ملاقات خضر ودجال

اباسعيد خدرى مى گويد:

پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) در ضمن سخنانى در مورد دجّال فرمود: روزى دجّال خواهد آمد، امّا اجازه ورود به کوچه هى مدينه را نخواهد داشت، بلکه در يکى از بيابان هى وسيع اطراف مدينه متوقّف خواهد شد.

در اين حال مردى که بهترين مردم ـ ويا از بهترين مردم ـ است به سوى او مى آيد ومى گويد: شهادت مى دهم تو همان دجّالى هستى که پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) فرموده است.

دجّال مى گويد: آيا مى خواهيد که اين مرد را بکشم وسپس زنده اش گردانم؟ آيا به من در انجام اين کار شکّ داريد؟

مردم مى گويند: نه.

آنگاه دجّال آن مرد را مى کشد وسپس او را زنده مى کند.

هنگامى که آن مرد زنده مى شود مى گويد: قسم به خدا! اکنون هيچ کس از من به احوال تو بيناتر نيست.

در اين هنگام دجّال قصد مى کند که او را بکشد اما نمى تواند بر او تسلّط يابد.

ابواسحاق ابراهيم بن سعد گويد: مى گويند: اين مرد حضرت خضر (عليه السلام) است.(4)

پاورقی

(4) کشف الغمّه، ج 3، ص 291، بحار الانوار، ج 51، ص 98.