فصل شانزدهم: در بيان اخباى كه در تأويل حسنه و حسنى به ولايت و سيئه به عداوت ايشان وارد شده است و در آن چند آيه هست

آيه اول: من جاء بالحسنة فله خير منها و هم من فزع يومئذ آمنون # و من جاء بالسيئة فكبت وجوههم فى النار هل تجزون الا ما كگنتم تعملون (1189) يعنى: ((هر كه بيايد در قيامت با حسنه و خصلت نيكى پس مر او را هست بهتر از آن، و ايشان از فزع و ترس عظيم در آن روز ايمنند؛ و هر كه بيايد با سيئه و با خصلت بد پس روهاى ايشان سرنگون مى افتند در آتش جهنم؛ آيا جزا داده مى شويد مگر به آنچه بوديد شما كه بعمل آوريد.))

و در جاى ديگر فرموده من جاء بالحسنة فله خير منها و من جاء بالسيئة فلا يجزى الذين عملوا السيئات الا ما كانوا يعملون (1190) و مضمونش ‍ نزديك است به مضمون آيه سابقه.
ابن ماهيار و ابن شهر آشوب و ابن بطريق در عمده و مستدرك از تفسير ثعلبى و حليه حافظ ابو نعيم روايت كرده اند به چندين سند از ابو عبدالله جدلى كه حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) به او گفت: مى خواهى تو را خبر دهم به حسنه كه هر كه به آن حسنه به محشر بيايد ايمن مى گردد از فزع و ترس روز قيامت، و به سيئه كه هر كه با آن سيئه بيايد بر رو مى افتد در آتش ‍ جهنم؟ گفت: بلى يا اميرالمؤمنين. حضرت فرمود: آن حسنه، محبت ما اهل بيت است؛ و آن سيئه، بغض ما اهل بيت.(1191)

و ابن ماهيار به سند معتبر ديگر روايت كرده است از عمار ساباطى كه گفت: ابن ابى يعفور از حضرت صادق (عليه السلام) سؤال كرد از تفسير اين آيه، حضرت فرمود كه: حسنه در اين آيه شناختن امام است، و اطاعت او اطاعت خداست.(1192)

و به روايت ديگر: فرمود كه: حسنه، ولايت اميرالمؤمنين (عليه السلام) است.(1193)
و به سند معتبر ديگر از حضرت باقر (عليه السلام) روايت كرده است كه: حسنه، ولايت على (عليه السلام) است؛ و سيئه، عداوت و بغض او.(1194)
و شيخ طوسى در مجالس روايت كرده است به سند معتبر از عمار ساباطى كه حضرت صادق (عليه السلام) فرمود كه: قبول نمى كند خدا از بندگان اعمال صالحه كه مى كنند هرگاه ولايت امام جور كننده اى اختيار كنند كه از جانب خدا منصوب نشده باشد. ابن ابى يعفور گفت: خدا مى فرمايد: من جاء بالحسنة فله خير منها تا آخر آيه، پس چگونه نفع نمى كند عمل صالح از كسى كه ولايت امام جائر داشته باشد؟ حضرت فرمود: مى دانى حسنه اى كه خدا در اين آيه فرموده است:كدام است؟ آن شناختن امام است و اطاعت كردن او، و سيئه كه بعد از اين فرموده است:انكار كردن امامى است كه از جانب خدا منصوب گرديده. پس حضرت فرمود كه: هر كه بيايد در روز قيامت با ولايت امام جور كننده اى كه از جانب خدا نباشد و منكر حق ما اهل بيت باشد و انكار كند امامت و ولايت ما را، خدا او را سرنگون در آتش جهنم مى اندازد در روز قيامت.(1195)
آيه دوم: و من يقترف حسنة نزد له فيها حسنا(1196) يعنى: ((هر كه كسب كند عمل نيكوئى را زياد مى گردانيم از براى او نيكى او را.))
ثعلبى و غير او از مفسران عامه از حضرت امام حسن (عليه السلام) و ابن عباس و ديگران روايت كرده اند كه: اقتراف حسنه، محبت و ولايت اهل بيت (عليهم السلام) است از آل محمد (عليهم السلام).(1197)
و عامه و خاصه روايت كرده اند كه: حضرت امام حسن (عليه السلام) بعد از صلح با معاويه خطبه اى خواند و در آن فرمود كه: ما از اهل بيتيم كه خدا واجب گردانيده بر هر مسلمانى محبت و مودت ما را، پس فرمود: قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى و فرموده است:و من يقترف حسنة نزد له فيها حسنا اقتراف حسنه، محبت ما اهل بيت است.(1198)
آيه سوم: لا تستوى الحسنة ولا السيئة (1199) يعنى: ((برابر نيست نيكوئى و نه بدى)).
از حضرت كاظم (عليه السلام) منقول است كه: مائيم حسنه و بنى اميه سيئه اند،(1200) زيرا كه منشاء جميع نيكيها مائيم و بنى اميه منشاء جميع بديهايند.
و در روايت معتبر ديگر روايت شده است كه: حسنه، تقيه است؛ و سيئه، فاش كردن اسرار ائمه (عليهم السلام) است.(1201)

آيه چهارم: فاما من اعطى و اتقى # و صدق بالحسنى # فسنيسره لليسرى # و اما من بخل و استغنى # و كذب بالحسنى # فسنيسره للعسرى (1202) مفسران گفته اند: يعنى اما آن كه عطا كند اموال خدا را و بپرهيزد از معصيت خدا و تصديق كند به حسنى يعنى به كلمه نيكوتر يا وعده نيكوتر، پس زود باشد كه او را مهيا گردانيم براى امرى كه مودى به آسانى و راحت مى شود كه دخول بهشت باشد؛ و اما كسى كه بخل ورزد به مال خدا و مستغنى شود به شهوات دنيا از نعيم آخرت و تكذيب كند به حسنى كه گذشت، پس زود باشد كه مهيا كنيم از براى او طريقه اى را كه مودى به دشوارى باشد كه دخول جهنم است.))

و احاديث بسيار وارد شده است كه: مراد به ((حسنى)) در هر دو موضع ولايت است چنانچه در تفسير على بن ابراهيم و در بصائر الدرجات از حضرت صادق (عليه السلام) روايت كرده است،(1203) و در تأويل الايات از آن حضرت روايت كرده است كه در تفسير آيات اين سوره فرموده: فاما من اعطى يعنى: پس اما كسى كه عطا كند خمس آل محمد را، و اتقى يعنى: و بپرهيزد از دوستى و و لايت طواغيت يعنى خلفاى جور و ائمه باطل، و صدق بالحسنى و تصديق كند به ولايت و امامت ائمه حق، فسنيسره لليسرى پس اراده نمى كند هيچ امرى از امور خير را مگر آنكه به توفيق خدا ميس رمى گردد از براى او، و اما من بخل يعنى: هر كه بخل ورزد به خمس و ندهد، و استغنى يعنى: مستغنى گردد براى خود از دوستان خدا كه ائمه حقند و در علم رجوع به ايشان نكند، و كذب بالحسنى و تكذيب كند به ولايت ائمه حق، فسنيسره للعسرى يعنى اراده نمى كند هيچ شر و بدى را مگر آنكه ميسر مى گردد از براى او، فسنيسره للعسرى يعنى اراده نمى كند هيچ شر و بدى را مگر آنكه ميسر مى گردد از براى او، و سيجنبها الاتقى (1204) ((و زود باشد كه دور كرده شود از آتش جهنم كسى كه پرهيزكارتر است))، حضرت فرمود: مراد از پرهيزكارتر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است و هر كه متابعت او نمايد در همه اقوال و افعال، الذى يؤ تى ماله يتزكى (1205) يعنى: ((آن كه مى دهد مال خود را يا آنكه زكات مى دهد يا آنكه براى تزكيه نفس و مال خود مى دهد نه از براى ريا و سمعه))، حضرت فرمود: مراد حضرت امير (عليه السلام) است كه در ركوع زكات داد، و ما لاحد عنده من نعمة تجزى (1206) يعنى: ((نيست هيچكس را نزد او نعمتى و منتى كه مكافات كرده شود)) حضرت فرمود: مراد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است كه هيچكس را نزد او نعمتى نيست كه جزا دهد و نعمت او جارى است بر همه خلق.(1207) و فرات بن ابراهيم روايت كرده است از حضرت صادق (عليه السلام) در تفسير و كب بالحسنى يعنى: تكذيب كند به ولايت على (عليه السلام)، فسنيسره للعسرى يعنى: براى آتش جهنم، و ما يغنى عنه ماله اذا تردى (1208) يعنى: ((فائده نمى بخشد او را مال او چون بميرد به جهنم در افتد)) حضرت فرمود: يعنى فائده نمى بخشد علمش چون بميرد. ان علينا للهدى (1209) حضرت فرمود كه: در قرائت اهل بيت چنين است و ان عليا للهدى (1210) يعنى: بدرستى كه على و ولايت او هدايت است، فانذرتكم نارا تلظى (1211) يعنى: ((پس مى ترسانيم شما را از آتش كه زبانه زند، حضرت فرمود: مراد از آن آتشى كه زبانه زند حضرت قائم (عليه السلام) است در وقتى كه قيام نمايد به شمشير از هزار نفر نهصد و نود و نه نفر را بكشد، لا يصليها الا الاشقى # الذى كذب و تولى (1212) فرمود: يعنى نمى سوزد مگر كسى كه تكذيب كند به ولايت و روى بگرداند از او، و سيجنبها الاتقى الذى يؤ تى ماله يتزكى فرمود: يعنى دور كرده مى شود از آن آتش مؤمنى كه علم را عطا مى كند به اهلش، و ما لاحد عنده من نعمة تجزى (يعنى: ((نيست هيچكس ‍ را نزد او منتى كه مكافات كرده شود))، الا ابتغاء وجه ربه الاعلى (1213)) فرمود: يعنى از براى محض تقرب به خدا مى كند، ولسوف يرضى (1214) فرمود: يعنى زود باشد كه راءى شود چون ببيند ثواب خدا را.(1215)

پاورقی

1189- نمل: 89 و 90.
1190- قصص: 84.
1191- تأويل الايات الظاهرة 1/410؛ مناقب ابن شهر آشوب 3/121؛ عمده ابن بطريق 75؛ امالى شيخ طوسى 493؛ تفسير فرات كوفى 312؛ شواهد التنزيل 1/548 - 549؛ فراد السمطين 2/297 - 299.
1192- تأويل الايات الظاهرة 1/411.
1193- تأويل الايات الظاهرة 1/411.
1194- تأويل الايات الظاهرة 1/411.
1195- امالى شيخ طوسى 417.
1196- شورى: 23.
1197- تفسير قرطبى 16/24؛ تفسير كشاف 4/220؛ تفسير الدر المنثور 6/7؛ تفسير روح المعانى 13/33؛ مناقب ابن المغازلى 263؛ شواهد التنزيل 2/212 - 215؛ ينابيع المودة 1/355.
1198- مناقب ابن شهر آشوب 4/6؛ ينابيع المودة 2/358 359؛ امالى شيخ طوسى 270؛ مقاتل الطالبيين 52؛ تأويل الايات الظاهرة 2/545. و براى اطلاع از مصادر عامه رجوع شود به احقاق الحق 11/182، و در هيچكدام از اين مصادر ذكرى از صلح امام (عليه السلام) با معاويه نيامده است.
1199- فصلت: 34.
1200- تأويل الايات الظاهرة 2/540.
1201- محاسن 1/400؛ كافى 2/218؛ تأويل الايات الظاهرة 2/540.
1202- ليل 5 - 10.
1203- تفسير قمى 2/426؛ بصائر الدرجات 515.
1204- ليل: 17.
1205- ليل: 18.
1206- ليل: 19.
1207- تأويل الايات الظاهرة 2/809.
1208- ليل: 11.
1209- ليل: 12.
1210- و اين قرائت در تأويل الايات الظاهرة 2/808 ذكر شده است.
1211- ليل: 14.
1212- ليل: 15 و 16.
1213- عبارات داخل () براى تكميل مطلب از متن عربى روايت اضافه شدند.
1214- ليل: 21.
1215- تفسير فرات كوفى 567 - 568.