نان جوى سبوسدار و كاسه شير ترشيده

سويدة پسر غفله مى گويد:
روزى بعد از ظهر محضر على عليه السلام رسيدم ، ديدم حضرت در كنار سفره نشسته و كاسه شير ترشيده كه بويش به مشام مى رسيد، در سفره گذاشته و نان خشكى در دست آن حضرت است كه سبوسهاى جو در آن نمايان مى باشد.
على عليه السلام گاهى با دست و گاهى نيز به كمك زانو از آن مى شكند و توى كاسه شير مى ريزد. به من فرمود:
تو نيز بيا از اين غذا ميل كن !
گفتم : من روزه هستم .
فرمود: از رسول خدا شنيده ام كه مى فرمود:
هر كس به خاطر روزه از غذاى مورد علاقه اش خود دارى كند و نخورد، بر خداوند حق است او را از خوردنيهاى بهشتى بخوراند و از آشاميدنيهاى آن بنوشاند.
سويدة مى گويد:
به فضه ، خدمتگزار آن حضرت ، كه با كمى فاصله در كنار حضرت ايستاده بود، گفتم :
واى بر تو! چرا درباره اين پير مرد از خدا نمى ترسيد و مراعات حال او را نمى كنيد، نان از آرد الك نكرده به او مى دهيد؟
فضه گفت :
سويدة ! تقصير ما نيست ، خود آن حضرت دستور داده كه نانش از آرد الك نكرده باشد.
سويدة به حضور على عليه السلام برگشت و گفتگوى خود را با فضه به عرض امام رساند.
حضرت فرمود:
پدر و مادرم فداى پيشواى بزرگ اسلام باد، كه نانش از آرد الك نكرده بود و تا هنگام مرگ سه روز مرتب از نان گندم سير نشد.(24)
معلوم شد كه على عليه السلام در طعام خوردن نيز پيرو رسول خدا صلى الله عليه و آله بوده است .

پاورقی

24- ب : ج 40، ص 331 و ج 41، ص 138 و ج 66، ص 322 با اندكى تفاوت .