تکیه خوانساری
آقا حسین خوانسارى (م 1098 یا 1099 ق) مشهور به محقق خوانساری دانشمند، فقیه و حكیم بزرگ شیعه در دوره صفوى است . مدتی سمت شیخ الاسلامی داشت و به مدد نفوذی که بر شاه سلمیان صفوی داشت، توانست حکمت و دانشهای عقلی را که از استادان به نام آن روز همچون میرفندرسکی و ملا محمدتقی مجلسی و دیگران فرا گرفته بود، در حوزه اصفهان ترویج نمود.
آقا حسین خوانسارى فرزند جمال الدین محمّد خوانسارى[۱] در سال ۱۰۱۶ق در خوانسار به دنیا آمد.[۲]
آقا حسین خوانساری در کودکی جهت تحصیل علوم دینی به اصفهان هجرت نمود و در مدرسه خواجه ملک جنب مسجد شیخ لطف الله مشغول تحصیل شد. تحصیل او در آن مدرسه به علت فقرش با سختی همراه بود به طوری که در اوایل که در مدرسه بسر می برد قادر نبود جهت گرمکردن خود آتش فراهم آورد و لذا لحاف کهنهای را که داشت به خود میپیچید و در اطراف حجره راه میرفت تا به این وسیله خود را گرم کند.
محقق خوانساری در اوایل بیشتر به تحصیل فلسفه و حکمت میپرداخت؛ ولی بعد از مدتی به فقه نیز روی آورد به طوری که جنبه فقاهت او از دانش فلسفیاش بیشتر گردید.[۳]
آقا حسین خوانسارى در نزد بزرگان بسیاری از علما چون میرفندرسكى، ملّا محمّدتقى مجلسى، خلیفه سلطان، ملا حیدر خوانسارى، میرزا رفیع الدین نائینى کسب علم نمود[۲]تا جایی که به سبب اساتید بسیارى كه از محضرشان كسب علم نموده ملقّب به «تلمیذ البشر» گشت.
آقا حسین در كلام، فلسفه و فقه و اصول تبحّر تمام داشت و ریاست علمى و مذهبى زمان خود بود.[۴] تا جایی که به او لقب «استاد الكلّ فى الكلّ» دادند به جهت آنکه در هر یک از دروس معقول و منقول تدریس میکرد.[۵]
محقق خوانساری در تیزهوشی، نکتهسنجی، حضور ذهن و سرعت انتقال چنان بود که برای فهم مطالب، نیاز به فکر کردن نداشت. بلکه در تدریس، بدون مقدمه سخن میگفت و در هنگام درس دادن، کتاب به دست نمیگرفت و در مجالس هم به اندازه ضرورت سخن میگفت و حاضرجوابی، از خصوصیات او بود.[۳]
برنامه و اصولی که در مدرسه آقا حسین خوانسای مورد توجه بود و از آن پیروی میشد، عبارت بود از:
محقق خوانساری پیش از آن که به سرپرستی حوزه علمیه و به کار تربیت طالبان علم بپردازد، بر نفس خود چیره شده بود؛ به گونهای که همه نزدیکان و شاگردان مدرسه به آن گواهی دادهاند. محقق خوانساری نزد مردان بزرگ روزگارش، مورد اعتماد شناخته میشد و نزد شاگردانش، استادی مهربان و صمیمی و دلسوز بود. او تقوای علمی داشت و اهل انصاف و حقگویی بود و در گفتگوهای علمی دنبال حقیقت بود و از خودپسندی دوری میگزید.
آقا حسین در دوران پادشاهى شاه سلیمان صفوى (۱۰۷۷ - ۱۱۰۵ق) اعتبار بسیار و بر شخص شاه نفوذ فراوان داشت و این ارجمندى او دستمایهاى وافر براى ترویج دانشهاى عقلی و حمایت از حكمت و حكیمان گشت. وی پس از میر سید محمد معصوم (م ۱۰۹۵ق) شیخ الاسلام اصفهان شد.[۲]
شاه سلیمان جبّه گرانبهاى خود را براى او فرستاد و در یكى از سفرها نیابت سلطنت و رسیدگى به كارهاى كشورى را به وى واگذار كرد.[۸]
آقا حسین خوانساری از همان اوائل تحصیل معارف اسلامی، به تدریس پرداخت و در مقام تدریس به جایی رسید که با وجود اساتید بزرگی همچون شیخ بهایی، مقدس اردبیلی و محمدتقی مجلسی ـ که در قید حیات بودند یا تازه از دنیا رفته بودند ـ «استاد الکل فی الکل» لقب گرفت. در طول تاریخ حوزه شیعه، دو نفر به این لقب مفتخر شدند؛ آقا حسین خوانساری و علامه وحید بهبهانی.
شاگردان محقق خوانساری عبارتند از:
آقا حسین در دو زمینه حکمت و فقه، شهرت فراوانی داشته است؛ وی به عنوان یک فیلسوف و فقیه و ادامهدهنده مکتب فلسفی اصفهان بود. بیشتر آثار او به صورت شرح و حاشیه بر کتابهای مهم فلسفی و تألیف رسالههای کوتاه فلسفی بود و در فقه هم شرح بر کتاب دروس شهید اول را دارد که به لحاظ تتبع و دقت، مورد ستایش قرار گرفته است.
در زمینه گرایشهای موجود در تفکر شیعه آقا حسین نماینده تفکر فلسفی و حکمی است که ادامهدهنده مکتب فلسفی شیراز و اصفهان است. آقا حسین اندیشههای فلاسفه مشاء را همراه با مسائل ذوقی که طی دو قرن از آغاز صفوی بر آن افزود شد، تدریس میکرد. او علاوه بر فلسفه به فقه نیز تسلط کامل داشته است و فقهاش نیز امتداد مکتب اجتهاد عمومی فقهای شیعه میباشد.
آثار او عبارتند از:
الف. شهید مرتضی مطهری:
«آقا حسین خوانساری معروف به محقق خوانساری در مکتب اصفهان پرورش یافته و جامع المعقول والمنقول است. کتاب معروف او در فقه به نام «مشارق الشموس» میباشد که شرح کتاب دروس شیخ اول است».[9]
ب. میرزا عبدالله تبریزی اصفهانی (افندی):
«او فاضل علامه و عالم فهامه و استاد استادان عصر خود بود؛ فضائل او به شمار نمیآید. فضلای زمان و علمای اعیان در علوم عقلی و اصول و فقه، شاگرد او بودند. او یگانه عصر و یکتای زمان خویش بود، دیده روزگار کسی را ندیده که همپای او باشد. او به بالاترین مراتب کمال رسیده، و برای همه اهل علم، امین و پشتیبان خوبی و برای ارباب فضل و حلم، دژی نیرومند بود. همان طور که خود به طنز میگفت «تلمیذ البشر» بود و این، به واسطه فزونی استادانش بود».[10]
ت .آیة الله خامنه ای
حضرت آیت الله خامنهای در مورد دانشمندان خاندان خوانساری، به ویژه درباره آقا حسین و فرزندش، آقا جمال مینویسد:
«بیشك، در فهرست این ستارگان غالباً ناشناخته آسمان علم و فرهنگ، خانواده جلیل خوانساریها، به ویژه محقق برجسته و كمنظیر، مرحوم آقا حسین خوانساری و فرزند فقیه و حكیم و بزرگوارش، مرحوم آقا جمال خوانساری میباشند. در عظمت و شأن مرحوم آقا حسین خوانساری همین بس كه نام آوران بزرگی هم چون وحید بهبهانی و شیخ انصاری از او با عناوین «محقق» و «استاد الكلّ فی الكلّ» و امثال آن یاد كردهاند.
او و فرزندش، حکیم و فقیه و اصولی و متکلم و ریاضیدان و محدث و ادیب بوده و سهم وافری در شكوفایی و درخشش حوزه فرهنگی و علمی اصفهان در دوران میانی و پایانی صفویه داشتهاند. اگر چه برخی از مؤلفات فقهی آنان در معرض استفاده اهل فن بوده است، ولی مجموعه آثار آنان هرگز به صورت قابل قبول در دسترس دانش پژوهان علوم اسلامی قرار نگرفته است». [11]
آیت الله حاج آقا حسین محقق خوانساری بعد از عمری تلاش در راه اعتلای معارف و حقایق تشیع، سرانجام در اول رجب سال ۱۰۹۹ و یا ۱۰۹۸ هجری قمری در سن هشتاد و دو سالگی از دنیا رفت.[۱۲] پس از وفات پیكر مطهر او را به تخت فولاد كه در آن زمان به صحرای بابا ركن الدین شهرت داشت منتقل و در زمینهای خارج از تكیه باباركن الدین دفن نمودند. شاه سلیمان صفوی كه ارادت خاصی به آقا حسین خوانساری داشت در همین سال دستور داد بقعهای عالی بر فراز قبر وی بنا كنند.[۲] پس از آقا حسین خوانساری افراد بسیاری پس از او در آن بقعه دفن گردیدند تا جایی که امروز به «قبة العلماء» معروف است.[۱۳]
پی نوشت:
Links:
[1] http://s5.picofile.com/file/8143770526/2014_10_02_141921.jpg