قد و نظر درباره بحار الانوار

نقد و نظر

يكي از ايرادهاي مطرح شده درباره بحارالانوار علامه مجلسي اين است كه چرا در بحارالانوار، احاديث ضعيفي وجود دارد. به گفته ايراد كنندگان، بحارالانوار پر از مطالب تكراري خسته كننده است. آنان براي اثبات ادعاي خود، گفته برخي دانشمندان را شاهد مي آورند و مي گويند: «بحارالانوار پر است از احاديث بي اساس و بايد تهذيب شود. توضيحات و تفسيرهاي علامه مجلسي براي احاديث، با عجله انجام گرفته است كه باعث شده وي در اشتباه بيفتد».
در پاسخ بايد گفت اين سخن نشان مي دهد كه آنان به هدف علامه مجلسي در نگارش بحارالانوار توجه نداشته اند. پيش تر گفتيم كه يكي از هدف هاي علامه از نگارش اين كتاب، گردآوري رواياتي بوده است كه ممكن بود از بين بروند. البته چنين ادعايي هم نداريم كه هرچه را نقل كرده، قبول داشته است.1
حضرت امام خميني رحمه الله نيز در پاسخ به اين اشكال در كشف الاسرار چنين مي فرمايد:
صاحب اين كتاب (علامه مجلسي) چون ديده كتاب هاي بسياري از احاديث كه به واسطه كوچكي و گذشتن زمان ها ازدست مي رود، تمام آن كتاب ها بدون آن كه التزام به صحت همه آن ها داشته باشد، در يك مجموعه به اسم بحارالانوار فراهم كرد و نخواسته كتاب عملي بنويسد يا دستورات و قوانين اسلام را در آن جا جمع كند تا در اطراف آن بررسي كرده و درست را از غيرنادرست جدا كند. در حقيقت، بحار خزانه همه اخباري است كه به پيشوايان نسبت داده شده؛ چه درست باشد يا نادرست. در آن، كتاب هايي هست كه خود صاحب بحار آن ها را درست نمي داند. او نخواسته كتاب عملي بنويسد تا كسي اشكال كند كه چرا اين كتاب ها را فراهم آوردي؟ پس نتوان هر خبري را كه در بحار است، به رخ دين داران كشيد كه آن خلاف عقل يا حس است. چنان كه نتوان بي جهت، اخبار آن را رد كرد كه موافق سليقه ما نيست، بلكه در هر روايتي بايد بررسي شود. آن گاه با ميزان هايي كه علما در اصول تعيين كرده اند، بايد عملي بودن يا نبودن آن را اعلام كرد... پس انسان عاقل نبايد به مجرد آن كه چيزي برخلاف سليقه يا عادتش بود يا علم ناقص او راهي براي ادراك آن نداشت، به انكار برخيزد... .2

علامه طباطبايي و بحارالانوار
برخي شاگردان علامه طباطبايي درباره توجه ويژه ايشان به بحارالانوار چنين گفته اند:
علاقه استاد به حديث وصف ناپذير بود. وي يادآور مي شد كه معارف اسلام بيش تر در قرآن و در آيات مكي و احاديث خاندان رسالت است. وي هنگام نوشتن كتاب گران سنگ تفسير الميزان، يك دوره بحارالانوار را مطالعه و بررسي كرد و با يادداشت احاديث نخبه و پرمغز و عميق عرفاني آن، در تأليفات خود از آن ها بهره جست. آن حكيم و مفسر بزرگ معاصر به كتاب بحارالانوار علامه مجلسي بسيار ارج مي نهادند و آن را بهترين دايره المعارف شيعه از نظر جمع اخبار مي دانستند و بالاخص كيفيت تنظيم فصل ها و باب ها را در آن كتاب مطلوب مي دانستند.
وي در طول سال هاي تدريس در حوزه علميه قم، در حدود 10 ـ 11 سال، مجلدات ده گانه اول بحار را در شب هاي پنج شنبه و جمعه تدريس مي فرمود. زماني كه بحارالانوار چاپ جديد مي شد، به درخواست ناشر آن، علامه طباطبايي به چند جلد اول آن تعليقه زد، ولي متأسفانه برخي بر اين پندار نادرست كه وي احاديث ائمه (ع) را با مباحث فلسفي توضيح مي دهد و بر آن مبنا به توضيح علامه مجلسي اشكال مي گيرد، به مخالفت با چاپ مجلدات بعدي بحارالانوار با تعليقات علامه طباطبايي برخاستند. به دنبال آن، مرحوم علامه طباطبايي بنا بر مصالحي، نوشتن تعليقه بر مجلدات بعدي بحارالانوار را متوقف كرد.
دريغا كه مخالفت با اين تعليقات، ضربه سهمگين علمي بر حوزه هاي علمي شيعه وارد كرد.3

پی نوشت:
1. همان، ص 193؛ آشنايى با بحارالانوار، ص 201.
2. كشف الاسرار، صص 319 ـ 320، برگرفته از: انديشه سياسى علامه مجلسى، ص 26.
3. سيماى فرزانگان، جعفر سبحانى، ج 1، ص 574؛ مهرتابان، ص 56 و مصاحبه حضورى با شاگرد ويژه علامه طباطبايى؛ حضرت آيت اللّه حاج شيخ يحيى انصارى شيرازى مدظله العالى.

منابع: 

کتاب اُسوه محدثان ::يوسف قربانى :ناشر و تهيه كننده: مركز پژوهش هاى اسلامى صدا و سيما