اعمال مخلصانه علامه مجلسى‏

علامه مجلسى مرد عجيبى بود و خدمتگزارى مانند وى در عالم اسلام يا نيامده و يا كم آمده است. فردى در محضر استاد بزرگوار ما رهبر عظيم الشأن انقلاب ادام الله ظله بى ادبى كرده و گفت: علامه مجلسى دربارى بوده است. ايشان تبسم كرده و فرمودند: خير، بگوييد شاه عباس، شاه سلطان حسين و شاه سليمان دربارى علامه مجلسى بوده و او اينان را استخدام كرد.
آرى، اگر امثال علامه مجلسى شيخ بهايى و كاشف الغطاء نبودند، هم اكنون شيعه گرى بدانگونه كه امام صادق عليه السلام مى خواهد در ايران وجود نداشت. اگر انسان تاريخ، بخصوص عصر صفويه را تحليل سياسى نمايد در مى يابد كه امثال علامه مجلسى شيعه گرى را به ما رسانده اند. مى گويند علامه مجلسى و شاگرد وى مرحوم جزايرى با هم معاهده كرده بودند كه هر كدام مردند به خواب ديگرى بيايند. لذا علامه مجلسى پس از مرگ به خواب شاگردش آمده و در مقابل سئوال وى كه پرسيد: آقا، چه شد؟ فرمود: به صورت خوب گذشت، اما چند كار برايم بسيار مفيد واقع شد (يعنى كتبى كه نوشتم مانند بحارالانوار و اعمال خوبى كه انجام داده بودم به دردم خورد، اما چند كار كوچك كه رنگ خلوص داشت برايم بسيار مفيد بود) يكى اينكه روزى از محلى گذر مى كردم كه ديدم اطراف فردى را گرفته اند.
وقتى جلو رفتم دريافتم كه وى فردى مفلس و ورشكسته مى باشد و طلبكارها اطراف او را گرفته اند و با جسارت به وى موجب شرمسارى‏ شده اند. آن روز براى خدا با جلب رضايت بستانكاران آن فرد را از دست آنها نجات دادم و اين كار در آخرت برايم بسيار مفيد افتاد و ديگر اينكه روزى تگرگ مى باريد و من كه از محلى گذر مى كردم بچه گربه اى را ديدم. اين بچه گربه گويى از بارش تگرگ مضطرب شده و به اين طرف و آن طرف مى دويد. پس به خاطر خدا او را در بغل گرفته و تا خاتمه بارش تگرگ در زير پوستينم نگه داشتم. اين كار نيز در اينجا برايم بسيار مفيد واقع شد. كار ديگرى كه در آخرت برايم مفيد افتاد سيبى بود كه روزى به يك كودك يهودى دادم. آن روز سيبى در دست داشتم كه ناگهان مشاهده نمودم يك كودك بر دوش مادر با ذوق زيادى به دست من مى نگرد. پس به خاطر خدا سيب را به آن كودك دادم و اين كار نيز برايم بسيار مفيد بود.

منابع: 

آيت‏اللّه العظمى مظاهرى‏ -کتاب به سوى حق، ص: 193