ذكر

ذكر

در لغت ياد كردن است ، و ياد كردن خدا انواع دارد:
اول : ياد خداست در هنگام معصيتى كه خواهد مرتكب آن شود خدا را به ياد آورد، و براى خدا ترك آن نمايد.
دوم : ياد خداست در وقت طاعت كه خدا را به ياد آورد، و به سبب آن مشقت طاعت بر او آسان شود و به جا آورد.
سوم : ياد خداست در هنگام رفاهيت و نعمت ، كه وفور نعمت ، او را از ياد خدا غافل نكند، و شكر آن به جا آورد.
چهارم : ياد خداست در هنگام بلا و محنت ، كه در آن حالت به خدا تضرع نمايد، و بر آن بلا صبر كند.
پنجم : ذكر الهى است به دل كه تفكر در صفات كماليه الهى و در آلاء و نعماى او بكند، و تفكر در دين و معانى قرآن و احاديث رسول و اهل بيت عليهم السلام ، و تفكر در امور آخرت و مكارم اخلاق و عيوب نفس ، و ساير امورى كه خدا فرموده است ، اين ها همه ذكر الهى است .
ششم : ذكر به زبان است ، و آن انواع دارد، مثل مذاكره علوم حق و آيات و اخبار و درس گفتن ، و فضايل اهل بيت را بيان كردن ، و قرآن خواندن ، و دعا خواندن ، اما بايد با آدابى باشد كه پسنديده شارع است ، و به عنوان بدعت نباشد، و دل آگاه باشد از آن چه بر زبان جارى مى گردد، و بر اين مضامين احاديث متواتره وارد شده است .
چنان چه به سند معتبر از حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم منقول است : هر كه اطاعت خدا مى كند ياد خدا بسيار كرده است ، هر چند نماز و روزه و تلاوتش كم باشد، و هر كه معصيت خدا مى كند خدا را فراموش كرده است ، هر چند نماز و روزه و تلاوتش بسيار باشد.
و به سندهاى معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه فرمود: دشوارترين اعمال سه چيز است : انصاف دادن براى مردم از نفس خود: كه از براى مردم از نفس خود نپسندى مگر چيزى را كه براى خود از مردم مى پسندى ، و با برادران مؤمن مواسات (40) نمودن در مال ، و برادرانه در ميان خود و ايشان قسمت نمودن ، و ذكر خدا بر همه حال نمودن ، نه سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر گفتن و بس ، بلكه وقتى چيزى بر تو وارد شود كه خدا نهى فرموده باشد ترك نمايى .
و در حديث ديگر فرمود: در تورات نوشته است : اى فرزند آدم مرا در موقع غضب خود ياد كن تا تو را ياد كنم در هنگام غضب خود.
و حضرت امام موسى عليه السلام فرمود: هيچ چيز شيطان و لشكر او را مجروح و خسته نمى كند مثل زيارت برادران مؤمن از براى خدا، و به درستى كه دو مؤمن كه با يكديگر ملاقات مى كنند، و خدا را ياد مى نمايند، و بعد از آن فضايل ما اهل بيت را ياد مى كنند، گوشتهاى روى شيطان تمام مى ريزد و از بسيارى غمى كه به او مى رسد به فرياد مى آيد.
و به سند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام منقول است كه صبر دو صبر است : يكى صبر در هنگام معصيت ، و آن نيكو و جميل است ، و بهتر از آن صبر بر ترك چيزهايى است كه خدا حرام كرده است . و ذكر خدا دو ذكر است : يكى ذكر در هنگام مصيبت ، و بهتر از آن ياد خداست در وقتى كه حرامى رو دهد كه مانع از ياد خدا شود.
و حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر قومى كه در مجلسى مجتمع شوند، و خدا را ياد نكنند، و ما را ياد نكنند، آن مجلس در قيامت باعث حسرت ايشان خواهد بود، پس فرمود: ياد ما از جمله ذكر خداست ، و ياد دشمنان ما از جمله ذكر شيطان است .
و در حديث ديگر فرمود: صاعقه نمى رسد به كسى كه ذكر خدا كند، پرسيدند ذاكر كيست ؟ فرمود: كسى كه صد آيه از قرآن بخواند.
يا اءباذر طوبى لاءصحاب الاءلوية يوم القيامة ، يحملونها فيسبقون الناس الى الجنة ، اءلاوهم السابقون الى المساجد بالاءسحار و غير الاءسحار.
يا اءباذر الصلاة عماد الدين ، واللسان اءكبر، و الصدقة تمحوا الخطيئة و اللسان اءكبر.
اى ابوذر خوشا حال صاحبان لواها و علمها در روز قيامت ، كه آن علمها را بر خواهند داشت ، و بر مردمان پيشى خواهند گرفت ، به درستى كه ايشان جماعتى اند كه سبقت مى گيرند در دنيا به رفتن مسجدها در سحرها و غير سحرها.
اى ابوذر نماز ستون دين است ، و زبان بزرگ تر است ، يعنى آن چه از زبان صادر مى شود از عقايد حق و شهادتين و ذكر خدا بزرگ تر از نماز است و اين اشاره است به آن چه حق تعالى فرموده است كه (ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر) (41) به تفسير بعضى از مفسرين مراد اين است كه نماز نهى و منع مى نمايد از گناهان و بديها، و يا خدا بزرگ تر از نماز است ، و تصدق كردن محو مى نمايد گناهان را و زبان بزرگ تر
است ، يعنى آن چه به زبان صادر مى شود از امر به خيرات و مبرات (42) و بيان علوم و حقايق بزرگ تر است از تصدق و فوايدش ‍ بيش تر است .
بدان كه مساجد را حق تعالى خانه خوانده است ، و چون خداوند عالميان را مكان نمى باشد. جاهايى را محل قرب رحمت و خانه خود مقرر فرموده است ، چنان چه اگر كسى از مخلوقاتى توقع احسانى دارد به خانه او مى رود. پس در مساجد رحمت و فيض ‍ سبحانى زياده از جاهاى ديگر مى باشد، و در نمازهاى واجب چون از ريا دورتر است مبالغه در واقع ساختن آنها در مساجد بيش تر است ، چنان چه در زكات واجب به علانيه (43) دادن آن بهتر است ، زيرا كه حق واجب و دين لازم را ادا نمودن ريا نمى باشد، چنان چه از بعضى احاديث ظاهر مى شود كه نماز نافله را در خانه كردن بهتر است .
و از اين حديث و بعضى احاديث ديگر ظاهر مى شود كه نافله شب . بلكه جميع نوافل را در مسجد كردن بهتر باشد، و ممكن است خصوص نماز شب را در مسجد كردن بهتر باشد، چون بسيار كسى مطلع بر آن نمى شود، و براى آن كسى كه از ريا ايمن باشد تمام نوافل را در مسجد كردن بهتر است ، و اگر از ريا ايمن نباشد در خانه كردن بهتر است . و به سند معتبر منقول است كه حضرت صادق عليه السلام فرمود: بر شما باد به آمدن در مسجدها، به درستى كه آنها خانه هاى حق تعالى است در زمين ، و كسى كه با طهارت به مسجد در آيد، خدا او را از گناهان پاك گرداند، و او را از زيارت كنندگان خود بنويسد، پس بسيار در مساجد نماز و دعا كنيد، كه هر بقعه در قيامت براى نماز گزارنده شهادت مى دهد.

پاورقی

40- يارى .
41- سوره عنكبوت : 45.
42- خوبيها و بخششها.
43- آشكارا.