شانزده گواهى تدريس از علّامه مجلسى

 

شانزده گواهى تدريس از علّامه مجلسى

علي صدرايي خويي

چکيده

در اين مقاله گواهي‌هايي که توسط علامه مجلسي بعد از جلسه درس به شاگردانش عطا شده مورد بررسي قرار گرفته است. خوش‌بختانه تعداد قابل ملاحظه‌اي از اين گواهي‌ها شناسايي گرديده و هم اکنون در دسترس مي‌باشد که تعداد آ‌ن‌ها بالغ بر دويست گواهي مي‌گردد. در اين مقاله شانزده گواهي مورد بررسي و متن کامل آن درج شده است. در اين گواهي‌ها نام شاگردان علامه مجلسي، نام کتاب‌هاي درسي، و تاريخ تشکيل، به دقّت ضبط گرديده و همين مسأله در تاريخ تطور حديث اهميّت فوق العاده دارد. از اين گواهي ها مشخص مي‌گردد که علامه مجلسي اغلب عمر خود را به تدريس کتب حديثي خصوصا «کتب اربعه» (کافي، تهذيب، استبصار و من لا يحضره الفقيه) سپري نموده و متجاور از پنچ دهه از عمرش مشغول اين کار بوده است.
کليد واژه: علامه مجلسي، گواهي هاي حديثي، کتاب‌هاي درسي حديث، اجازات حديثي، تصحيح متون حديثي.

علّامه مجلسي

علّامه محمّدباقر بن محمّدتقى مجلسى در اصفهان در سال ۱۰۳۷ق در خانواده‏اى حديث شناس پاى به جهان گشود و پس از ۷۴ سال تلاش و مجاهدات علمي- خصوصاً در عرصه ي حديث پژوهي- در سال۱۱۱۱ق، رخت از سراى فانى به دار باقى كشيد و در اصفهان در آرامگاه ابديش قرار گرفت.
تلاش‏هاى حديثى علّامه مجلسى تاكنون از ابعاد مختلف مورد توجّه و كاوش محقّقان قرارگرفته است. در اين نوشته، بر تلاش‏هاى علّامه در عرضه ي تدريس حديث و تربيت محدثان نظري مي شود، اساس اين پژوهش بررسى دست نوشته‏هاى علّامه مجلسى است كه سندى ماندگار از تلاش هاى او در اين عرصه است. اين دست‌نوشته‏ها گواهى‏هاى علمى است كه علّامه براى شاگردان خويش، نگاشته است که در بين آن‌ها، زمان تدريس و متن درسي تدريس شده، به‌صورت دقيق ثبت‌وضبط شده است.
قبل از ورود به كندوكاو اين گواهي ها، توضيحى درباره ي سنّت گواهى نويسى در تاريخ علوم اسلامى ضرورى است.

گواهى‏هاى علمى

نحوه ي تکثير کتاب هاي علمي، تدريس و مصون نگه داشتن آن‌ها از جعل و تحريف، يکي از مهم ترين دغدغه-هاي دانشمندان ديني بوده است. آن‌ها براي اين منظور، از روشي استفاده نموده اند که در اصطلاح کتاب شناسي به آن "بلاغ" يا "انها" گفته مي شود. بلاغ دست خطي از استاد بود که در نسخه نوشته مي‌شد و به‌وسيله ي آن گواهي، شرکت شاگرد در درس را تأييد مي گرديد و ضمناً صحّت نسخه نيز تأييد مي‌گشت؛ بنابراين "بلاغ" هم گواهي تحصيلي بود و هم نشان صحّت نسخه به‌شمار مي رفت. اساتيد در هر نسخه ي علامت بلاغ هاي متعددي مي نوشتند و در پايان نسخه يا پايان بخش هاي کتاب در ضمن بلاغ ها براى شاگرد اجازه نقل حديث و روايت را به‌نحو عموم يا در بار ه ي آن اثر يا آثارى خاص صادر مي كرد كه اين اجازه گواهى علمى براى آن شاگرد در اعتبار روايت‏ها و استنادهايش به شمار مي آمد. جلسه ي آن‌ها بدين طريق بود كه شاگرد در جلسه ي درس استاد شركت مي كرد و استاد متن كتاب را براى آن‌ها تدريس مي کرد و شاگردان علاوه بر فهم متن کتاب، نسخه اي از آن کتاب را در جلسه ي درس تصحيح مي کردند. پس از پايان جلسه درس، استاد در حاشيه‌ي نسخه ي شاگرد - همان جا که درس آن روز، در آن جا به پايان مي رسيد- امضا مي کرد. به همين دليل در حواشي يک نسخه، به تعداد جلسات درسي که آن کتاب خوانده مي شد، گواهي قرائت وجود دارد. در مواردي هم که گواهي قرائت در بخش‌هايي از نسخه وجود نداشته باشد، نشان آن است که آن قسمت را شاگرد در کلاس درس حضور نداشته است. در پايان نسخه نيز استاد به خط خود، اتمام درس و تصحيح نسخه را تأييد مي کرد و اگر شاگرد قسمت هايي از کتاب را نخوانده بود، به آن بخش ها تصريح مي کرد. امضاهاي گواهي قرائت، گاهى در يك كلمه و گاهى در چند کلمه يا جمله تحرير مي گرديد. علايم و عبارت‏هايي که از اين امضاها، تاکنون در نسخه ها مشاهده گريده عبارتند از: «بلغ»، «بلغ قبالاً»، «بلغ قرائةً»، «بلغ سماعاً»، «بلغ قبالاً ايّده اللّه تعالى»، «بلغ سماعاً ايده اللّه تعالى»، «بلغ منّي سماعاً ايّده اللّه تعالى»، «انهاه ايده اللّه تعالى». اين امضاها در اصطلاح نسخه‏شناسى «بلاغ» و «انهاء» يا «گواهى قرائت» ناميده مى‏شود.

اعتبار گواهى‏ قرائت

گواهى قرائت از دو حيثيت ارزش و اعتبار داشت: يكى آن كه تأييدى براى درجه ي علمى شاگرد بود. دوم آن كه نسخه‏اى كه امضاى بلاغ استاد را داشت، نشانه ا ي بر تصحيح آن نسخه در جلسه‌ي آن استاد بود و اعتبار آن از نسخه‏هاى ديگر بيشتر مى‏شد. در نسخه هاي خطي حديثي، گواهي قرائت به فراواني يافت مي‌شود و خوش بختانه تعداد قابل توجّهى از اين نسخه ها موجود است.

علّامه مجلسى و گواهى‏هاى علمى

علّامه محمّدباقر بن محمّدتقي مجلسي (م ۱۰۱۱ق) كه بيش از نيم قرن به تدريس متون حديثى اشتغال داشت، براى شاگردان خود گواهى‏هاى علمى متعددي صادر كرد كه تعداد قابل توجّهى از آن‌ها به‌دست ما رسيده است. در اين نوشته، بيشتر به گواهى‏هاى علمى از نوع دوم ـ گواهي شرکت در درس يا همان گواهي هاي درسي ـ اشاره مي شود تا گوشه هايى از تلاش‏هاى حديثى علّامه آشکار گردد.

اوّلين گواهي تدريس

اوّلين گواهي درسي از علّامه مجلسي که تاکنون شناخته شده، متعلق به سال۱۰۶۴ق است. اين گواهي را علّامه مجلسي بعد از اتمام تدريس اصول کافي، در پايان نسخه اي از آن، براي شاگردش محمّد ابراهيم نصيرى در ربيع الثاني۱۰۶۴ق نوشته است. بر اساس اين گواهي علّامه در بيست و هفت ‌سالگي به تدريس کتاب کافي مرحوم کليني اشتغال داشته است. اين نسخه در کتاب‌خانه ملّى تبريز به شماره ي ۳۰۷۴ نگه داري مي شود. ۱ و متن آن چنين است: «بسم الله الرحمن الرحيم أنهاه المولى الاوّلى الفاضل الذكي الالمعي ميرزا محمّد ابراهيم النصيري أيده الله تعالى، قراءة و تصحيحا و تدقيقا في مجالس آخرها بعض أيام شهر ربيع الثاني من شهور سنة أربع و ستين بعد الالف من الهجرة و أجزت له دام عزه أن يروي عني كل ما صحّت لي روايته واجازته بحق روايتي و اجازتي عن مشايخي و أسلافي رضوان الله عليهم. و كتب القاصر الخاسر ابن محمّد تقي محمّد المدعو بباقر عفى الله عنهما، حامدا مصلياً مسلماً.» ۲

آخرين گواهي تدريس

آخرين گواهي درسي از علّامه مجلسي که تاکنون شناخته شده است، سال۱۱۱۰ق - يک سال قبل از درگذشت علّامه- است. اين گواهي را علّامه براي مولي محمّد علي مشهدي در جمادي الثاني ۱۱۱۰ بعد از اتمام تدريس کتاب "السماء و العالم" بحار الانوار نوشته است. از اين گواهي معلوم مي شود که علّامه در آخر عمر خود به تدريس بحار الانوار اشتغال داشته است: «بسم الله الرحمن الرحيم أنهاه المولى الاوّلى الفاضل الصالح الفالح الورع الذكي التقي مولانا محمّد علي المشهدي – وفقه الله تعالي لمراضيه – سماعا و تصحيحا و ضبطا في مجالس آخرها آخر شهر جمادي الاخرة لسنة (۱۱۱۰) فأجزت له – کثر الله أمثاله – أن يروي عنّي كل ما أخذه منّي بأسانيدي المتصلة الي أرباب العصمة صلوات الله عليهم. و كتب الفقير الي الله الغني محمّدباقر بن محمّدتقي عفى الله عن جرائمهما، حامداًمصليا مسلما.» ۳ ؛ ۴

سال هاي تدريس علّامه مجلسي

بنا به دو گواهي ياد شده علّامه مجلسي مدّت ۴۶ سال ـ از سال ۱۰۶۴تا سال۱۱۱۰ـ به تدريس احاديث و نشر فرهنگ اهل‌بيت(عليهم‌السلام) اشتغال داشت. ما اين مدّت را به چند دوره تقسيم نموده و درباره ي کتاب هاي تدريس شده در هر دوره و شاگردان علّامه در آن‌ها و هم چنين کتاب هاي تدريسي، با بررسي گواهي هاي به‌دست آمده از هر دوره بحث خواهد شد. اين دوره ها عبارتند از: دوره ي اوّل از سال۱۰۶۴ تا ۱۰۸۰ق؛ دوره ي دوم از سال۱۰۸۰ تا ۱۰۹۰ق؛ دوره ي سوم از سال۱۰۹۰ تا ۱۱۰۰ق؛ دوره ي چهارم از سال۱۱۰۰ تا ۱۱۱۰ق. اساس اين تقسيم بندي گواهي هاي تدريسي است که تاکنون از علّامه شناسايي گرديده و در صورت شناسايي گواهي-هاي جديد، ممکن است اين دوره ها و هم چنين تاريخ اوّلين و آخرين تدريس تغيير يابد. اينک دوازده گواهي تدريس علّامه که در دوره ي اوّل تدريس خود صادر نموده، بررسي مي‌شود و بقيه گواهي ها در نوشته هاي بعدي بررسي و ارايه خواهد شد.

متن شانزده گواهي تدريس

دوازده گواهي که در اين جا عرضه و بررسي مي‌شود، همه در دوره‌ي اوّل تدريس علّامه صادر گرديده و از سال ۱۰۶۴ق شروع و در سال ۱۰۷۲ق پايان مي يابد. ابتدا متن گواهي ها عرضه و سپس مطالبي که از آن‌ها مستفاد مي گردد، بررسي مي‌شود.

گواهي اوّل (گواهي به محمّد ابراهيم نصيرى)

اين گواهي را علّامه در ربيع الثانى۱۰۶۴ق پس از اتمام تدريس اصول کافي نوشته است. قبلاً در ذيل اوّلين گواهي علّامه ي مجلسي، درباره ي اين گواهي توضيح داده شد.

گواهي دوم (گواهي به مولانا عبد العظيم کاشاني)

متن درسي: من لا يحضره الفقيه تاريخ پايان درس: اواسط ربيع الثاني ۱۰۶۸. محل تحرير گواهي: آخر جزء سوم (اوّل جمل من مناهي النبي) ضميمه ي گواهي: اجازه به شاگرد

متن گواهي

«بسم الله الرحمن الرحيم أنهى المولى الفاضل البارع الاخ في الله المحبوب لوجه الله مولانا عبد العظيم الكاشاني أيده الله تعالى، سماعا و تحقيقا و ضبطا في مجالس آخرها أواسط شهر ربيع الثاني من شهور سنة ۱۰۶۸ من الهجرة النبوية. نمقه بيمناه الداثرة أقل عبيد الرحيم الغافر ابن محمّد تقي محمّد باقر... .» ۵

گواهي سوم (گواهي به ملّا محمّد على اصفهانى)

متن درسي: كافى (بخش اصول) تاريخ پايان درس: اواسط جمادى الثانى۱۰۷۰. محل تحرير گواهي: پايان كتاب العشرة از كافى ضميمه ي گواهي: اجازه به شاگرد

متن گواهي

«بسم الله الرحمن الرحيم أنهاه الاخ في الله المحبوب لوجه الله ملامحمّد علي الا صفهاني، سماعاً و تحقيقاً و ضبطاً في مجالس آخرها أواسط شهر جميدي الثانية لسنة سبعين و االف. و اجزت له دام تأييده ان يروي عني ما سمعه مني. نمقه المذنب محمّدباقر بن محمّدتقي عفي عنهما النبي و آله حامداً مصلياً مسلماً.» ۶

گواهي چهارم (گواهي به مولانا علي نقي بن رمضان علي)

متن درسي: تهذيب الاحکام تاريخ پايان درس: اواخر جمادى الثانى۱۰۷۱. محل تحرير گواهي: تهذيب الاحکام پايان کتاب طهارت ضميمه ي گواهي: اجازه به شاگرد

متن گواهي

«بسم الله الرحمن الرحيم أنهاه المولى التقي الورع مولانا علي نقي أيده الله تعالى سماعاً و تحقيقاً و ضبطاً في مجالس آخرها أواخر شهر جمادى الثانية لسنة احدى و سبعين و ألف. و أجزت له أن يروي عني ما سمعه منى. نمقه بيمناه الداثرة المفتاق الى رحمة ربه الغافر ابن محمّد تقي محمّد باقر عفي عنهما، حامداً مصلياً مسلماً.» ۷ ؛۸

گواهي پنجم (گواهي به افضل بن خدابخش دماوندى)

متن درسي: تهذيب الاحکام تاريخ پايان درس: اواسط جمادى الثانى ۱۰۷۱. محل تحرير گواهي: تهذيب الاحکام پايان کتاب طهارت ضميمه ي گواهي: اجازه به شاگرد افضل بن خدابخش دماوندى نسخه‏اى از تهذيب الاحكام شيخ طوسى را تحرير و در چهارشنبه آخر ذيقعده ۱۰۶۳ به اتمام رسانده است. در پايان كتاب طهارت از اين نسخه، علّامه مجلسى گواهى قرائت و اجازه روايت براى وي در اواخر جمادى الثانى ۱۰۷۱ نوشته است.

متن گواهي

«بسم الله الرحمن الرحيم انهاه المولى الفاضل البارع التقى النقى الذكى الالمعى اللوذعى مولانا أفضل- وفقه‌الله تعالى لمراضيه- سماعاً و تحقيقاً و تصحيحاً و ضبطاً في مجالس آخرها أواخر شهر جمادى الثانية من شهور سنة احدى و سبعين و ألف. و أجزت له أن يروي عنّي ما سمعه منّى بأسانيدي المتصلة الي أرباب العصمة(عليهم‌السلام) آخذا علي من الاحتياط الذي لايضلّ سالکه و لا تظلم مسالکه. نمقه بيمناه الجانية الفانية أحقر عباد الله محمّد باقر بن محمّد تقي، حامداً مصلياً مسلماً.» ۹ ؛ ۱۰

گواهي ششم (گواهي اوّل به خان محمّد اردبيلى)

خان محمّد اردبيلى نزد علّامه كتب حديثى شيعه را خوانده و علّامه چند بار براى وى گواهى قرائت و اجازه‌ي نقل روايت داده، که يکي از آن‌ها را بعد از قرائت کتاب من لا يحضره الفقيه، در آخر جمادى الثانى ۱۰۷۱ق در حاشيه «باب بدو النكاح واصله» نگاشته است. در پايان جزء سوم همين نسخه مولى عبدالله بن‏ محمّد تقى مجلسى (برادر علّامه مجلسى) نيز براى همين خان محمّد، گواهي قرائتي نگاشته است. متن درسي: من لايحضره الفقيه تاريخ پايان درس: آخر جمادى الثانى ۱۰۷۱. محل تحرير گواهي: من لا يحضره الفقيه (باب بدو النکاح و اصله)

متن گواهي

«بسم الله الرحمن الرحيم انهاه المولى الفاضل الذكى مولانا محمّد – أيده الله تعالى - سماعاً و تحقيقاًو ضبطاً في مجالس آخرها أواخر شهر جمادى الثانية لسنة احدى و سبعين و ألف. نمقه بيده الجانية الفانية أحقر عباد الله محمّد باقر بن محمّد تقي – عفي عنهما- حامداً مصلياً مسلماً.» 11 ؛ 12

گواهي هفتم (گواهي دوم به خان محمّد اردبيلي)

متن درسي: تهذيب الاحکام
تاريخ اتمام درس: اواسط ذيقعده ۱۰۷۲ق.
انهاء و اجازه‏اى كه علّامه مجلسي در اواسط ذى قعده ۱۰۷۲ق، بعد از قرائت جلد اوّل تهذيب الاحكام شيخ طوسى، براي خان محمّد اردبيلي نوشته است. اين نسخه در كتاب خانه اميرالمؤمنين در نجف اشرف قرار دارد و متن آن در دسترس نگارنده نمي باشد. 13

گواهي هشتم (گواهي به مولانا ابن علي)

متن درسي: صحيفه سجاديه
تاريخ پايان درس: شوال ۱۰۷۲ق.
محل تحرير گواهي: اوّل صحيفه سجاديه
ضميمه ي گواهي: اجازه به شاگردش
مولانا ابن علي تعدادي از کتاب ها، از جمله صحيفه سجاديه را نزد علّامه مجلسي خوانده و علّامه براي وي در اوّل نسخه اي از کتاب صحيفه سجاديه، در اواسط شوال ۱۰۷۲ق اجازه نقل روايت نوشته است.

متن گواهي

«بسم الله الرحمن الرحيم و سلام على عباده الذين اصطفى؛ امّا بعد: فقد قرأ علي المولى الفاضل التقي الالمعي الاخ في الله المحبوب لوجه الله مولانا ابن علي وفقه الله تعالى لمراضيه، سماعا في أدعية الصحيفة السجادية مع ما ألحق بها، صلوات الله على من ألهمها، في مجالس آخرها أواسط شهر الله المكرم من شهور سنة [ اثنتين ] و سبعين و ألفوأجزت له زيد توفيقه أن يرويها عني مع سائر ما سمعه منى بأسانيدي المتصلة الى أرباب العصمة صلوات الله عليهم و كتب بيمناه الداثرة أفقر عباد الله محمّد باقربن محمّد تقي عفي عنهما بالنبي وآله المطهرين، حامداً مصلياً مسلماً.» 14

گواهي نهم (گواهي به محمّد بن جابر اصفهانى)

متن درسي: تهذيب الاحکام
تاريخ پايان درس: اواسط ذى قعده ۱۰۷۲ق
محل تحرير گواهي: اواخر کتاب الصلاة تهذيب الاحکام
ضميمه ي گواهي: اجازه به شاگرد
مولي محمّدبن جابر کتاب تهذيب الاحکام را تحرير و کتاب صلاة را در روز سه شنبه اواسط ذي القعده ۱۰۷۲ق به پايان رسانده است او اين نسخه نزد علّامه مجلسي خوانده و مجلسي در آخر نسخه در اواسط ذي القعده ۱۰۷۲ق گواهي قرائت و اجازه نقل روايت نوشته است. او هم چنين نسخه‌اي از مسايل علي بن جعفر و قرب الاسناد را تصحيح و در اوّل رجب ۱۰۸۷ق به پايان رسانده است.

متن گواهي

«بسم الله الرحمن الرحيم. أنهاه المولى الفاضل التقي مولانا محمّد الاصفهاني سماعاً و تحقيقاً و ضبطاً في مجالس آخرها أواسط شهر ذي القعدة سنة ۱۰۷۲ و أجزت له أن يروي عني ما أخذه منى بأسانيدي المتصلة الى الائمة الطاهرين صلوات الله عليهم. كتبه بيمناه الداثرة أحقر العباد محمّد باقر بن محمّد تقي عفي عنهما، حامداً مصلياً مسلماً.» 15

گواهي دهم تا چهاردهم (گواهي به بهاء الدين محمّد جيلي)

بهاء الدين محمّد جيلي از شاگردان مبرز علامه مجلسي بوده که طبق گواهي‌هاي موجود حداقل شش سال- از سال ۱۰۷۲ تا ۱۰۷۷ – نزد علّامه کتاب تهذيب الاحکام و کافي را خوانده است. چند گواهي از علّامه مجلسي به وي تاکنون شناسايي شده، بدين ترتيب:

گواهي اوّل به بهاء الدين محمّد جيلي

متن درسي: تهذيب الاحکام
تاريخ پايان درس: اواسط ذى قعده ۱۰۷۲ق
محل تحرير گواهي: اواخر کتاب الصلاة تهذيب الاحکام
ضميمه گواهي: اجازه به شاگرد

متن گواهي

«بسم الله الرحمن الرحيم أنهاه المولى الفاضل الكامل الورع الذكي الشيخ بهاء الدين محمّد الجيلي أيده الله تعالى، سماعا وتحقيقا وضبطا في مجالس آخرها أواسط شهر ذي القعدة الحرام لسنة اثنتين وسبعين و ألف. و أجزت له دام تأييده أن يروي عني ما أخذه مني بأسانيدي المتصلة الى أرباب العصمة سلام الله عليهم. كتبه بيمناه الجانية أحقر العباد محمّدباقر بن محمد تقي عفي عنهما.» 16

گواهي دوم به بهاء الدين محمّد جيلي

متن درسي: تهذيب الاحکام
تاريخ پايان درس: ۱۴ جمادي الثاني ۱۰۷۵.
محل تحرير گواهي: اواخر تهذيب الاحکام
ضميمه گواهي: اجازه به شاگرد

متن گواهي

«بسم الله الرحمن الرحيم أنهاه المولى الفاضل الصالح التقي الزكي مولانا الشيخ بهاء الدين محمّد الجيلي أيده الله تعالى، سماعاً و تصحيحاً و ضبطاً في مجالس آخرها رابع شهر جمادى الثانية من شهور سنة خمس و سبعين بعد الالف من الهجرة المقدسة. و أجزت له زيد توفيقه أن يروي عني جميع الكتب الاربعة المشهورة المتواترة من مؤلفيها المشايخ الاجلاء محمّد بن يعقوب الكليني و أبي جعفر محمّد [بن علي] ابن الحسين [بن] بابويه و الشيخ محمد بن الحسن الطوسي رضوان الله عليهم، بأسانيدي المتكثرة المتصلة إليهم رحمهم الله، آخذا عليه ما أخذ علي من سلوك سبيل الاحتياط الذي لا يضل سالكه و لا يظلم مسالكه. و كتب بيمناه الجانية الفانية الخاطئ الخاسر ابن محمّد تقي محمّدباقر عفي عنهما، حامداً مصلياً مسلماً.»
17

گواهي سوم به بهاء الدين محمّد جيلي

متن درسي: کافي کليني
تاريخ پايان درس: ۱۶ شوال ۱۰۷۴.
محل تحرير گواهي: آخر کتاب عقل و توحيد کافي
ضميمه گواهي: ندارد
بهاء الدين محمد جيلي کتاب کافي را نزد علامه خوانده و علامه در چند جاي نسخه براي وي گواهى قرائت و اجازه‏ نقل روايت نوشته که اين گواهي اوّلين گواهي در نسخه‌ي ياد شده است.

 

متن گواهي

«بسم الله الرحمن الرحيم أنهاه المولى الفاضل التقي الذكي الالمعي الشيخ بهاء الدين محمّد الجيلي أيده الله تعالى قراءة و تصحيحا و ضبطا في مجالس آخرها سادس عشر شهر شوال من شهور سنة أربع و سبعين بعد الالف من الهجرة . و كتب الخاطئ الخاسر ابن محمدتقي محمّد باقر عفي عنهما بالنبي و آله المقدسين.» 18

گواهي چهارم به بهاء الدين محمّد جيلي

متن درسي: کافي کليني
تاريخ پايان درس: ۲۶ صفر ۱۰۷۶.
محل تحرير گواهي: آخر کتاب الحجه کافي
ضميمه گواهي: اجازه به شاگرد
بهاء الدين محمّد جيلي کتاب کافي را نزد علامه خوانده و علامه در چند جاي نسخه براي وي گواهى قرائت و اجازه‏ نقل روايت نوشته که اين گواهي دومين گواهي در نسخه‌ي ياد شده است.

متن گواهي

«بسم الله الرحمن الرحيم أنها المولى الفاضل الصالح البارع التقي الذكي الشيخ بهاء الدين محمّد الجيلي وفقه الله تعالى قراءة و تحقيقاً و تصحيحاً و ضبطاً في مجالس آخرها السادس و العشرون من شهر صفر من شهور سنة ست و سبعين بعد الالف من الهجرة المقدسة و أجزت له دام تأييده أن يروي عني ما يصح لي روايته بأسانيدي المتكثرة المتصلة الى أصحاب العصمة صلوات ‌الله عليهم. و كتب بيمناه الجانية الفانية أحقر عبادالله الغني محمّد باقر بن محمّد تقي عفي عنهما، حامداً مصلياً مسلماً.» 19

گواهي پنجم به بهاء الدين محمّد جيلي

متن درسي: کافي کليني
تاريخ پايان درس: ۷ ذي حجه ۱۰۷۷ق.
محل تحرير گواهي: آخر کتاب العشره کافي
ضميمه گواهي: اجازه به شاگرد
بهاء الدين محمّد جيلي کتاب کافي را نزد علامه خوانده و علامه در چند جاي نسخه براي وي گواهى قرائت و اجازه‏ نقل روايت نوشته که اين گواهي سومين گواهي در نسخه‌ي ياد شده است.

 

متن گواهي

«بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله و سلام على عباده الذين اصطفى؛ امّا بعد: فقد قرأ علي المولى الفاضل الكامل الذكي البهي الالمعي الشيخ بهاء الدين محمّد الجيلي أيده الله تعالى شطرا وافيا من هذا الكتاب و غيره من كتب الاخبار و التفسير والفقه و الدعاء، فاستجازني دام توفيقه، فأجزت له بعد الاستخارة أن يروي عني كل ما صحّت لي اجازته و روايته بأسانيدي المتكثرة المتصلة الى مؤلفيها رضوان الله عليهم و قد أوردتها في المجلد الخامس و العشرين من بحار الانوار و لنذكر هنا من طرقي الجمة الى الكتب الاربعة التي عليها المدار في تلك الاعصار أشرفها و أوثقها و أعلاها و هو ما أخبرني به عدة من العلماء الاعلام و جماعة من الافاضل الكرام: منهم والدي العلّامة الذي وفقه الله لتجديد ما اندرس من آثار الدين و ترويج ما كسد من أخبار الائمة الطاهرين صلوات الله عليهم أجمعين، بحق روايتهم قدس الله أرواحهم عن شيخ الاسلام و المسلمين بهاء الملة و الحق و الدين محمّد العاملي، عن والده الجليل الشيخ حسين بن عبد الصمد، عن الشيخ السعيد الشهيد زين الدين [بن] علي بن أحمد الشامي، عن شيخه الاجل نور الدين علي بن عبدالعالي الميسي، عن الشيخ شمس الدين محمّد بن المؤذن الجزيني، عن الشيخ ضياء الدين علي، عن والده الوحيد السعيد الشهيد محمّد بن مكي، عن الشيخ فخر الدين ابى طالب محمّد، عن والده آية الله في العالمين جمال الملة و الحق والدين الحسن بن يوسف بن المطهر، عن والده، عن شيخه نجم الملة والدين أبى القاسم جعفر بن الحسن بن يحيى بن سعيد، عن السيّد شمس الدين فخار بن معد الموسوي، عن الشيخ ابى الفضل شاذان ابن جبرئيل القمي، عن الشيخ العماد أبى جعفر محمّد بن ابى القاسم الطبري، عن الشيخ ابى علي الحسن، عن والده شيخ الطائفة المحقة و رئيسها ابى جعفر محمّد ابن الحسن الطوسي، عن الشيخ الامام المفيد محمّد بن محمّد بن النعمان، عن الشيخ ابى القاسم جعفر بن محمّد بن قولويه، عن الشيخ الجليل ثقة الاسلام محمّد بن يعقوب الكليني قدس الله أرواحهم جميعاً و شكر مساعيهم. و بالاسناد المتقدم عن المفيد، عن الشيخ الصدوق الفقيه ابى جعفر محمّد بن علي بن الحسين بن موسى بن بابويه القمي نور الله ضريحه. فليرو عني الاخ الفاضل كل ما صحّت لي روايته من مصنفات هؤلاء المشايخ المذكورين رضي الله عنهم و غيرهم من مؤلفي الخاصة والعامة بتلك الاسانيد و غيرها مما هو مثبت في اجازات الشهيدين و العلامة وغيرهم رحمة الله عليهم. و ليرو عني أيضا كل ما أفرغته في قالب التصنيف و نظمته في سلك التأليف من كتاب بحار الانوار و كتاب مرآة العقول و كتاب الفوائد الطريفة و كتاب ملاذ الخيار و كتاب عين الحياة و غيرها من رسائلي و تعليقاتي و أخذت عليه دام فضله ما أخذ علي من ملازمة الطاعة و التقوى و الاحتياط التام في النقل و الفتوى و مراعاة الاخلاص في تحصيل العلم و العمل و مجانبة المراء و الجدل و ألتمس منه أن لا ينساني حياً و ميتاً.
و كتب بيمناه الجانية الفانية أفقر عباد الله إلى رحمة ربه الغني محمّد باقر بن محمّد تقي عفي عنهما في سابع شهر ذي الحجة الحرام من شهور سنة سبع و سبعين بعد الالف من الهجرة النبوية على هاجرها و آله ألف ألف صلاة و تحية. 20

گواهي پانزدهم (گواهي به محمّد شريف جيلي)

متن درسي: من لا يحضره الفقيه
تاريخ پايان درس: اواسط ربيع الثاني ۱۰۷۲ق
محل تحرير گواهي: در آغاز جزء چهارم باب جمل من مناهي النبي(صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌و‌سلم)
ضميمه گواهي: اجازه به شاگرد
مولانا محمد شريف جيلى نسخه‏اى از من لايحضره الفقيه را تحرير و در روز سه‌شنبه ۲۱ جمادى الاول ۱۰۷۰ق به اتمام رسانده و در نزد علامه مجلسى خوانده و علامه براى وى، در اواسط ربيع الثانى ۱۰۷۲ق، در آغاز جزء چهارم باب جمل من مناهي النبي(صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌و‌سلم) اجازه نقل روايت نوشته است. نام مجيز در ترقيمه نسخه كه خود وى نوشته «شريف بن محمّد جيلى» تحرير شده، امّا علامه در اجازه‌اش از وى با عنوان محمّد شريف جيلى ياد كرده است.

متن گواهي

بسم الله الرحمن الرحيم. انهاه المولى الفاضل الصالح البارع الذكى مولانا محمّد شريف الجيلى سماعاً و تحقيقاً و ضبطاً فى مجالس آخرها اواسط شهر ربيع الثاني لسنة اثني و سبعين و الف و اجزت له دام تاييده ان يروي عني ما سمعه مني باسانيدي المتصية الي الائمة الهادية سلام الله عليهم. نمقه الخاطي محمد باقر بن محمّد تقي عفي عنهما بالنبي و آله الهدي. 21

گواهي شانزدهم (گواهي به مولانا ابوالبقاء)

متن درسي: تهذيب الاحکام شيخ طوسي
تاريخ پايان درس: ربيع الاول سنه ۱۰۷۴
محل تحرير گواهي: آخر کتاب الحج از تهذيب الاحکام
ضميمه گواهي: اجازه به شاگردش

 

متن گواهي

«بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله و سلام على عباده [الذين اصطفى] امّا بعد: فان الاخ في الله المحبوب لوجه الله المبتغي لمرضاته مولانا أبوالبقاء وفقه الله تعالى، لما طال تردده الي و مذاكراته لدي و أخذ مني شطرا وافيا من العلوم الدينية، استجازني فيما أخذ عني من أخبار أعلام الدين و خلفاء الله في الارضين و أهل بيت سيّد المرسلين صلوات الله عليهم أجمعين. فأجزت له بعد الاستخارة أن يرويها عني، لاسيما الكتب الاربعة لابي جعفرين المحمّدين الثلاثة رضي الله عنهم و شكر الله مساعيهم، بأسانيدي العديدة المتصلة الى مؤلفيها، آخذا عليه ما أخذ علي من ملازمة التقوى و سلوك سبيل أئمة الهدى عليهم الصلاة و السلام و عدم الميل الى طريق أهل الضلالة و العدى و ان مال إليها أهل الهوى التاركين الاخرة للدنيا و أن لا ينساني في خلواته و أن يستغفر لي في حياتي و بعد موتي. و كتب المذنب العاثر الخاسر ابن الغريق في بحار رحمة الله محمّدتقي قدس الله روحه محمّد باقر عفى الله عن جرائمهماً بمحمد و آله الطاهرين، في شهر ربيع الاول سنة أربع و سبعين بعد الالف، حامداً مصلياً مسلماً.» 22

کتاب هاي تدريس شده

کتاب هايي که علّامه تدريس نموده و اين گواهي ها در نسخه ي آن‌ها تحرير شده عبارتند از:

۱.کافي کليني

طبق اين گواهي ها علّامه در ده سال اوّل تدريس خود، سه بار بخش اصول کافي را تدريس نموده است. او بار اوّل تدريس آن را در ربيع الاوّل ۱۰۶۴ق به پايان رسانيده (گواهي۱) و بار دوم آن را در اواسط جمادى الثانى ۱۰۷۰ به اتمام رسانيده است. (گواهي۳)
علّامه تدريس بار سوم اين کتاب در سال ۱۰۷۴ شروع نموده و کتاب عقل و توحيد را در ۱۶ شوال ۱۰۷۴ (گواهي۱۲) و کتاب الحجه را در ۲۶ صفر ۱۰۷۶(گواهي۱۳) و کتاب العشره (پايان اصول کافي) را در ۷ ذيحجه ۱۰۷۷ (گواهي۱۴) به اتمام رسانيده و تدريس اين دوره کافي چهار سال به طول انجاميده است.
به احتمال قوي علّامه بين سال‌هاي ۱۰۷۰ تا ۱۰۷۴ق نيز يک دوره اصول کافي را تدريس کرده، امّا تاکنون هيچ گواهي از اين دوره شناسايي نشده است.

۲. من لا يحضره الفقيه

دومين کتابي که علّامه تدريس نموده من لا يحضره الفقيه شيخ صدوق است. بر اساس اين گواهي ها علّامه مجلسي تا سال ۱۷۰۲ق دوبار اين کتاب را تدريس نموده است. او در تدريس دوره ي اوّل تدريس جزء سوم اين کتاب را که به باب «جمل من مناهي النبي» ختم مي شود، در اواسط ربيع الثاني ۱۰۶۸ق به پايان رسانده است. (گواهي۲)
در تدريس دور دوم اين کتاب، علّامه تدريس جزء سوم «اوّل کتاب نکاح، باب بدو النكاح واصله» را در آخر جمادى الثانى ۱۰۷۱ق به پايان رسانده است. (گواهي۶). علّامه تدريس بقيه جزء سوم اين کتاب را در اواسط ربيع الثانى ۱۰۷۲ق به پايان رسانيده است. (گواهي ۱۵)

۳. تهذيب الاحکام

سومين کتابي که علّامه در ده سال اوّل تدريس خود، تدريس نموده، تهذيب الاحکام شيخ طوسي است؛ يعني، پايان بخش طهارت کتاب، در اواخر جمادي الثانيه ۱۰۷۱ق (گواهي ۴) از تدريس تهذيب االاحکام شيخ طوسي در ده سال اوّل تدريس علّامه مجلسي، تعداد شش گواهي تاکنون شناسايي شده است. که دو گواهي مربوط به يک جسله و سه گواهي مربوط به جلسه اي ديگر مي باشد:
علّامه تدريس کتاب طهارت تهذيب الاحکام را در اواخر جمادي الثاني سال ۱۰۷۱ق به پايان رسانده است. (گواهي۴ و ۵)؛ هم چنين تدريس کتاب صلاة را در اواسط ذي قعده ۱۰۷۲ق به اتمام رسانده است.(گواهي ۷ و ۹ و۱۰) و از تدريس کتاب حج در ربيع الاوّل سال ۱۰۷۴ق فارغ شده است.(گواهي۱۶) و تدريس تهذيب را در ۱۴ جمادي الثاني ۱۰۷۵ق به پايان رسانده است. (گواهي ۱۱)

۴. صحيفه سجاديه

چهارمين کتابي که علّامه در ده ساله اوّل تدريس خود آن را تدريس نموده است، صحيفه سجاديه امام زين العابدين(عليه السلام) است که تدريس آن را در شوال ۱۰۷۲ق به پايان رسانده است. (گواهي ۸)

۱۱. سال هاي درسي علّامه

ده سال اوّل تدريس علّامه و کتاب هايي که در هر سال درس مي داده بر اساس گواهي هاي به‌دست آمده چنين است:
سال ۱۰۶۴ق: تدريس اصول کافي (گواهي۱)؛
سال ۱۰۶۸ق: تدريس من لا يحضره الفقيه (گواهي۲)؛
سال ۱۰۷۰ق: تدريس اصول کافي (گواهي۳)؛
سال ۱۰۷۱ق: تدريس تهذيب الاحکام (گواهي۴ و ۵) و من لا يحضره الفقيه (گواهي۶)؛
سال ۱۰۷۲ق: تدريس تهذيب الاحکام (گواهي۷ و ۹ و۱۰) و صحيفه سجاديه (گواهي ۸) و تدريس من لا يحضره الفقيه (گواهي ۱۵)؛
سال ۱۰۷۴ق: تدريس تهذيب الاحکام (گواهي ۱۶) و اصول کافي کتاب عقل و جهل (گواهي ۱۲)؛
سال ۱۰۷۵ق: تدريس تهذيب الاحکام (گواهي ۱۱)؛
سال ۱۰۷۶ق: تدريس اصول کافي کتاب الحجه (گواهي ۱۳)؛
سال ۱۰۷۷ق: اتمام تدريس اصول کافي (گواهي ۱۴).
بر اساس اين آمار مي توان نتيجه گرفت که علّامه مجلسي در دهه ي اوّل تدريس خود چهار کتاب را تدريس مي نمود. او در اعتقادات کتاب اصول کافي و در دعا کتاب صحيفه سجاديه را و در فقه کتاب تهذيب الاحکام و من لا يحضره الفقيه را تدريس مي نموده است و تأليف کتاب ملاذ الاخيار در شرح تهذيب الاحکام و هم چنين شرح صحيفه سجاديه وي را بايد حاصل اين دوره از تدريس او دانست.

نتيجه

از اين تحقيق نتيجه گرفته مي‌شود که عالمان شيعه به‌ ضبط حديث و فهم دقيق متن آن اهتمام ويژه‌اي داشتند و بدين منظور شخصيّتي هم‌چون علامه مجلسي بيش از پنج دهه از عمر خود را به تدريس حديث و نظارت بر ضبط و فهم آن توسط شاگردانش نموده و بدين منظور گواهي هاي متعدد حديثي براي آنان نوشته که متجاوز از دويست عدد از اين گواهي ها به خط وي، امروزه به دست ما رسيده است.

پی نوشت:

1.(فهرست نسخه‌هاي خطي، کتاب خانه ملّى تبريز، ج ۱، ص۸۴.)
2.(اجازات الحديث، حسينى اشكورى،۱۵۰.)
3.(فهرست نسخه هاي خطي مرکز احياء ميراث اسلامي، ج۷، ص۲۵۶)
4.(ميراث حديث شيعه، دفتر دوازدهم، ۴۲۲.)
5.(اجازات الحديث، حسينى اشكورى، ۷۵.)
6.(فهرست نسخه هاي خطي کتاب‌خانه آيت‌الله مرعشي، ج۷، ص۱۸۹، نسخه ي ش۲۶۰۷.)
7.(فهرست نسخه هاي خطي کتاب‌خانه آيت الله مرعشي، ج ۸، ص۹۰، نسخه ي ش۲۸۸۷)
8.(اجازات الحديث، حسينى اشكورى،۸۴.)
9.(فهرست نسخه هاي خطي مرکز احياء ميراث، ج۲، ص۴۵۵، نسخه ي ش۲۸۸۷)
10.(ميراث حديث شيعه، دفتر۴، ص۵۳۹.)
11.(فهرست نسخه‌هاي خطي مرعشي، ج۶، ص۲۸۷، نسخه‌ي ش۲۳۰۴)
12.(اجازات الحديث، حسينى اشكورى، ۴۱.)
13.(اجازات الحديث، حسينى اشكورى،۴۰.)
14.(اجازات الحديث، ص۹.)
15.(اجازات الحديث، حسينى اشكورى، ۱۸۸به نقل از الروضة النضرة، ص۴۹۹.)
16.(اجازات الحديث، ص۹۶، به نقل از نسخه تهذيب الاحکام نسخه‌ي شماره ۶۰۱۰، کتاب‌خانه‌ي آيت الله مرعشي.)
17.(اجازات الحديث، ص۹۶، به نقل از کتاب گلزار الحجه بلاغي که آن هم از نسخه تهذيب الاحکام کتاب‌خانه‌ي شيخ الاسلام زنجانى نقل نموده است.)
18.(اجازات الحديث، ص ۹۷ به نقل از الكافي نسخه‌ي ش ۵۷۳۳، کتاب‌خانه آية الله المرعشي.)
19.(اجازات الحديث، ص۹۷ به نقل از الكافي نسخه‌ي ش ۵۷۳۳، کتاب‌خانه آيت الله المرعشي.)
20.(اجازات الحديث، ص۹۷ به نقل از الكافي نسخه‌ي ش۵۷۳۳، کتاب‌خانه آيت الله المرعشي.)
21.(فهرست کتب خطي کتاب‌خانه مرکزي و مرکز اسناد آستان قدس رضوي، ج۴، ص ۵۷۹، نسخه‌ي ش۱۷۵۶۱.)
22.(اجازات الحديث، ص ۱۳ - ۱۲، به نقل از نسخه کتاب‌خانه مجلس شوراي اسلامي، ش ۱۳۰۹.)

 

منابع: 

پایگاه حدیث نت