باب هشتم : در آداب خواب رفتن و بيدار شدن و بيت الخلا رفتن

باب هشتم : در آداب خواب رفتن و بيدار شدن و بيت الخلا رفتن 

فصل اول : در بيان اوقات خواب 
بدانكه خواب كردن بعد از طلوع صبح تا طلوع آفتاب و ميان نماز شام و خفتن و بعد از عصر مكروه است و پيش از ظهر در وقت گرمى هوا و بعد از نماز ظهر تا عصر، خواب قيلوله است وسنت است .
از حضرت على بن الحسين عليه السلام منقول است كه به ابى حمزه ثمالى فرمود كه خواب مكن پيش از طلوع آفتاب كه من از براى تو دوست نميدارم ، زيرا كه حقتعالى روزى بندگانرا در اين وقت قسمت مينمايد و هر كه در اين وقت در خواب است كه روزى محروم ميشود.
از حضرت رسول مرويست كه زمين بسوى خدا ناله و فرياد ميكند از سه چيز، از خون حراميكه بر آن ريخته شود، يا غسلى كه از زنا كند بر روى آن ، يا خواب كردن بر آن پيش از طلوع آفتاب .
ازحضرت صادق منقول است كه خواب بامدا شوم است و روزيرا منع ميكند و رنگ را زرد ميكند و رو را فبيح متغير ميكند و اين خواب شومى است ، بدرستيكه حقتعالى روزيرا مابين طلوع صبح تا طلوع آفتاب قسمت مينمايد، پس زينهار كه اين خوابرا نكنيد و فرمود كه مرغ بريان و ترنجبين بربنى اسرائيل در اين وقت نازل مى شد، هر كه در اين وقت در خواب بود بهره او نازل نمى شد.
حضرت رسول فرمود كه هر كه در جاى نماز خود بنشيند از طلوع صبح تا طلوع آفتاب خدا او را مستور گرداند از آتش جهنم .
در حديث ديگر فرمود كه مثل ثواب حج كننده خانه كعبه داشته باشد و گناهانش آمرزيده شود.
اما در چند حديث تجويز وارد شده است كه اگر نماز بكند و قدرى تعقيب بخواند و پيش از برآمدن آفتاب بخواند باكى نيست ، چنانچه در حديث صحيح منقول است كه جناب امام رضا عليه السلام بشخصى فرمود كه : فردا بعد از طلوع آفتاب بيا كه من بعد از نماز صبح كردى و ذكر خدا خواندى ، اگر پيش از طلوع آفتاب بخواب روى باكى نيست .
از حضرت امام محمد باقر منقول است كه خواب اول روز سفاهت است و خواب قيلوله نعمت است و خواب بعد از عصر حماقت است و خواب ميان نماز شام و خفتن از روزى محروم ميگرداند.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه خواب كردن پيش از نماز طلوع آفتاب و پيش از نماز خفتن ، پريشانى و فقر ميآورد.
در روايت ديگر منقول است كه شخصى بخدمت حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم آمد عرض كرد كه من حافظه قوى داشتم ، اكنون فراموشى برمن غالب شده است ، فرمود كه آيا خواب قيلوله ميكردى والحال ترك كرده گفت بلى فرمود كه باز خواب قيلوله بكن ، چنان كرد حافظه اش برگشت .
در روايت ديگر وارد شده است كه قيلوله كنيد كه شيطان قيلوله نمى كند و منقول است كه نيكوياوريست خواب قيلوله بر بيدارى و عبادت شب .

فصل دوم : در وضو ساختن پيش از خواب  
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه وضو بسازد و بر ختخواب برود، براى او حكم مسجد داشته باشد و اگر در ميان رختخواب بيادش آيد كه وضو ندارد، از لحاف تيمم كند، اگر با وضو يا تيمم بخوابد تا بياد خداست ، چنانست كه نماز ميكند.
از حضرت اميرالمؤ منين منقول است كه نخوابد مسلمانى ، در حالى كه جنب باشد ونخوابد مگر با وضو و اگر آب نيابد براى غسل و وضو، تيمم كند بخاك ، زيرا كه روح مؤ من را در وقت خواب بآسمان ميبرند و حقتعالى او را قبول مينمايد بركت بر او ميفرستد، پس اگر اجلش ‍ رسيده است او را در گنجينه هاى رحمت خود مى سپارد، اگر نرسيده است با امينان خود از ملائكه ببدن او برميگرداند.
در حديث معتبر ديگر منقول است كه روزى حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم باصحاب خود فرمود كه كدام يك از شما تمام سال روزه ميداريد، سلمان گفت كه من ، فرمود كه كداميك از شماها شب را احيا ميكنيد، سلمان گفت كه من فرمود: كداميك از شما هر روز حتم قرآن ميكنيد، سلمان گفت كه من ، پس عمر بخشم آمد و گفت : اين مرديست از فارس ، ميخواهد برما كه از قريشيم فخر كند و دروغ ميگويد، در اكثر روزها روزه نيست و در اكثر شب خواب است و در اكثر روزش خاموش ميباشد، حضرت فرمود كه او مانند و شبيه لقمان حكيم است ، از او سؤ ال كن ، تا جوابت بگويد، عمر پرسيد، سلمان فرمود كه اما روزه سال ، من ماهى سه روز روزه ميدارم و حق تعالى ميفرمايد كه هر كه حسنه بكند ده برابر باو ثواب ميدهم ، اين برابر روزه سال ميشود با آنكه ماه شعبان را روزه ميگيرم و با ماه رمضان پيوند ميكنم ، اما بيدارى شب ، هر شب با وضو ميخوابم و از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم شنيدم كه ميفرمود هر كه با وضو بخوابد، چنانست كه تمام شب رابعبادت احيا كرده باشد و ام ختم قرآن در هر سه روز، سه مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ را ميخوانم و از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم شنيدم كه بحضرت اميرالمؤ منين عليه السلام ميفرمود كه يا على مثل تو در ميان امت ، مثل قل هواللّه است ، هر كه سوره قل هواللّه را يكبار بخواند، چنانست كه ثلث قرآنرا خوانده است و هر كه دوبار بخواند، چنانست كه دو ثلث قرآن را خوانده است و هر كه سه بار بخواند، چنانست كه قرآن را ختم كرده است ، پس هر كه ترا بزبان دوست دارد ثلث ايمان در او كامل شده است و هر كه تو را بزبان و دل دوست دارد و بدست خود ترا يارى كند تمام ايمان در او كامل شده است ، يا على بحق خدواندى كه مرا براستى فرستاده است سوگند كه اگر تو را اهل زمين دوست ميداشتند چنانچه اهل آسمان تو را دوست ميدارند، خدا هيچكس را بآتش جهنم عذاب نميكرد، پس عمر ساكت شد، كه گويا سنگى بدهانش گذاشتند.

فصل سوم : در مكان خوابيدن و آداب پيش از خوابيدن 
مشهور ميان علماءِ آنست كه خوابيدن در مساجد مكروه است و ظاهر احاديث آنست كه مكروه نيست ، مگر در مسجدالحرام و مسجد رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم و در آنها نيز تجويز واقع شده است .
در احاديث معتبره بسيار وارد شده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم سه كس را لعنت كرد، كسيكه تنها چيزى بخورد،و تنها بسفر رود، تنها در يورد بخوابد، فرمود كه اگر كسى تنها بخوابد بيم آنست كه ديوانه شود.
از حضرت امام موسى عليه السلام منقول است كه هر كه در خانه يا بيابانى تنها بخوابد بگويد:اَلّلهُمَّ انِسْ وَحْشَتى وَ اءَعِنّي عَلى وحْدَتى .
درحديث ديگر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نهى فرمود از خوابيدن بربامى كه ديوار نداشته باشد و فرمود كه هر كه بر بامى بخواببد كه ديوار نداشته باشد، از امان خدا بدر ميرود.
از احاديث معتبره از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه مكروه است كه كسى بر بامى تنها بخوابد، يا بر بامى كه ديوار نداشته باشد بخوابد وفرمود مرد و زن هر دو در اين حكم مساويند، پرسيدند كه اگر سه طرف ديوار داشته باشد چونست فرمود نه بلكه هر چهار طرف ميبايد ديوار داشته باشد.
در بعضى روايت وارد شده است كه حد بلندى ديوار، دو ذرع است .
در بعضى از احاديث تجويز يك ذرع و يك شبر هم وارد شده است .
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام نهى فرمود از خوابيدن بر سر راه .
از حضرت رسول نهى وارد شده است از آنكه كسى با دست چرب و آلوده بخوردنى بخوابد، كه اگر چنين كند، و شيطان بر او دست يابد، يا ديوانه شود، ملامت نكند مگر خود را و فرمود كه اطفال خود رادر وقت خوابيدن دست و دهانش را بشوئيد، كه اگر نكنيد شيطان ايشانرا مى بويد و در خواب ميترسند.
در چندين حديث از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر كه خواهد بجامه خواب داخل شود، كنار جامه خود را بر رختخواب بكشد كه اگر جانورى داخل شده باشد بِدَر رَود و باو ضرر نرساند.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام وارد شده است كه بايد پيش از خواب به بيت الخلا رود و بعد از آن بخوابد.

فصل چهارم : در ساير آداب خوابيدن 
سنت است كه بر دست راست رو بقبله بخوابد و دست راست را زير و بگذارد و بردست چپ خوابيدن و بررو خوابيدن مكروه است ، چنانچه از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه خواب بر چهار قسم است ، پيغمبران بر پشت ميخوابند وديده هاى ايشان بخواب نميرود و منتظر وحى پروردگار خود ميباشند، مؤ من بردست راست ميخوابد رو بقبله ، پادشاهان و فرزندان ايشان بر دست چپ ميخوابند كه آنچه خورده اند گوارا شود، شيطان و برادران او و هر ديوانه و مبتلائى بر رو در افتاده ميخوابد.
در حديث معتبر ديگر فرمود كه آدمى بر رو نخوابد و هر كه را بينيد كه بررو خوابيده است او را بيدار كنيد و مگذاريد بر آنحال ، فرمود كه هر گاه كسى اراده خواب كند، بايد كه دست را بر زير جانب راست رو بگذارد، بدرستيكه نميداند كه از اين خواب بيدار خواهد شده يا نه .
احاديث در فضيلت خوابيدن بر دست چپ بسيار وارد شده است .

فصل پنجم : در آداب و ادعيه كه پيش از خواب بايد خوانده شود 
در حديث صحيح از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه هرگاه كسى دست را در زير سر گذاشته بخوابد بگويد:بِسْمِ اللّهِ اَلّلهُمَّ اِنّى اَسْلَمْتُ نَفْسى اِليْكَ وَ وَجَّهْتُ وَجْهى اِلَيْكَ وَفَوَّضْتُ اَمْرى اِلَيْكَ وَاَلْجَاْتُ ظَهْرى اِلَيْكَ وَ تَوَكَّلْتُ عَلَيْكَ رَهْبَةً مِنْكَ وَرَغْبَةً اَِليْكَ لامَلْجَاءَ وَلا مَنْجا مِنْكَ اِلَيْكَ امَنْتُ بِكِتابِكَ الَّذى اَنْرَلْتَ وَبِرَ سُولكَ الَّذى اَرْسَلْتَ وبعد از آن تسبيح حضرت فاطمه عليهماالسلام بخواند.
در حديث صحيح ديگر فرمود كه ترك نكند در وقت خواب اين دعا را اُعيذُ نَفْسى وَ دُرّيَتى وَ اَهْل بَيْتى وَمالى بِكَلِماتِ اللّهِ التّاماتِ مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ وَهامَةٍ وَمِنْ كُلِّ عَيْنِ لامَةٍكه باين دعا تعويذ ميفرمود حضرت رسول صلّى اللّه عيله وآله وسلّم امام حسن و امام حسين صلوات اللّه عليهما را.
در حديث صحيح از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه سوره قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ وسوره قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِروُنَ را پيش از خواب بخوان كه قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِروُنَ بيزارى از شرك وَقُلْ هُوَّاللّهُ اَحَدٌنسبت پروردگار است .
در حديث صحيح ديگر فرمود كه هر كه بعد از خوابيدن در رختخواب سه مرتبه بگويد: اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى عَلافَقَهَرَ اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى بَطَنَ فَخَبَرَ وَالْحَمْدُلِلّهِ الَّذى مَلَكَ فَقَدَرَ وَالْحَمْدُللّهِ الَّذى يُحْيِى الْمَوْتى وَيُميتُ اْلاَحْياء وَهُوَ عَلى كُلِّ شىِءِ قَدير از گناهان بيرون ميآيد، مانند روزى كه از مادر متولد شده بود.
از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه آية الكرسى در وقت خواب بخواند، از فالج ايمن گردد.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه سوره يس پيش از خواب بخواند، حق تعالى هزار ملك باو موكل گرداند كه او را از شر شياطين و هر بلائى حفظ كند.
از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه هر كه سوره اِذا وَقَعَتِ الْواقِعَهْ هر شب پيش از خواب بخواند، در قيامت روى او مانند ماه شب چهارده باشد.
در حديث ديگر فرمود كه هر كه سوره هائى كه در اَوّلشان سَبَّحَ لِلّهِ وَيُسَّبِحُ لِلّهِ است ، پيش از خواب بخواند، نميرد تا بخدمت حضرت صاحب الامر عجل اللّه فرجه برسد و اگر بميرد، در همسايگى حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم جا دهند اورا.
در حديث ديگر فرموده كه هر كه هر شب اين دعا را بخواند، تا صبح او را عقرب و هيچ گزنده نگزد:اَعُوذُ بِكَلِماتِ اللّهِ التّاماتِ الَّتى لايُجاوَزْ هُنَّ بَرٌ وَلا فاجِرٌ مِنْ شَرِّ ماذَرَاءَ وَمِنْ شَرِّ مابَرَاءَ وَمِنْ شَرِّ كُلِّ دابَّةٍ هُوَ اخِذٌ بِناصِيَتِها اِنَّ رَبّى عَلى صِرطٍ مُسْتَقيمٍ.
از جناب امام رضا عليه السلام منقول است كه هر كه در وقت خواب اين آيه را بخواند خانه بر سرش خراب نشود:اِنَّ اللّهَ يُمْسِكُ السَّمواتِ وَاْلاَرْضَ اَنْ تَزُوِ لاوَلَئِنْ زاَلتا اِنْ اَمْسَكَهُما مِنْ اَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ اِنَّهُ كانَ حَليما غَفُورا.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه چون كسى برختخواب رود، بگويد:اَلّلهُمَّ اِنّى اَحْتَبْسَتُ نَفْسى فَاحتَبِسْها فى مَحَلِّ رِضْوانِكَ وَمَغْفِرَتِكَ وَاِنْ رَدَدْتَها فَارْدُدْها مُؤ مِنةً عارِفَةً بِحَقِّ اَوْلِيائِكَ حَتّى تَتَوَفّاها عَلى ذلِكَ.
در حديث ديگرفرمود كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم در اين وقت آية الكرسى ميخواندند و بعد از آن مى گفتند:بِسْمِ اللّهِ آمَنْتُ بِاللّهِ وَكَفَرْتُ بِالطّاغُوتِ اَلّلهُمَّ احْفَظْنى فى مَنامى وَفى يَقِظَتى و بهتر اينست كه آية الكرسى را تا هُمْ فيها خالِدوُنَ بخواند.
در حديث ديگر فرمود كه چون برختخواب رفتى تسبيح حضرت فاطمه صلوات اللّه عليها بخوان و آية الكرسى و:قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ وَقُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَق و ده آيه از اول سوره والصافات و ده آيه از آخر سوره والصافات بخواند.
در حديث صحيح ديگر منقول است كه آنحضرت فرمودند كه اين دعا را در وقت خواب بخوان :اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اِللّهُ وَاَنَّ مُحَمَدّا صَلَى اللّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ اَعُوذُ بِعَظَمَةِ اللّهِ وَاَعوُذُ بِعِزَّةِ اللّهِ وَاَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللّهِ وَاَعوُذُ بِجَلالَ اللّهِ وَاَعوُذُ بِسُلْطانِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ عَلى كُلِّ شَيْئى قَديرٌ وَاَعُوذُ بِعَفْو اللّهِ وَاَعوُذُ بِغُفْرانِ اللّهِ وَاَعوُذُ بِرَحْمَةِ اللّهِ مِنْ شَرِّ السَّاءْمَةِ وَالْهامَةِ وَمِنْ شَرِّ كُلّ دابَةٍ صَغيرَة اَوْ كَبيرَةٍ بِلَيْلٍ اَوْ نَهارٍ وَمِنْ شَرِّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَاْلاِنْسِ وَمِنْ شَرِّ فَسَقَةِ اِلْعَرَبِ وَالْعَجَمِ وَمِنْ شَرِّ الصّوعِقَ وَالْبَرْدِ اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَآلِهِ الطّاهِرينَ.
در حديث صحيح ديگر فرمود كه هر كه صد نوبت سوره قُلْ هُوَاللّهُ اَحَدٌ در وقت خواب بخواند، گناه پنجاه ساله اش ‍ آمرزيده شود.
در حديث ديگر فرمود كه هر كه در وقت خواب سه مرتبه آية الكرسى و يك مرتبه آيه شهداللّه و آيه سخره و آيه آخر سوره حم سجده را بخواند، حقتعالى دو ملك را موكل او گرداند كه شياطين را از او دور گردانند وسى ملك را امر فرمايد كه تحميد وتسبيح و تهليل و تكبير خدا بگويند و استغفار كنند تا بيدار شدن او و ثواب همه از او باشد.
بسند معتبر از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه كسى كه اراده خواب داشته باشد پهلو را برزمين نگذارد تا اين دعا را بخواند:اُعيذُ نَفْسى وَدينث وَاَهْلى وَمالى وَخَواتيمَ عَمَلى وَمارَزَقَنى رَبّى وَخَوَّلَنى بِعِزَّةِ اللّهِ وَعَظَمَة اللّهِ وَجَبَروُتِ اللّهِ وَسُلْطانِ اللّهِ وَرَحْمَةِاللّهِ وَرَاءْفَةِ اللّهِ وَغُفْراانِ اللّهِ وَقُوَّةِ اللّهِ وَقُدْرَةِ اللّهِ وَجَلالِ اللّهِ وَ بِصُنْعِ اللّهِ وَاَرْكانِ اللّهِ وَ بِجَمْعِ اللّهِ وَبِرَسُولِ اللّه صَلّىِ اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ بِقُدْرَةِ اللّهِ عَلى مايَشاءُ مِنْ شَرِّ السَامَةِ وَالْهامَةِ وَمِنْ شَرِّ الْجِنّ وَاْلاِنْسِ وَمِنْ شَرِّ مايَدُبّ فى اْلاَرْضِ وَما يَخْرُجُ مِنْها وَما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَما يَعْرُجُ فيهاوَمِنْ شَرِّ كُلّ د ابَّةٍ رَبّى آخِذٌ بِناصِيَتِها اِنَّ عَلى صِراطٍ مُسْتَقيم وَهُوَ عَلى كُلِّ شَى ءٍ قَديرٌ وَلا حَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاّ بِاللّه الْعَلّى الْعَظيم بدرستيكه اين تعوّذيست كه حضت رسول از براى حسنين عليهماالسلام مى خواندند و فرمود كه چون كسى اراده خواب كند، بايد كه دست را بر زير رو بگذارد و بگويد:بِسْمِ اللّهِ وَضَعْتُ جَنْبي لِلّهِ عَلى مِلَةٍ اِبْراهيمَ وَدينِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ وَ وِلايَةِ مَنْ افْتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ ماشاءَ اللّهِ كانَ وَمالَمْ يَشَاءْلَمْ يَكُنْ هر كه ايندعا بخواند در وقت خواب محفوظ بماند، از دزد و غارت و خانه فرود آمدن ، و ملائكه از براى او استغفار كنند فرمود كه هر كه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ در وقت خوابيدن بخواند، حق تعالى پنجاه هزار ملك بر او موكل گرداند كه در آن شب او را پاسبانى كنند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه پيش از خواب صد مرتبه لااِلهَ اِلاّ اللّهُ بگويد، خدا خانه در بهشت از براى از بنا كند. هر كه صد مرتبه استغفار كند، گناهانش بريزد چنانچه برگ از درختان ميريزد.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر كه سوره اَلْهيكُمُ التَّكاثُرْ را در وقت خواب بخواند، گناهانش ‍ آمرزيده شود، او و همسايگانش از بلاها محفوظ مانند و اگر صدبار بخواند گناه پنجاه ساله از آينده عمرش آمرزيده شود.
در حديث معتبر ديگر فرمود كه هر كه در وقت خواب بگويد اَلّلهُمَّ اِنّى اُشْهِدُكَ اَنَّكَ افْتَرَضْتَ عَلَىٍَّّ طاعَةِ عَلِىّ بْنِ اَبى طالِبٍ وَالْحَسَن وَالْحُسَيْنِ وَعَلِىّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىّ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِىِّ بْنِ مُوسى وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِي وَعَلِىّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِىِّ وَالْحُجَّةِ الْقائِمِ صَلَواتُ اللّهَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ و در آنشب بميرد داخل بهشت شود.
در روايت معبتر ديگر فرمود كه هر كه در وقت خواب يازده مرتبه سوره انا انزلناه بخواند، حق تعالى يازده ملك بر او موكل گرداند، كه او را شر شيطان حفظ كنند تا صبح .
در حديث معتبر از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه هر كه در وقت خواب اين آيات را بخواند از دزد ايمن گردد: قُلْ ادْعُو اللّهُ اَوْادْعُو الرَّحْمنَ اَيّاما تَدْعُوا فَلَهُ اْلاَسْماءُ الْحُسْنى وَلا تَجْهَرْ بِصَلَواتِكَ وَلا تُخافِتْ بِها وَابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبيلاً وَقُلْ الْحَمْدُلِلّهِ الَّذى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فى الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلّىٌ مِنَ الذُّلِّ وَكِبّرْهُ تكبيرا.
در حديث معتبر از حضرت على بن الحسين عليه السلام منقول است هر كه در وقت خواب اين دعا رابخواند فقر و پريشانى از او برطرف شود و هيچ گزنده باو ضرر نرساند:اَلّلهُمَّ اَنْتَ اْلاَوَّلُ فَلا شَيْئىَ قَبْلَكَ وَاَنْتَ الظّاهِرُ فَلا شَيْئىَ فَوْقَكَ وَاَنْتَ الْباطِنُ فَلا شَيْئىَ دُونَكَ وَاَنْتَ اْلاخَرُ فَلا شَيْئَى بَعْدَكَ اَلّلهُمَّ رَبُّ السَّمواتِ الْسَبْعِ وَرَبُّ اْلاَرَضينَ السَّبْعِ وَرَبُّ التَّوْريةِ وَاْلاِنْجيلِ وَالزَّبُورِ وَالْقُرآنِ الْحَكيمِ اَعُوذُبِكَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دابَةٍ اَنْتَ آخِذٌ بِناصِيَتِها اِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ.
ازحضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هركه در وقت رفتن برختخواب سوره تَبارَكَ الَّذى بِيَدِهِ الْمُلْكُ بخواند، پس چهار مرتبه اَلّلهُمَّ رَبَّ الْحِلِّ وَالْحَرامِ بَلِّغْ روُحَ مُحَمَّدٍ عَنّى تَحِيَّةً وَسَلاما بگويد، حقتعالى دو ملك را موكل گرداند، كه بنزد حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم روند بگويند كه فلان شخصى ترا سلام ميرساند پس حضرت فرمايد بر او باد سلام و رحمت و بركات الهى .

فصل ششم : در دفع ترسيدن در خواب و خواب پريشان ديدن ومحتلم شدن
از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه هر كه در خواب ترسد پيش از خواب ده مرتبه بگويد لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ يُحْيى وَيُيتُ وَيُميتُ وَيُحْيى وَهُوَ حَىُّ لايَمُوتُ پس تسبيح حضرت فاطمه بخواند.
در طب الائمة زياد كرده است كه آية الكرسى وقل هواللّه احد نيز بخواند.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه چون در خواب ترسد، يا از دردى بيخوابى بر او مستولى شود، اين آيه را بخواند فَضَرَبْنا عَلى آذانِهمُ فى الْكَهْفِ سِنينَ عَدَدا ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ اَىُ الْحِزْبَيْنِ اَحْصى لِمالَبِثُوا اَمَدا واگر طفلى بسيار گريه كند، اين آيه را بر او بخوانند.
در حديث صحيح از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه هر كه در خواب ترسد، در وقت خوابيدن سوره قُلْ اَعوُذُ بِرَبِّ النّاس وَقُلْ اَعوُذُ بِرَبِ الْفَلَقِ وَ آيَة الْكُرسى بخواند.
در روايت ديگر منقول است كه براى ترسيدن ، شب ده مرتبه بخواند ايندعا را اَعوُذُ بِكَلِماتِ اللّهِ مِنْ غَضَبِهِ وَمِنْ عِقابِهِ وَمِنْ شَرِّ عِبادِهِ وَمِنْ هَمَزاتِ الشَّياطينَ وَاَنْ يَحْضُرونَ وآية الكرسى بخواند و بگويداِذُيُغَشّيكُمُ النّعاسُ اَمَنَةً مِنْهُ وَجَعَلْنانَوْمَكُمْ سُباتا.
در حديث معتبر منقول است كه شهاب بن عبدربه بخدمت حضرت صادق عليه السلام عرض كرد كه زنى در خواب من ميآيد و مرا ميترساند، فرمود كه باخود بردار تسبيحى در رختخواب و سى و چهار مرتبه اَللّهُ اَكْبَر وسى وسه مرتبه سُبْحانَ اللّهِ وسى و سه مرتبه اَلْحَمْدُلِلّهِ بگو و ده مرتبه بگو لااِلهَ اِلاّاللّهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيى وَيُميتُ وَيُميتُ وَيُحْيى بِيَدِهِ الْخَيْر وَلَهُ اخْتِلاف اللَّيْلِ وَالنَّهارِ وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْئىٍ قَديرٌ، وظاهرا در تسبيح حضرت فاطمه در وقت خواب مخير است ميان آنكه سُبْحانَ اللّهِ را پيش از الحمدللّه بگويد، يا بعد از آن .
در حديث صحيح از آنحضرت منقول است كه هر كه ترسد كه محتلم شود چون برختخواب رود ايندعا بخواند:اَلّلهُمَّ اِنّى اَعُوذُبِكَ مِنَ اْلاِحْتِلامِ وَمِنْ سُوءِ اْلاَحْلامِ وَمِنْ اءَنْ يَتَلاعَبَ بِىَ الشَّيْطانُ فى الْيَقْظَةِ وَالْمَنامِ.
در حديث حسن از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه اگر كسى خواب پريشان ببيند، از آن پهلو كه خوابيده است به پهلوى ديگر بگردد و بگويد:اِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضارِّهِمْ شَيُئَا اِلاّ بِاذْنِ اللّهِ پس ‍ بگويد عُذْتُ بِما عاذَتْ بِهِ مَلائِكَةُ اللّهِ الْمُقَرَّبُونَ وَاَبْبيائُهُ الْمُرْسَلوُونَ وَعِبادِهِ الصّالِحُونَ وَمِنْ شَرِّما رَاَيْتُ وَمِنْ شَرِّ الشَّيطانِ الرَّجيم .
در روايت معتبر ديگر از آنحضرت منقول است كه چون خواب پريشان ببيند و بيدار شود بگويد اَعُوذُ بِما عاذَتْ بِهِ مَلائِكَةُ اللّهِ الْمُقَرَّبُونَ وَاَنْبِياءُ اللّهِ الْمُرْسَلُونَ وَعِبادُاللّهِ الصّالِحُونَ وَاْلاَئِمَةُ اَلرّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ مِنْ شَرِّ مارَاَيْتُ مِنْ رُؤ ياىَ اَنْ تَضُرَّنى وَمِنَ الشَّيْطانِ الْرَّجيمِ پس بسوى جانب چپ خود سه نوبت آب دهان بيندازد.
در روايت ديگر وارد شده است ، كه شخصى بآنحضرت شكايت كرد كه دخترى دارم در شب و روز بسيار ميترسد فرمود كه فصدش ‍ بكن .
در روايت ديگر منقول است كه شخصى شكايت كرد كه دخترم در خواب بسيار ميترسد گاهى بسيار حالش صعب ميشود و اعضايش سست و بيحس ميشود و مى گويند از تصرف جن است ، فرمود كه فصدش بكن و آب شربت را با عسل بپز و سه روز بده بخورد، چنين كرد شفا يافت .
در حديث ديگر منقول است كه شخصى بحضرت صادق عليه السلام شكايت كرد، كه زنى در خواب من ميآمد ومرا مى ترساند حضرت فرمود كه مگر زكوة نمى دهى گفت ميدهم ، فرمود كه بمستحق نمى دهى . بعد از آن زكوة را بخدمت حضرت مى فرستاد و آنحال از او بر طرف شد.

فصل هفتم : در دعاها براى دفع بيدارى و براى بيدار شدن در آخر شب 
در حديث معتبر از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه هر كه در وقت خوابيدن ، اين آيه را بخواند قُلْ اِنَّما اَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى اِلَىَّ اِنَّما اِلهُكُمْ اِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ يَرْجُو الِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحا وَلايُشْرِكْ بِعبادَةِ رَبِّهِ اَحَدَا هر وقت از شب كه خواهد بيدار شود.
در روايت ديگر از آنحضرت منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود: كه هر كه خواهد در آخر شب برخيزد، چون بر ختخواب رود بگويد اَلّلهُمَّ لا تؤْمِنّى مَكْرَكَ وَلاتَنْسِنى ذِكْرَكَ وَلا تَجْعَلْنى مِنَ الْغافِلينَ اَقُومُ ساعَةَ كَذا وَكَذا يعنى در فلان ساعت برخيزم چون اين دعا بخواند، حق تعالى ملكى را موكل سازد، كه او را در آن ساعت بيدار كند.
در حديث معتبر از حضرت امام موسى كاظم عليه السلام منقول است كه هر كه خواهد در شب بيدار شود، در وقت خواب رفتن بگويد اَلّلهُمَّ لاتَنْسِنى ذِكْرَكَ وَلا تُؤْمِنّى مَكْرَكَ وَلا تَجْعَلْنى مِنَ الْغافِلينَ وَاَنْبِهْنى لاَِحَبّ السّاعاتِ اِلَيْكَ اَدْعُوكَ فيها فَتَسْجيبَ لى وَاَسْاَلُكَ فَتُعْطينى وَاسْتَغْفِرُكَ فَتَغْفِرَلى اِنَّهُ لايَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ كه چون ايندعا بخواند حق تعالى دو ملك بفرستد، كه او را بيدار كنند، اگر بيدار نشود امر كند آن دو ملك را كه از براى او استغفار كنند، اگر در آنشب بميرد شهيد مرده باشد و اگر بيدار شود هر حاجتى كه بطلبد خدا باو عطا فرمايد.
در حديث معتبر از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه هر كه عزم كند در ساعتى از ساعات شب براى عبادت برخيزد و خدا داند كه در آن اراده او صادق است ، البته دو ملك رابفرستد كه در آن ساعت او را حركت هند تا بيدار شود.
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كسى كه بيخوابى او را عارضى شود، خوابش نبرد اين دعا بخواند سُبْحانَ اللّهِ ذى الشَّاءْنِ دآئِمُ السُّلْطانِ كُلِّ يَوْمٍ هُوَ فى شَاءنٍ.
در روايت معتبر ديگر منقول است كه حضرت فاطمه عليهماالسلام شكايت فرمود برسول خدا از بيخوابى ، فرمود كه اين دعا بخوان يامُشْبعَ الْبُطُونِ الْجايِعَةِ وَيا كاسِىَ الْجُيُوبِ الْعارِيَةِ وَيا مُسَّكِنَ الْعُروُقِ الضّارِبَةِ وَيا مُنَّوِمَ الْعُيُونِ السّاهِرَةِ سَكِّنْ عُرُوقىَ الضّارِبَةِ وَائْذَنْ لِعَيْنى نَوْما عاجِلاً.

فصل هشتم : در بيان نماز و دعا براى خوابهاى نيك ديدن وآداب بيدار شدن
از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه هر كه خواهد حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم را در خواب ببيند، بعد از نماز خفتن غسل نيكوئى بعمل آورد، چهار ركعت نماز بگذارد و در هر ركعتى بعد از حمد صد مرتبه آية الكرسى بخواند، بعد از نماز هزار مرتبه صلوات برمحمد وآله محمد بفرستد، بر جامه پاكيزه بخوابد كه بر روى آن جامه با حلال و حرام جماع نكرده باشد، دست راست را در زير جانب راست رو بگذارد وصد مرتبه بگويد سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلااِلهَ اِلاّ اللّهُ وَللّهُ اَكْبَرُ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ پس صد مرتبه بگويد ماشاءِ اللّه ، چون چنين كند حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم را در خواب ببيند.
در روايت ديگر منقول است كه اگر بخواهد حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام را در خواب ببيند، چون بخوابد اين دعا بخواند اَلّلهُمَّ اِنّى اَسْاءَلُكَ يامَنْ لَهُ لُطْفٌ خَفِىٌ وَاَيادِيْهِ باسِطَةُ لاتُقْبَضْ اَسْاءَلُكَ بِلُطْفِكَ الْخَفِىّ مالَطُفتَ بِهِ لِعَبْدٍ اِلاّ كَفى اَنْ تُرِيَنى مَوْلاىَ اَميرالْمُؤْمِنينَ عَلِىَ بْنَ اَبى طالِبٍ فى مَنامى .
در روايت ديگر منقول است كه اگر كسى خواهد يكى از مردگانرا بخواب ببيند، با وضو بر جانب راست بخوايد، تسبيح حضرت فاطمه را بخواند، پس بگويد:اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَىُّ الَّذى لايُوْصَفُ وَاْلايمانُ يُعْرَفُ منه ، مِنْكَ بَدَاءَتِ اْلاَشْياءُ وَاِلَيْكَ تَعُودُ فَما اَقْبَلَ مِنْها كُنْتَ مَلْجَاءَهُ وَمَنْجاهُ وَما اَدْبَرَ مِنْها لَمْ يَكُنْ لَهُ مُلْجَاءُ وَلا مَنْجا مِنْكَ اِلاّ اِلَيْكَ فَاَسْاَلُكَ بِلااِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَاَسْاَلُكَ بِبِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحيم وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ حبيبِكَ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ سَيِّدِ النَّبييّنَ وَ بِحَقِّ عَلىٍ خَيْرَ الْوَصِّيينَ وَبِحَقِّ فاطِمَة سَيّدَةِ نِساءِ الْعالَمينَ وَبِحَقّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ الَّذينَ جَعَلْتَهُما سَيِّدىْ تُرِيَنى مَيِتّى فى الْحالِ الّتى هُوَفيها و منقول است كه چون حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم برختخواب ميرفتند، ميفرمودند بِاسْمِكَ اللّهُمَّ اَحْيا وَبِاسْمِكَ اَمُوتُ وچون بيدار ميشدند، ميفرمودند اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى اَحْيانى بَعْدَ مااَماتَنى وَاِلَيْهِ النَّشُوُرُ.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه چون كسى از خواب برميخيزد بگويد سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ النَّبيينَ وَآلِهِ الْمُرْسَلينَ وَرَبِّ الْمُسْتَضْعَفينَ وَالْحَمْدُلِلّهِ الَّذى يُحْيِى الْمَوْتى وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْىٍ ءقَديرٌ چون اين آيه را بگويد، حق تعالى ميفرمايد كه راست گفت بنده من و شكر كرد مرا.
در حديث ديگر منقول است كه چون آن حضرت در آخر شب برميخاستند، بصداى بلند ميگفتند،اَللّهُمَّ اَعِنّى عَلى هَوْلِ الْمَطْلَلِع وَ وَسِّعْ عَلَىَّ الْمَضْجَعِ وَارْزُقْنى خَيْرَ ما قَبْلَ الْمَوْتَ وَارْزُقْنى خَيْرَ ما بَعْدَ الْمَوْتِ.
در حديث ديگر منقول است كه چون از خواب بيدار شود بگويد سَبُوُّحٌ قُدوُّسٌ رَبُ الْمَلائِكَةِ وَالرُّوحِ سَبَقَتْ رَحْمَتُكَ غَضَبَكَ لااِلهَ اِلاّ اَنْتَ ظَلَمْتُ نَفْسى فَاغْفِرْلى وَارْحَمْنى اِنَّكَ اَنْتَ التَّوابُ الرَّحيمُ الْغَفُورُ.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه چون در ميان شب بيدار شود، واز پهلو به پهلوى ديگر بگردد، بگويد لااِلهَ اِلاّ اللّهُ الْحَىُّ الْقَيُّومُ وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيئْى ء قَديرٌ سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَآلِهِ الْمُرْسَلينَ وَسْبْحانَ اللّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَما فيهِنَّ وَرَبِّ اْلاَرَضينَ السَّبْعِ وَمافيهِنَّ وَرَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ وَسَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلينَ وَالْحَمْدُلِلّلهِ رَبِّ الْعالَمينَ.
در روايت ديگر وارد شده است ، كه چون از خواب برخيزد بگويد اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى رَدَّ عَلىَّ رُوحى لاَِحْمَدَهُ وَاَعْبُدَهُ و دعاى نظر كردن در عقيق در آداب انگشتر بدست كردن گذشت ، و ساير دعاهاى اين باب ، چون از مقدمات نماز شب است ، انشاءِ اللّه در كتاب عبادات بيان خواهد شد با ساير دعاهاى وقت خواب ، و اين رساله گنجايش زياده از اين نداشت .

فصل نهم : در سبب خواب راست و دروغ و تعبير خواب  
در حديث معتبر منقول است كه از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام پرسيدند، كه چه سبب دارد مؤ من گاهى خواب ميبيند و اثر از آن ظاهر نميشود، فرمود كه چون مؤ من بخواب ميرود روحش بجانب آسمان حركت مى كند، پس آنچه روح مؤ من در ملكوت آسمان مى بيند، در محل تقدير و تدبير آن حق و اثرش ظاهر ميشود، آنچه در زمين و هوا مى بيند، خواب پريشان است ، راوى پرسيد كه آيا روحش هم بآسمان ميرود و هيچ در بدن نمى ماند، فرمود كه اگر چنين باشد، خواهد مرد، بلكه از بابت آفتابست كه در آسمان است و روشنى و شعاعش ‍ در زمين است ، همچنين روح اصلش در بدن است و پرتوى از او بآسمان حركت ميكند.
در روايت ديگر از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه هر مؤ منى كه بخواب ميرود، روح او را بنزد عرش پروردگار او ميبرند، پس آنچه در آنجا ببيند، حق است ، آنچه در وقت برگردانيدن در هوا مى بيند، خواب پريشان است ، بر اين مضمون احاديث بسيار است .
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه شيطانى هست كه او را هزع مى گويند، در هر شب از مشرق تا مغرب را پر ميكند از بدن خود و بخواب مردم ميآيد و باين سبب خواب پريشان مى بينند.
در روايت ديگر مرويستكه دو نصرانى نزد ابى بكر آمدند، از او مسئله چند سؤ ال كردند، او عاجز شد، پس حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام ايشان را جواب گفت ، از جمله آنها، آن بود كه پرسيدند كه خواب راست و دروغ چه سبب دارد، فرمود كه حق تعالى روح را خلق كرده است وبراى آن سلطانى مقرر ساخته است و سلطان او نفس است ، چون آدمى بخواب ميرود، روح بيرون ميرود و سلطانش در بدن ميماند، پس ‍ روح ميگذرد بگروهى چند از ملائكه و گروهى چند از جن ، پس هر چه خواب راست است از ملائكه است ، هرچه خواب دروغ است از جن است .
در روايت ديگر منقول است كه خوابهاى مؤ من صحيح ميباشد، زيرا كه نفش پاكيزه و يقينش درست است و چون روحش بدر مى رود، با ملائكه ملاقات ميكند، پس خواب او بمنزله وحى است .
در حديث ديگر منقول است كه وحى بعد از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم قطع شد، اما خوابهاى بشارت دهنده هست .
در حديث ديگر وارد است كه خوابهاى راست ، يكجزؤ از هفتاد جزؤ است از پيغمبرى .
در حديث حسن از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه راءى مؤ من و خواب او، در آخرالزمان بر هفتاد جزؤ از اجزاى پيغمبريست .
در حديث صحيح از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه چون صبح ميشد حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم با اصحاب خود ميگفت كه آيا كسى خواب بشارت دهنده ديده است .
در حديث معتبر ديگر از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه شخصى از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم سؤ ال كرد از تفسير اين آيه كريمه اَلَّذين آمَنُوا وَكانُوا يَتَّقُونَ لَهُمَ الْبشْرى فى الْحَيوةِ الدُّنْيا وَ فى اْلاخِرَةِ يعنى آنكسانى كه ايمان آوردند و پرهيزگار بودند ايشانرا بشارت هست در زندگانى دنيا و در آخرت ، حضرت فرمود كه بشارت زندگانى دنيا خوابهاى نيكوست كه مؤ من در دنيا مى بيند و بآن بشارت مى يابد وشاد مى شود.
در حديث حسن از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه خواب بر سه قسم است ، اول بشارت خدا از براى مؤ من ، دويم ترسانيدن شيطان ، سيم خوابهاى پريشان .
در حديث معتبر ديگر فرمود كه خوابهاى دروغ كه اثرش ظاهر نميشود، آن خوابهائى است كه در اول شب ديده مى شود كه وقت سلطنت واستيلاى شياطين متمرد است كه و آنها خيالى چند است كه نزد او صورت ميدهند شياطين و اصلى ندارد و اما خوابهاى راست ، آن خوابى چند است كه در ثلث آخر شب ديده ميشود، كه آن وقت نزول ملائكه است وقت سحر وآن خواب راست ميباشد و تخلف نمى كند، مگر آنكه جنب خوابيده باشد، يا بى وضو، يا آنچه سزاوار است از ذكر وياد خدا بجا نياورده باشد پيش از خواب كه اگر با اين حالات خوابيده باشد، خوابش يا بعمل نمى آيد، يا دير بعمل مى آيد.
از حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام منقول است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه هر كه مرا در خواب ببيند چنانست كه مرا ديده است در بيدارى ، زيرا كه شيطان متمثل نميتواند شد بصورت من و نه بصورت يكى از شيعيان خالص ايشان و بدرستيكه خوابهاى راست ، يك جزؤ از هفتاد جزؤ از پيغمبريست .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه در آخرالزمان خواب مؤ من دروغ نميشود و هر كه راستگوتر است ، خوابش ‍ درست تر است و تحقيق اينمقام آنست كه چون سبحانه و تعالى روح مؤ من را از عالم قدس خلق كرده است و او را ارتباطى بارواح انبياءِ واوصيا داده است و در عالم ارواح با ايشان محشور بوده است چنانچه در احاديث بسيار وارد شده است كه ارواح ، لشكرهاى مجتمع بودند فوج فوج در عالم ارواح ، پس ارواحى كه در آنعالم آشناى يكديگر بودند در عالم بدن هم آشنا مى شوند و آنچه در عالم جدائى و نفرت داشتند در اين عالم نيز يكديگر را نمى شناسند و از يكديگر نفرت مى نمايند و چون بحسب مصالح غير متناهيه آن ارواح مقدسه را در زندان بدنهاى كثيف ظلمانى محبوس گردانيده اند وبانواع تعلقات جسمانى وشهوات نفسانى و خيالات شيطانى مبتلا ساخته اند، باين سبب او را از عالم قدس بُعدى و غفلتى رو داده ، اما اشخاص را در اين باب اختلاف بسيار است ، جمعى كه مقربان درگاه الهى اند، ارواح ايشان بملاءِ اعلى در آويخته واين تعلقات جسمانى ايشان را از آن عالم دور نينداخته است ، بلكه ببدن با مردم محشورند او ارواح ايشان پيوسته با قدسيان ملا اءعلى مشغول مكالمه و محادثه اند و ييوسته روح القدس با ايشان مشغول راز و نياز است و افاضات ربانى على الدوام بر ارواح ايشان فايض ‍ است و جمعى هستند از اشقيا كه بالكليه آن عالم را فراموش كرده اند، بغير اين نشاءه فانيه و لذات دنيه چيزى بخاطر نميگذرانند، حتى جمعى از ايشان از كثرت شقاوت و ضلالت نشاءه ديگر غير اين نشاءه را باور نميكنند و پيغمبران را در امر معاد تكذيب مى نمايند، ايشانرا مُهر بر ديده و گوش و دل ايشان زده اند و راه هاى خير وسعادت را بر ايشان بسته اند و جمعى ديگر هستند كه با وجود تشبث باين علايق دنيه دست از تحصيل مراتب عليه برنداشتند و در مقام نفس لوامه خود را داشته اند، گاهى گوش و دل بشيطان ميدهند و گاهى از ملك نصيحت ميشنوند، زمانى با واعظان و راهنمايان بشر محشورند و زمانى با شياطين انس مشغول فسق و فجورند، گاه بلوث گناه خود را ميآلايند و گاه بآب تضرع و توبه خود را تطهير مينمايند و اينجماعت چون روح ايشانرا باعتبار اشغال و تعلقات و خطا وسيئات بعدى عظيم از جناب قاضى الحاجات وانبياءِ وائمه و ملائكه سموات بهم رسيده ، در وقت خواب كه نفس را اشغال بدنى فى الجمله فراغى حاصل شد و خيالات فاسده كه از راه روزنه هاى مشاعر بدنى بر او داخل ميشد مسدود گرديد، فى الجمله او را آشنايان قديم بياد ميآيد و با دوستان روحانى طرح اختلاف مياندازد و بآسمان صورت و معنى عروج مينمايد وبا روحانيان وقدسيان همزبان ميگردد، اما چون در اول شب پاره از صور خيالات بيدارى در ضميرش حاضر است ، هنوز در هواى تعلقات خود پرواز مى كند و ربطش بآن عالم ناقص است ، پس باين علت ، شياطين بر او مستولى ميشوند و خيالات و علايق باطله او را به صورتهاى گوناگون در نظر او ميآورند و هر چه از اول شب دورتر مى شود و نقش خيالات بيدارى بيشتر محود مى شود، پرواز او بعالم بالا رساتر مى شود تا آنكه چون وقت سحر مى شود از ما بين آسمان و زمين و هواها و خواهشهاى و زينتهاى رنگين بدر رفته و بزير عرش الهى بصحبت مقربان فايق گرديده ، استيلاى شياطين ضعيف مى شود و لطف ربانى ملائكه آسمانى را براى تنبيه غلافلان و بيدار كردن خواب غفلت ربودگان و دور كردن عساكر شياطين و جنيان فرو ميفرستد، لهذا در آنوقت ، خوابهاى رحمانى و افاضات سبحانى ، بر ارواح مؤ منان فائض مى شود و ايشانرا براى نماز و تضرع وزارى و توبه و پشيمانى آنچه در روز بغفلت كرده اند، بيدار ميكنند و باين سبب نماز شب را در آنوقت مقرر ساخته اند، و آيه كريمه اِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْل هِىَ اءَشَدُّ وَطْاءَ وَاَقْوَمُ قيلاً در شاءنش فرستاده اند كه حاصل مضمونش آنستكه عبادتيكه در شب كرده مى شود موافقت دل با زبان در آن بيشتر است و گفتار در آن درست تر است ، پس زهى سعادتمندى كه قدر آنوقت را بداند واندازه آن نعمتهاى بى اندازه را بشناسد و ملائكه روحانى را بر دفع و ساوس شيطانى يار و ياور خود گرداند و رح مقدس خود را از آلودگى تعلقات دنيه پاك گردانيده ، بساحت پروردگار خود رساند و در آنوقت مبارك كه هنگاه راز و نياز مقربان است با خداوند بى نياز، خود را هم آواز ايشان گرداند و قدرى خود را بداند و اندكى اصل خود را بياد آورد و آن جوهر قدسى را ببهاى كم نفروشند و آن طاير عرشى را در قفسى علايق محبوس نگرداند وَفَقَّنَا اللّه تَعالى وَسائِرَ الْمؤْمِنينَ لِسُلُوكِ مَسالِكَ الْمُقَّرَبينَ وَلِتَنْبيهِ نَوْم الْغافِلينَ.
بدانكه چون اين پرده هاى رنگارنگ تعلقهاى جسمانى و شيشه هاى الوان و زينتهاى دنيوى در وقت خواب در پيش ديده دل آويخته است ، و با وجود عروج به مراتب عليه باز بصيرتش با اين خيالات آميخته است لهذا در خواب چيزها بصورتهاى ديگر ديده ميشود، و هر چيزى راباعتبار مناسبات شكلها و صورتها هست كه در كلام الهى و سخنان انبيا واوصيا براى عقلهاى ضعيف و بصيرتهاى مؤ ف محبوسان سراى غرور بآنها مثل زده اند، چون ايشان خود را از معقولات معزول ساخته اند مدار ايشان بر محسوسات لهذامعقولات را در لباس محسوسات بايشان مينمايند، چنانچه فرموده اند كه دنيا مانند مار است كه خط وخال نيكو دارد و طفل نادان بآن فريفته ميشود و در ميانش زهر كشنده است ، چنانچه علم كه باعث حيات دلهاست تشبيه كرده اند بآب كه باعث حيوة بدنهاست و چنانچه سبزى زمين بآب است سرسبزى دلها بعلم است ، و چنانچه علم را بار ديگر بنور آفتاب و چراغ تشبيه كرده اند زيرا كه نور تاريكهاى ظاهر را بر طرف ميكند و علم ظلمتهاى شكوك و شبهات و حيرتهاى جهالات و ضلالات را زايل ميكند، كلام حقتعالى و انبياءِ واوصياءِ باين امثال مشحون است و سرّش همانست كه مذكور شد لهذا در عالم خواب نيز باعتبار ضعف بصيرت ايشان هر چيز بصورت نموده ميشود باين سبب خواب محتاج بتعبير ميباشد و كارتعبير كننده آنست كه از آن صورتها بذى صورت منتقل ميشود چنانچه كسى در خواب مى بيند كه در ميان فضله افتاده است ، يا دستش بفضله آلوده شده است ، معبر ميداند كه اين صورت دنياست كه در پيش مردم آگاه از فضله و جيفه گنديده تر است ، ميداند كه مالى بدست از ميآيد يا مى بيند كه مارى متوجه او شد مالى روباو ميكند يا مى بيند كه در ميان آبست ، علمى او را رو ميدهد كه اين علمى است عظيم و مخصوص انبياءِ و اوصياء است و معجزه حضرت يوسف تعبير خواب بود، تحقيق اين مقام محتاج ببسطى هست كه اين رساله گنجايش اين ندارد انشاءِاللّه در كتب ديگر كه در خاطر است اگر خدا خواهد بر وجه كامل مذكور شود.
در حديث صحيح از حضرت امام رضا منقول است كه فرمود بسيار است كه خوابى مى بينم و تعبير خواب براى خود ميكنم و خواب بهمان نحو كه تعبير ميكنم واقع ميشود.
در حديث معتبر ديگر فرمود كه زنى در زمان حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم شوهرش در سفر بود خواب ديد كه ستون خانه اش ‍ شكست ، بحضرت عرض كرد حضرت فرمود، كه شوهر ميآيد بسلامت پس چنان شد، بار ديگر شوهرش بسفر رفت و او چون خوابى ديد حضرت چنين تعبير فرمود، و شوهرش آمد، باز مرتبه ديگر شوهرش بسفر رفت او چنين خوابى ديد، بمرد شومى برخورد و اين خواب را نقل كرد، و او گفت كه شوهرت ميميرد چنان شد اين خبر بآنحضرت رسيد فرمود كه چرا تعبير خوب براى او نكرد.
از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه حضرت رسول ميفرمود كه خواب مؤ من در ميان زمين و آسمان بربالاى سرش پرواز ميكند، تا آنكه خود آن براى خود تعبير كند يا ديگرى براى او تعبير كند، پس بآن نحو كه تعبير كردند واقع ميشود پس خواب خود را نقل مكيند مگر براى شخصيكه عاقل باشد.
در حديث معتبر ديگر از آنحضرت منقول است كه خواب را نقل نميبايد كرد مگر براى مؤ منى كه خالى باشد از حسد و عداوت و طغيان .
در حديث حسن منقول است كه شخصى بخدمت حضرت صادق آمد، گفت خواب ديدم كه آفتاب بر سرم تابيده بود نه بربدنم حضرت فرمود، كه نور ساطعى و دين شاملى بتو خواهد رسيد، اگر همه ترا فرا ميگرفت در دين حق غوطه ميخوردى آنشخص گفت كه ديگران بپادشاهى تاءويل ميكنند، حضرت فرمود كه كدام يك از پدران تو پادشاه بودند كه تو اين خيال ميكنى و كدام پادشاهى بهتر است از دين حق كه بآن اميد بهشت بهم ميرسانى .
در روايت معتبر ديگر منقول است كه محمدبن مسلم بخدمت آنحضرت عرض كرد، كه خواب ديدم كه داخل خانه شدم زنم آمد و گردكان بسيارى شكست بر سر من ريخت حضرت فرمود كه متعه خواهى كرد، زنت مطلع خواهد شد و رختهاى نو كه پوشيده باشى بر بدنت پاره پاره خواهد كرد، زيرا كه پوست گردكان بمنزله جامه است ، محمدبن مسلم گفت كه چون صبح جمعه شد رختهاى نو كه در عيدها ميپوشيدم در بر كردم ، در درخانه نشستم دخترى گذشت او را طلبيدم و بخانه بردم و متعه كردم زنم مطلع شد، آمد بر سر ما و آن دختر گريخت و من در خانه ماندم رختهاى نوام را پاره پاره كرد.
منقول است كه شخص ديگر بآنحضرت عرض كرد كه خوابى ديدم و بسيار مى ترسم ، دامادى داشتم كه مرده است خواب ديدم كه دست در گردن من كرد و ميترسم بميرم حضرت فرمود، كه انتظار مرگ بكش هر صبح و شام واز مرگ گريزان مباش اما معاتقه مردگان با زندگان علامت طول عمر است ، بگو كه داماد تو چه نام داشت گفت حسين فرمود زيارت امام حسين ترا نصيب خواهد شد زيرا كه هر كه معانقه با همنام آنحضرت در خواب ميكند توفيق زيارت آنحضرت مييابد.
در حديث صحيح از آنحضرت منقول است كه هر كه در خواب ببيند كه در حرم است اگر ترسان باشد ايمن گردد و شخص ديگر عرض كرد كه خواب ديدم كه چوب نيزه در دست داشتم فرمود كه آهن بر سرش بود، گفت نه ، فرمود كه اگر آهن ميداشت خداترا پسرى ميداد چون آهن نداشت خدا بتو دخترى خواهد داد پس ساعتى صبر كردند بعد از آن پرسيدند كه آن نيزه چند بند داشت گفتم دوازده بند فرمود دوازده دختر بهم خواهى رساند، محمدبن يحيى ميگويد كه من اين حديث را بشخصى نقل كردم او گفت كه من فرزند يكى از آن دخترهايم و يازده خاله دارم .
در حديث صحيح منقول است كه حضرت امام رضا عليه السلام فرمود كه ديشب مولاى على بن يقطين را در خواب ديدم ، كه در ميان دو چشمش سفيدى بود، چنين تعبير كردم كه بدين حق در خواهد آمد.
در حديث ديگر منقول است كه ياسر خادم بخدمت حضرت امام رضا عليه السلام عرض كرد، كه در خواب ديدم كه هفده شيشه در ميان قفسى بود ناگاه آن قفس افتاد و شيشه ها شكست ، حضرت فرمود، كه اگر خوابت راستست ميبايد شخصى از اهلبيت و خويشان من هفده روز پادشاه شود، بعد از آن بميرد، پس محمدبن ابراهيم در كوفه با ابوالسرايا خروج كرد و بعد از هفده روز مرد.
در روايت ديگر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود، كه در خواب ديدم كه قدحى از شير بدست من دادند و آنقدر خوردم كه ديدم از ميان ناخنهايم بيرون مى آمد، پرسيدند كه بچه چيز تعبير كرديد فرمود كه بعلم .
در حديث ديگر منقول است كه شخصى بخدمت حضرت صادق عليه السلام عرض كرد، كه خواب ديدم كه از شهر كوفه بيرون رفتم بموضع معروفى و در آنجا شخصى ديدم كه براسب چوبى سوار بود و شمشيرى در دست داشت كه حركت ميداد و من از را مشاهده ميكردم و ميترسيدم ، حضرت فرمود كه دلالت براين ميكند، كه تو ميخواهى بفريب شخصى را از روزى خود ر آوردى ، از خدا بترس و مرگ را بياد آور چنين مكن ، آنشخص گفت كه گواهى ميدهم كه خدا علم عظيم بتو داده است و علم را از معدنش اخذ كرده بدرستيكه شخصى از همسايگان من بنزد من آمد، گفت مزرعه دارم بتو ميخواهم بفروشتم من چون ديدم كه مشترى ديگر غير من ندارد در خاطر گذرانيدم و عرض كردم كه بقيمت بسيار ارزانى از او بخرم .

فصل دهم : در آداب بيدارى و مذمت خواب بسيار
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه سخن گفتن و صحبت داشتن بعد از نماز خفتن مكروه است .
در حديث معتبر ديگر از آنحضرت منقول است كه شب بيدارى داشتن خوب نيست مگر در سه چيز در نماز شب كردن ، قرآن خواندن در آن و در طلب علم و براى عروسى كه بخانه شوهرش برند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه پنج كسند كه بخواب نمى روند، كسيكه قصد كشتن كسى داشته باشد، كسيكه مال بسيار داشته باشد و امينى نداشته باشد كه براو اعتماد كند و كسيكه در ميان مردم دروغ و بهتان بسيار گفته باشد وكسيكه مال بسيارى از او خواهند و مال نداشته باشد و كسيكه محبوب را خواهد و ترسد كه از او جدا شود و پدرم عليه الرحمة والرضوان ميفرمود كه ممكن است كه اين تنبهى باشد مردمى را كه خواب غفلت بسيار ميكنند، زيرا كه همه كس بايد در پى كشتن نفس اماره خود باشد كه دشمن اندرونى است و پيوسته در پى كشتن اين كس است ، سرمايه ايمان و طاعات كه اين كس دارد امينى ندارد، نفس و شيطان و هواها و شهوات همه اتفاق كرده اند بر غارت آنها و دروغ و بهتان بسيار گفته است ، هر كس از همه كس طاعات و بندگى بسيار ميخواهند و آنچه بايد تحصيل نكرده اند و چون خدا محبوبى دارند و بخواب غفلت قرب او را از دست ميدهند، پس كسيكه اين همه اسباب بيدارى در او باشد چگونه خواب كند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه عجب دارم از كسيكه دعواى محبت الهى ميكند، شبها خواب ميكند.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه هر كه از شبيخون عذاب خدا ترسد، بايد كه كم خواب بكند.
منقول است كه چهار چيز است كه كمش بسيار است ، آتش و خواب و دشمنى و بيمارى .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه مادر حضرت سليمان باو مى گفت زينهاركه در شب خواب بسيار مكن كه بسيارى خواب شب آدمى را در قيامت فقير ميكند.
حضرت صادق عليه السلام فرمود كه سه چيز را خدا دشمن ميدارد، خواب كردن بى آنكه بيدارى كشيده باشد، خنده كردن بى تعجبى و با سيرى چيزى خوردن ، فرمود كه اول معصيتى كه خدا را كردند بشش چيز بود، بمحبت دنيا و محبت رياست و محبت طعام و محبت زنان و محبت خواب و محبت راحت .
از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه شيطان را سرمه هست كه در ديده هاى مردم ميكشد، لعوقى هست كه در حلق مردم ميكند، سعوطى هست كه در بينى مردم ميچكاند، سرمه اش پينكى است و لعوقش دروغ است و سعوطش تكبر است .
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود كه مستى چهار است ، مستى شراب و مستى مال و مستى خواب و مستى پادشاهى .
از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه حضرت موسى مناجات كرد، كه پروردگار كدام يك از بندگان خود را دشمن ميدارى ، خطاب رسيد آنكسى كه شب تا صباح مانند مردار افتاده است و روز را ببطالت بشب مى رساند.
از حضرت امام موسى عليه السلام منقول است كه ديده خود را بخواب عادت مده كه هيچ عضوى در بدن شكر خدا كمتر از ديده نميكند.
حضرت صادق عليه السلام فرمود كه خدا دشمن ميدارد، بسيارى خواب كردن و بسيارى فارغ بودن را، فرمود كه بسيارى خواب دنيا و آخرت را ميبرد و بدانكه بسيارى بيدارى كشيدن هم مذموم است و در غير شبهائى كه مخصوص احياى آنها وارد شده است ، تمام شب بيدار بودن كراهت دارد، در اخبار وارد شده است كه ديده را بر آدمى حقى هست ببسيارى بيدارى حق آنرا ضايع نبايد كرد. بدانكه در خواب و بيدارى رو بآفتات خوابيدن و نشستن كراهت دارد. چنانچه از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه كسيكه در آفتاب نشيند پشت را بآفتاب كند، كه رو بآفتاب نشستن دردهاى پنهانى را ظاهر ميكند.
در حديث ديگر فرمود، رو بآفتات مكنيد كه مورث هيجان بخار است و رو را متغير ميكند، و جامه را كهنه ميكند، دردهاى اندرونى را بظهور مى آورد.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم بسند معتبر منقول است كه در آفتاب چهار خصلت هست ، رنگ را متغير ميكند، آنكس را بدبو ميكند، وجامه را كهنه ميكند، باعث دردهاى مى شود.

فصل يازدهم : در آداب بيت الخلاء 
چون خواهد كه داخل بيت الخلاءِ شود سر را بپوشاند و اگر در بالاى عمامه چيزى بر سر گيرد بهتر است ، و بسم اللّه بگويد و اين دعا بخواند باين عنوان بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ اَلّلهُمَّ اِنّى اَعُوذُبِكَ مِنَ الْخَبيثِ الْمُخْبِثِ الْمُخْبِثِ الرِّجْسِ النَّجِسِ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ وديگر بگويد بِسْمِاللّهِ وَبِاللّهِ وَلااِلهَ اِلاّ اللّهُ رَبِّ اَخْرِجْ عَنّى اْلاَذْى سَرْحا بَغَيْرِ حِسابِ وَاجْعَلْنى لَكَ مِنَ الشّاكِرينَ فيماتَصْرِفهُ عَنّى مِنَ اْلاَذى اَوِ الْغَمِّ الَّذى لَوْجَبَسْتَهُ عَنّى هَلَكْتُ لَكَ الْحَمْدُ اَعْصِمْنى مِنْ شَرِّما فى هذِهِ الْبُقْعَةِ وَاَخْرِجْنى مِنْها سالِما وَحُلْ بَيْنى وَ بَيْنَ طاعَةِ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ و چون داخل شود پاى چپ را مقدم دارد، بنابر مشهور و حديثش بنظر نرسيده است ، چون عورتش باز شود بِسْمِ اللّه بگويد تا شيطان چشم برهم نهد و نظرش بعورت او نيفتد و چون درست بنشيند بگويد اَلّلهُمَّ اذْهَبْ عَنّى الْغَذى وَاْلاَذى وَاجْعَلْنى مِنْ الْمُتِطَهِّرينَ و جمعى گفته اند كه سنت است كه تكيه بر پاى چپ كند و پاى راست را گشاده گذارد، و مستندش بنظر نرسيده است و چون غايط يا بول بدشوارى بيرون آيد، و بعضى گفته اند مطلقا ايندعا بخواند اَلّلهُمَّ كَما اَطْعَمْتَنيهِ طَيّبا فى عافِيَةٍ فَاءَخْرِجْهُ مِنّى خَبيثا فى عافِيَةٍ.
در حديث است كه بر هر بنده فرشته موكل است كه سر او را بزير مياندازد در بيت الخلا كه نظر به حدث خود كند، پس آن فرشته مى گويد كه ايفرزند آدم ، اين عاقبت خورشهاى تست كه سعى بسيار در خوبى و پاكيزگى آنها ميكردى ، پس فكركن كه از كجا بهم رساندى و عاقبت بكجا رسيد، پس سزاوار آنست كه در اين حال بنده اين دعا بخواند اَلّلهُمَّ ارْزُقْنىَ الْحَلالَ وَجَنّبْنى الْحَرامَ چون نظرش بآب استنجا افتد بگويد اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى جَعَلَ الْماءَ طَهُورا وَلَمْ يَجْعَلْهُ نَجِسا وچون خواهد استنجا كند بگويد اَلّلهُمَّ حَصِّنْ فَرْجى وَاسْتُرْ عَوْرَتى وَحَرِّمْنى عَلَى النّارِ وَوَفِّقْنى لِما يُقَّرِبُنى مِنْكَ ياذَالْجَلالِ وَاْلاِكْرامِ و چون برخيزد دست بر شكمش بمالد وبگويد اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى هَنانى طَعامى وَ شَرابى وَعافانى مِنَ الْبَلْوى و چون خواهد بيرون آيد پاى راست را مقدم دارد، بنابر مشهور و دست بر شكمش بمالد و بگويد اَلْحَمْدُلِلّه الَّذى عَرَّفَنى لَذَّتَهُ وَاءَبْقى فى جَسَدى قُوَّتَهُ وَاَخْرَجَ عَنّى اَذاهُ يالَها مِنْ نِعْمَةٍ لايِقْدِرُ الْقادِروُنَ قَدْرَها و در بعضى از كتب حديث يالَها نِعْمَةٍ سه مرتبه وارد شده است ، سنت است كه بعد از انقطاع قطرات بول استبرا كند، بعضى استبرا را واجب ميدانند، طريق استبرا آنست كه انگشت ميان دست چپ را نزديك مقعد گذاشته بقوت بكشد تا زير خصيتين سه مرتبه پس انگشت شهادت را بزير ذَكَر گذارد، انگشت مهين را بر بالاى آن بقوت بكشد تا سر ذَكَر سه مرتبه ، اكثر علماءِ گفته اند، كه سر ذَكَر را سه مرتبه بفشارد و اين مستندى ندارى و سنت است استنجا بآب سرد كردن ، كه دفع بواسير ميكند، بسيار نشستن در بيت الخلا مكروهست .
منقول است كه حضرت لقمان فرمود كه در بيت الخلاها نوشتند كه بسيار نشستن در بيت الخلا باعث بواسير مى شود، استنجا باستخوان و سرگين كردن مكروه است ، زيرا كه اجنه بخدمت حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم آمدند، از براى خود و حيوانات خود طعامى طلبيدند حضرت استخوان را براى ايشان و سرگين را براى حيوانات ايشان قرار داد، باين سبب استخوان را پاك كردن خوب نيست و همچنين استنجا بساير مطعومات كردن خصوصا نان كراهت شديد دارد، استنجا بچيزهاى محترم مثل تربت حضرت امام حسين عليه السلام و نوشته كه در آن قرآن يا نام خدا يانام پيغمبران يا ائمه عليه السلام يا حديث يا فقه بوده باشد، حرام است و اگر بر وجه استخفاف كند كافر مى شود، استنجا بدست راست كردن مطلقا مكروه است ، و بدست چپ هم مكروه است در صورتى كه در آن انگشترى باشد كه در آن اسم خدا باشد والحاق كرده اند علماءِ اسماءِ انبيا و ائمه معصومين صلوات اللّه عليهم را هر گاه بقصد نام ايشان كنده باشند و مكروه است با خود بردن به بيت الخلا چنين انگشترى را هر چند در انگشت نباشد و همچنين باخود بردن قرآن و تعويذ و دعا و همچنين با خود بردن نقره سكه دار مگر آنكه در كيسه باشد و مكروه است مسواك كردن در بيت الخلا كه باعث گند دهان مى شود، مكروهست حرف گفتن در آنحال مگر بذكر خدا و دعاهاى مقرره و آية الكرسى و حمد الهى كردن و آنچه مؤ ذن ميگويد از پى آن گفتن چنانچه منقول است كه حضرت موسى در مناجات با خداوند خود گفت كه حالتى چند بر من است كه حضرت موسى در مناجات با خداوند خود گفت كه حالتى چند بر من مى گذرد، كه تو را از آن بزرگتر ميدانم كه در آن احوال تو را ياد كنم ، فرمود كه اى موسى در همه حال مرا ياد كن كه ياد من در همه حال نيكوست و واجب است ، ردّسلام يا اگر اسم از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم را بشنود صلوات بفرستد بنابر قول جمعى و سنت است كه اگر عطسه كند، حمد بگويد، صلوات بفرستد، جايز است كه اگر كارى با كسى داشته باشد و ترسيد كه تا بيرون آمدن فوت شود، باشاره و دست زدن اعلام نتواند كرد، سخن بگويد و منقول است كه هر كه در بيت الخلا سخن بگويد حاجتش بر آورده نشود و مكروه است خوردن و آشاميدن در حال بول و غايط و استنجا بآبى كردن كه بويش متغير شده باشد بغير نجاست مگر آنكه آب ديگر يافت نشود.

فصل دوازدهم : دربيان احوال و اوضاع و مكانهائى كه نهى از آنها وارد شده است 
واجبست كه عورت خود رااز ناظر محترم بپوشاند نه از زن و متعه خود و نه از كنيزيكه وطى او توند كرد، نه اطفالى كه تميز نداشته باشند و ساير حيوانات ، و عورت ذَكَر و خصيتين و دبر و فرج زن است ، سنت است كه تمام بدن را بپوشاند يا آنكه پنهان شود در خانه يا كوى و اگر در صحرا باشد، دور شود كه كسى جثه او را نبيند و اكثر علماءِ برآنند كه حرام است رو بقبله كردن و پشت بقبله كردن در حالت بول و غايط خواه در صحرا باشد، خواه در بنا واحوط اجتنابست چنانچه از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است هر كه برابر قبله بول كند از روى فراموشى پس بخاطرش آيد و از براى تعظيم و اجلال قبله بگردد بجانب ديگر از آنجا برنخيزد، مگر آنكه حقتعالى او را بيامرزد، احوط آنست كه در حالت استنجا نيز رو و پشت بقبله نكند، سنت است كه رو بمشرق يا مغرب بكند و احواط آنست كه از مابين مشرق و مغرب نيز اجتناب كند، احوط آنست كه اگر قبله را نداند سعى كند، در معرفت قبله تا خاطر جمع كند، كه رو و پشت بقبله نكرده است و اگر متعذر باشد باكى نيست و در اين صورت اگر پشت بقبله كند بهتر است ، سنت است كه از جهة بول بر جاى بلندى يا جائى كه خاك بسيار داشته باشد برود تا خاطر جمع باشد كه باو ترشح نميكند چنانچه منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم از همه كس بيشتر احتراز از بول ميكردند تا آنكه هرگاه اراده بول ميكردند بجاى بلندى ميرفتند يا جائيكه خاك نرم بسيارى بود كه مبادا بول ترشح كند.
در احاديث بسيار وارد شده است كه بيشتر عذاب قبر از سهل شمردن بول و از كج خلقى است و در آب بول كردن مكروه است ، در آب ايستاده بول كرده بدتر است .
در احاديث معتبره وارد شده است تجويز بول كردن در آب روان و وارد شده است كه در آب ايستاده بول كردن باعث تسلط اجنه و شياطين مى شود، مورث ديوانگى و غلبه فراموشى است ، بهتر آنست كه غايط را هم در ميان آب نكند و ايستاده بول كردن مكروه است ، بلكه غايط را هم ايستاده كردن مكروه است .
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه ايستاده بول كند، بيم آن هست كه ديوانه شود و از جاى بسيار بلند بزير بول كردن مكروه است ، مكروه است بول كردن در سوراخ جانوران و بول كردن و غايط كردن در مجراى آب هر چند آب نداشته باشد، همچنين در ميان راهها و كنار آبها و در مسجدها و نزديك بديوارهاى مسجد و در خانه ها و در جاهائيكه مردم بسبب آن دشنام دهند و لعنت كنند، در زير درختان ميوه دار در وقتيكه ميوه داشته باشد زيرا كه ملائكه در آنوقت بآن درختان ميباشند كه نگاه ميدارند ميوه را از ضرر جانوران و بعضى گفته اند كه در غير وقت ميوه هم مكروه است ، در جاهائيكه مردم قافله فرود آيند و جائى كه مردمان از آن متاءذى مى شوند حتى از بوى آن .
در حديث معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه حقتعالى لعنت كرده است ، كسى را كه غايط كند در سايه كه قافله در آنجا منزل كند، كسى كه منع كند مردمرا از آب مباحى كه در چاهها و چشمه ها مردم بنوبت بر آن وارد ميشوند، يا آبى كه ملك جماعتى باشد، هر روز يا هر شب نوبت شخصى باشد صاحب نوبت را منع كنند، و كسى كه راه شارع مردم را سد كند بديوار كشيدن يا راهزنى كردن يا عشور گرفتن .