نظريّه مجلسى (ره) راجع به دعاى عرفه و ذيل آن‏

محصّل مطلب آن مى ‏باشد كه طبق روايت كَفعَمىّ در حاشيه كتاب دعاى «البلدُ الامين»، سيّد حسيب نسيب رضىّ الدّين علىّ بن طاووس قدَّس اللهُ روحَه در كتاب «مصباح الزّآئر» آورده است كه:
بِشر و بشير دو پسر غالِب أسدىّ روايت نموده‏اند كه امام حسين بن علىّ بن أبى طالب عليهم السّلام در عصر روز عرفه از چادر خود در سرزمين‏ عرفات بيرون آمد با حالت تذلّل و تخشّع، و آرام آرام آمد تا اينكه وى و جماعتى از اهل بيت وى و پسرانش و غلامانش در حاشيه چپ كوه عرفات جبلُ الرّحمه رو به بيت الله الحرام وقوف نمودند. سپس دو دست خود را مانند مسكينى كه طعام طلبد در برابر صورتش بلند كرد و خواند اين دعا را: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى لَيْسَ لِقَضَآئِهِ دَافِعٌ- تا آخر دعاء كه به يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ مختوم مى‏شود، و فقرات إلَهى أنَا الْفَقيرُ فى غِناىَ تا آخرش در آن موجود نمى‏باشد. (اين بود آنچه در حاشيه «البلد الامين» با توضيح اخير ما وارد شده بود.)

سيّد ابن طاووس در كتاب «مصباحُ الزّآئر» در بحث زيارت روز عرفه، روايت بشر و بشير را كه از قبيله بنى أسد بوده‏اند به همان طريقى كه ما از حاشيه «البلد الامين» نقل كرديم روايت مى‏كند، سپس اين دعا را طبق مضمون «البلدالامين» روايت كرده است. « [1]

اين گفتار مجلسى (ره) بود در «بحار الانوار». سپس پس از بيان چند دعاى ديگر از سيّد ابن طاووس در روز عرفه، سيّد مى‏گويد: از دعاهائى كه در روز عرفه شرف صدور يافته است، دعاى مولانا الحسين بن علىّ صلوات الله عليه مى‏باشد: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى لَيْسَ لِقَضَآئِهِ دَافِعٌ وَ لَا لِعَطَآئِهِ مَانِعٌ.
در اينجا ابن طاووس اين دعاى مفصّل حضرت را نقل مى‏كند با دنباله آن: إلَهى أنَا الْفَقيرُ فى غِناىَ فَكَيْفَ لَا أكونُ فَقيرًا فى فَقْرى- تا آخر آن كه به: أمْ كَيْفَ تَغيبُ وَ أنْتَ الرَّقيبُ الْحاضِرُ، إنَّكَ عَلَى كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَديرٌ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَحْدَهُ پايان مى ‏يابد سپس مجلسىّ (ره) گويد:» اين دعا را كفعمى ايضاً در «البلد الامين» و ابن طاووس در «مصباح الزّآئر» همانطور كه سابقاً ذكرش گذشت آورده‏اند، وليكن در آخر اين دعا در آن دو كتاب به اندازه تقريبىِ يك ورق موجود نمى‏باشد؛ و آن از عبارت: إلَهى أنَا الْفَقيرُ فى غِناىَ تا آخر دعا مى‏باشد.
و همچنين در بعضى از نسخه‏هاى عتيقه كتاب «إقبال» اين مقدار ورقه يافت نشد. و ايضاً عبارات اين ورقه با ادعيه سادات معصومين نيز ملائمت ندارد، زيرا وفق مذاق صوفيّه است. و از اين جهت برخى از افاضل معتقد شده‏اند كه اين مقدار از ورقه از زيادتيهاى بعضى مشايخ عرفان و از الحاقات ايشان مى‏باشد، و از ادخالات آنهاست.
و بالجمله اين زيادتى، يا آن مى‏باشد كه در بدو امر در كتب بعضى از آنان آمده است و ابن طاووس در كتاب «إقبال» با غفلت از حقيقت حال نقل كرده است، و يا آن مى‏باشد كه بعداً بعضى از آنان به «إقبال» ملحق نموده‏اند. و شايد اين احتمال دوّم اظهر بوده باشد؛ چرا كه ما بيان كرديم كه در بعضى از نسخ عتيقه كتاب «إقبال» يافت نشد. و همچنين همين سيّد مؤلّف «إقبال»، در كتاب دعاى «مصباح الزّآئر» روايت ننموده است. وَ اللهُ أعْلَمُ بِحَقآئِقِ الاحْوالِ. « [2]
اين بود كلام علّامه مجلسىّ رضوان الله عليه. و امّا مرحوم محدّث قمّى پس از نقل اين دعا تا يَا رَبِّ يَا رَبِّ آورده است كه: آن حضرت مكرّر مى‏گفت: يَا رَبِّ، و كسانيكه دور آن حضرت بودند تمام گوش داده بودند به دعاى آن حضرت و اكتفا كرده بودند به آمين گفتن‏  پس صداهايشان بلند شد به گريستن با آن حضرت، تا آفتاب غروب كرد، و بار كردند و روانه مشعر الحرام شدند.

مؤلّف گويد (يعنى محدّث قمّى) كه: كفعمى دعاى عرفه امام حسين عليه السّلام را در «بلد الامين» تا اينجا نقل فرموده، [3] و علّامه مجلسى در «زاد المعاد» [4] اين دعاى شريف را موافق روايت كفعمى ايراد نموده؛ وليكن سيّد ابن طاووس در «إقبال» بعد از يَا رَبِّ يَا رَبِّ يا رَبِّ اين زيادتى را ذكر فرموده: إلَهى أنَا الْفَقيرُ فى غِناىَ.
در اينجا تمام آن فقرات را بطور تفصيل آورده است و عبارت إنَّكَ عَلَى كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَديرٌ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَحْدَهُ را نيز در پايان افزوده است. [5] و [6]

پی نوشت:

[1] «. بحار الانوار» طبع كمپانى، ج 20، بابُ أعمال خصوصِ يومِ عرفة و ليلتِها و أدعيتها زآئدًا على ما مرّ فى طىّ الباب السّابق، ص 282؛ و از طبع اسلاميّه: ج 98، ص 214
[2]«. بحار الانوار» طبع كمپانى، ج 20، ص 287؛ و از طبع اسلاميّه: ج 98، ص 227 و 228
[3]«البلد الامين» شيخ إبراهيم كفعمى، ناشر مكتبه صدوق- طهران، ص 251 تا ص 258
[4] «زاد المعاد» علّامه ملّا محمّد باقر مجلسى ثانى (ره) از طبع بسيار قديم با خطّ أحمد تبريزى، ص 91 تا ص 96؛ و از طبع مرحوم حاج شيخ فضل الله نورى (ره) و خطّ مصطفى نجم آبادى: ص 209 تا ص 222
[5] «إقبال» طبع سنگى، ص 339 تا ص 350
[6] «مفاتيح الجنان» طبع اسلاميّه (سنه 1379 هجريّه قمريّه) ص 271

منابع: 

علامه آية الله حاج سيد محمد حسين حسينى طهرانى‏ : الله شناسى، ج‏1، ص: 268