فصل نوردهم: در بيان آن است كه آنها حبل الله المتين و عروة الوثقى و امثال اينهايند؛ و در اين باب آيات بسيار است

آيه اول: فمن يكفر بالطاغوت و يومن بالله فقد استمسك بالعروة الوثقى لا انفصام لها والله سميع عليم (1329) يعنى: ((پس هر كه كافر شود به طاغوت و ايمان آورد به خدا پس بتحقيق كه چنگ زده است به دست آويز محكم كه گسستن نيست آن را و خدا شنوا و دانا است))؛ بدان كه طاغوت را اطلاق مى كنند بر شيطان و بت و هر معبودى بغير از خدا و هر پيشوائى در باطل.
و در بسيارى از روايات و زيارات ائمه (عليهم السلام) تعبير كرده اند از ابوبكر و عمر و عثمان و ساير اعداى دين به جبت و طاغوت و لات و عزى، و ابوبكر و عمر را دو صنم قريش ناميده اند.(1330)
و از حضرت صادق (عليه السلام) منقول است كه: دشمن ما در كتاب خدا، فحشا و منكر و بغى و اصنام و اوثان و جبت و طاغوت است.(1331)
و كلينى به سند موثق از حضرت صادق (عليه السلام) روايت نموده است كه: عروه وثقى، ايمان است.(1332)
و به سند صحيح ديگر روايت كرده است كه: ايمان به خداوند يگانه است كه شريك ندارد.(1333)
و به سند معتبر در محاسن از آن حضرت روايت نموده است كه: عروه وثقى، توحيد است.(1334)
و ابن شهر آشوب به سند معتبر از حضرت باقر (عليه السلام) روايت نموده است كه: عروه وثقى، محبت ما اهل بيت است.(1335)
و در عيون اخبار الرضا از آن حضرت روايت نموده است كه حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كه خواهد سوار شود در كشتى نجات و متمسك شود به عروة الوثقى و چنگ زند در حبل متين خدا، پس موالات و دوستى كند با على بعد از من و دشمنى كند با دشمنان او و پيروى كند امامان هدايت كننده از فرزندان او را.(1336)
و ايضا به سندهاى معتبر از آن حضرت روايت نموده است كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كه دوست دارد كه چنگ زند در عروة الوثقى بايد كه متمسك شود به محبت على (عليه السلام) و اهل بيت من.(1337)
و ايضا روايت نموده است كه حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: امامان از فرزندان امام حسين (عليه السلام)، هر كه اطاعت آنها كند بتحقيق كه اطاعت خدا كرده است و هر كه معصيت آنها كند معصيت خدا كرده است، ايشانند عروه وثقى و ايشانند وسيله بندگان بسوى خدا.(1338)
و به سند ديگر روايت نموده است كه: قرآن عروه وثقى است.(1339)
و ايضا به سند معتبر روايت نموده است كه: حضرت امام رضا (عليه السلام) براى مامون نوشت محض اسلام و شرايع دين را، از آن جمله نوشت كه: خالى نمى شود زمين از حجت خدا بر خلق در هر عصر و زمان و آنهايند عروه وثقى و ائمه هدى و حجت اهل دنيا تا قيامت.(1340)
و در كتاب توحيد روايت نموده است كه حضرت امير (عليه السلام) فرمود كه: منم حبل الله المتين و عروة الوثقى.(1341)
و در كمال الدين روايت كرده از امام رضا (عليه السلام) كه فرمود: مائيم حجتهاى خدا در ميان خلق او و كلمه تقوى و عروه وثقى.(1342)
و در كتاب معانى الاخبار از حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم) روايت كرده است كه: هر كه خواهد متمسك شود به عروه وثقى كه گسستن ندارد، بايد كه متمسك شود به ولايت برادر من و وصى من على بن ابى طالب، بدرستى كه هلاك نمى شود هر كه او را دوست دارد و اعتقاد به امامت او كند، و نجات نمى يابد كسى كه با او دشمنى و عداوت كند.(1343)
و در كتاب تأويل الايات از حضرت امام رضا (عليه السلام) روايت كرده است كه حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود كه: هر كه خواهد چنگ زند در عروه وثقى پس بايد كه متمسك شود به محبت على.(1344)
و به روايت ديگر: بايد متمسك شود به محبت ما اهل بيت.(1345)
و به روايت ديگر از زيد بن على روايت كرده كه: عروه محكم، مودت آل محمد است.(1346)
آيه دوم: و اعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا.(1347)
آيه سوم: ضربت عليهم الذلة اين ما ثقفوا الا بحبل من الله و حبل من الناس.(1348)
ترجمه آيه دوم: ((و چنگ زنيد به ريسمان خدا همگى و پراكنده مشويد.))
ترجمه آيه سوم: ((زده شد بر ايشان ذلت و خوارى مگر به حبلى از خدا و حبلى از مردم؛)) اكثرا گفته اند كه: يعنى به عهدى از خدا و عهدى از مردم.(1349)
و عياشى روايت كرده است كه: از حضرت امام موسى (عليه السلام) پرسيدم از تفسير قول خدا و اعتصموا بحبل الله جميعا فرمود كه: على بن ابى طالب حبل الله المتين است، يعنى ريسمان محكم خداست.(1350)
و به سند معتبر ديگر از حضرت باقر (عليه السلام) روايت كرده است كه: آل محمد (عليهم السلام) حبل خدايند كه در اين آيه مردم را امر فرموده كه چنگ زنند در آن.(1351)
و از حضرت صادق (عليه السلام) روايت كرده است كه: مائيم حبل خدا.(1352)
و ايضا روايت كرده است از حضرت باقر (عليه السلام) در تفسير قول الهى ولا تفرقوا كه فرمود: خدا مى دانست كه اين امت متفرق خواهند شد بعد از پيغمبر خود و اختلاف خواهند كرد، پس نهى كرد ايشان را از پراكنده شدن چنانچه نهى كرد جماعتى را كه پيش از ايشان بودند، پس امر كرد ايشان را كه مجتمع شوند بر ولايت آل محمد (عليهم السلام) و متفرق نشوند.(1353)
و عياشى از حضرت صادق (عليه السلام) روايت كرده است كه: حبل از خدا، كتاب خداست؛ و حبل از ناس، على بن ابى طالب (عليه السلام) است.(1354)
و در مجالس شيخ طوسى و مناقب ابن شهر آشوب از حضرت صادق (عليه السلام) روايت كرده است كه: مائيم حبل.(1355)

پاورقی

1329- بقره: 256.
1330- رجوع شود به تفسير عياشى 1/246؛ كافى 1/429؛ بصائر الدرجات 34؛ عيون المعجزات 89 - 90؛ من لا يحضره الفقيه 2/589؛ مصباح المتهجد 686؛ مصباح كفعمى 477؛ بحارالانوار 52/170 و 82/260.
1331- تأويل الايات الظاهرة 1/19.
1332- كافى 2/14.
1333- كافى 2/14.
1334- محاسن 1/375.
1335- مناقب ابن شهر آشوب 4/5.