجت خود را مى نويسى ، و يكى را در آخرش مى نويسى اءفعل يا مولاى و ديگرى را در آخرش مى نويسى كه اءتوقّف يا مولاى و هر يك از دو رقعه را در ميان گلوله اى از گل مى گذارى و بر آن مى خوانى هر يك از سوره حمد و سوره قل اءعوذ برب الفلق و سوره والضحى را هفت مرتبه ، و ظرف آبى در پيش خود مى گذارى و بندقها را در ميان آب مى اندازى ، پس هر يك كه زودتر از ديگرى شكافته شود و بر روى آب آيد به آن عمل مى كنى انشاء اللّه تعالى (119).

چهارم : آن است كه باز سيد (قدس اللّه روحه ) ذكر كرده است كه يافتم به خط على بن يحيى حنّاط كه نوشته بود كه اين استخاره مولاى ما اميرالمؤ منين على بن ابى طالب (صلوات اللّه عليه ) است در خاطر مى گذرانى هر مطلبى كه دارى ، و اين استخاره را مى نويسى در دو رقعه و بر پشت يكى مى نويسى افعل ، و در پشت ديگرى لاتفعل ، و دو بندقه از گل مى سازى و به ترازو مى سنجى كه با هم برابر باشند، و هر رقعه را در ميان بندقه مى گذارى و در ميان آب مى اندازى ، و هر يك كه بيشتر بر روى آب مى ايد به آن عمل مى كنى و البته مخالفت مكن ، و دعا كه در رقعه ها بايد نوشت اين است :

ما شاء اللّه كان ، اللّهمّ انّى اءستخيرك خيار من فوّض اليك اءمره ، و اءسلم اليك نفسه ، و استسلم اليك فى اءمره ، و خلالك وجهه ، و توكّل عليك فيما نزل به . اللّهمّ خرلى و لا تخر علىّ، و كن لى و لاتكن علىّ، وانصرنى ولاتنصر علىّ، و اءعنى و لاتعن علىّ، و امكنى و لاتمكن منّى ، و اهدنى الى الخير و لاتضلنى ، و اءرضنى بقضائك ، و بارك لى فى قدرك ، انّك تفعل ما تشاء و تحكم ما تريد، و اءنت على كلّ شى ء قدير. اللّهمّ ان كانت الخيرة فى اءمرى هذا فى دينى و دنياى و عاقبة اءمرى فسهله لى ، و ان كان غير ذلك فاصرفه عنّى ، يا ارحم الراحمين ، انّك على كلّ شى ء قدير(120).
پنجم : آن است كه ايضا سيد (رحمة اللّه عليه ) روايت كرده است از حضرت صاحب الزمان (عليه صلوات الرحمن )، و مسمى است به استخاره مصريّه ، و كيفيتش آن است كه در دو رقعه بنويسد خيرة من اللّه و رسوله لفلان بن فلانة و نام خود و مادرش را بنويسد و در يكى افعل و در ديگرى لاتفعل بنويسد، و در ميان دو بندقه از گل بگذارد و در ميان قدح آبى هر دو را بيندازد، پس وضو بسازد و دو ركعت نماز بكند، و بعد از نماز اين دعا را بخواند:
اللّهمّ انّى اءستخيرك خيار من فوّض اليك اءمره ، و اءسلم اليك نفسه ، و توكّل عليك فى اءمره ، و استسلم بك فيما نزل به من امره . اللّهمّ خرلى و لاتخر علىّ، و اءعنّى و لاتعن علىّ، و مكّنّى و لاتمكن منّى ، واهدنى للخير و لاتضلّنى ، و اءرضنى بقضائك ، و بارك لى فى قدرك ، انّك تفعل ماتشاء و تعطى ما تريد. اللّهمّ ان كانت الخيرة فى اءمرى هذا و هو كذا و كذا وبجاى كذا و كذا مطلب خود را بگويد فمكنّى منه ، واقدرنى عليه ، و امرنى بفعله ، و اءوضح لى طريق الهدايد اليه ، و ان كان اللّهمّ غير ذلك فاصرفه عنّى الى الذى هو خير لى منه ، فانّك تقدر و لااقدر، و تعلم و لااءعلم و اءنت علام الغيوب ، يا ارحم الراحمين
پس به سجده رود و صد مرتبه بگويد اءستخيراللّه خيرة فى عافية پس ‍ سربردارد و انتظار بكشد تا يكى از آن رقعه ها از آب بيرون آيد هر يك كه بيشتر بيرون آيد به آن عمل كند، يعنى : اگر افعل بيرون آيد آن كار را بكند، و اگر لاتفعل بيرون آيد نكند(121).

ششم : باز سيد (رحمه اللّه ) از شيخ ابوالفتوح كراچكى كه از اكابر علماى شيعه است روايت كرده است كه دو رقعه بنويس در يكى افعل يعنى بكن ، و در ديگرى لاتفعل يعنى مكن ، و از ديده خود پنهان كن در موضعى ، و نماز استخاره بكن و خير خود را از عالم الخفيات طلب كن ، و يكى از آنها را بيرون بياور و به آن عمل كن (122).

مترجم گويد: كه اين نوع استخاره نيز از استخاره هاى معتبر است ، و بطرق بسيار وارد شده است ، و دور نيست كه عمومات قرعه نيز شامل اين طريق بوده باشد. و به هر يك از طرق كه مذكور شد عمل كردن خوب است خصوصا طريق اول ، و اگر بعضى از دعاهاى طرق ديگر را نيز با آن ضم كنند بد نيست .

پاورقی

117-بحارالانوار، 91/235 - 237 از مجموع الدعوات و الفتح .
118-فروع كافى ، 3/473 ح 8 و تهذيب الاحكام 3/182 ح 7 و بحار: 91/237 از سيد.
119-بحارالانوار، 91/238 ح 3.
120-بحارالانوار، 91/238 ح 4.
121-بحارالانوار، 91/239 ح 5.
122-بحارالانوار، 91/240 ح 6.