علامه مجلسی متوجه این نکته شد که تربیت عالم و نوشتن کتاب به عربی کافی نیست و باید عامه مردم را با حقایق دین و معارف اسلام آشنا کرد، بدین جهت در تألیف کتاب به زبان فارسی اهتمام نمود و در حقیقت نهضت فارسینویسی را ایشان شروع کرد.
خبرگزاری فارس: علامه مجلسی(ره)، سردمدار نهضت فارسینویسی
خبرگزاری فارس ـ حجتالاسلام عباس مجد (کارشناس علوم دینی): علم مراتبی دارد که هر کس به مقدار ظرف خویش از آن بهرهمند میشود گرچه با شنیدن کلمه علم و عالم معانی متفاوتی به ذهن متبادر میشود، اما مسلم است که علم لطف کامله خداوند است که برخی را حائز شرایط کسب آن لطف میگرداند.
در تاریخ شیعه، علما و دانشمندانی به نهایت جهد، عمر خویش را صرف احیاء معارف و مبانی شریعت نمودند که مضامین تألیفات، مقدار و حدود نوشتههایشان گویای مرارتی است که بر خود هموار نمودهاند (لیس للانسانُ الا ما سعی) کم نیستند دانشمندان و علمای اینچنین که شاخص ایشان را میتوان علامه مجلسی (ره) در زمان خویش معرفی نمود.
محمدباقر فرزند محمدتقی که شرف نصب ایشان به «حافظ ابونعیم اصفهانی ابن احمدبن عبدالله بن احمد بن اسحاق بن موسی بن عمران بن مولی عبدالله بن معاویه بن عبدالجواد بن جعفر طیار» والده ایشان صبیه سید صدرالدین محمد حسین عاشوری قمی از علما و رجال زمانه خویش، جد ایشان علامه ملا مقصود علی مجلسی، جدّه پدری ایشان صبیه درویش کمالالدین محمدبن حسن عاملی نطنزی اصفهانی بوده، از زنان عابده و صالحه و زاهده شهره در زمان خویش بوده است.
درباره وجه تسمیه ایشان به مجلسی نظرات فراوانی هست که از آن جمله نقل شده چون ملا مقصود علی، جدّ ایشان مجالس وعظ و حکایت ترتیب میداده که بزرگان، از جمله شاه عباس صفوی، در آن مجالس حضور مییافتند که به گذشت ایام ایشان مشهور به مجلسی شدند.
اما به نظر ما آنچه اصحّ نظرات میباشد این است که ملا مقصود علی مجلسی تخلص شعری خود را مجلسی گذاشته بود، فلذا تخلص ایشان را به پسوند اسم او افزودند و کم کم ملقب به مجلسی شدند.
اما علامه مجلسی آن عالم جلیل ربّانی فقیه کامل صمدانی، محقّق مدقّق متکلم رجالی، جامع معقول و منقول و حاوی فروع و اصول، استاد فقها و رئیس المحدثین و شیخ الاسلام زمانه خویش، که به علوم صرف و نحو، معانی بیان، لغت و ریاضی و فلسفه و حکت و تاریخ و تفسیر و حدیث و رجال و درایة و فقه و اصول و کلام احاطه کامل داشته و صاحب نظر در آن علوم و فنون بوده و به تدریس آن علوم میپرداخت، که به استحقاق عدهای او را مجدّد مذهب شیعه میدانستند.
اما چرا مجدّد شیعه؟
شهر دانشپرور اصفهان در طول تاریخ پرافتخار علمی خود همیشه مرکز علم و دانش و فضل و بینش بوده و هزاران فقیه و محدث و حکیم و فیلسوف و مجتهد و مجتهده و واعظ و ادیب و شاعر و عارف در خود پرورده و به جامعه مسلمین تحویل داده است که بسیاری از ایشان موجب فخر اسلام و مسلمین میباشند.
خاندانهای علمی زیادی از شیعه و سنی از این شهر برخواستند که در طول چندین قرن چراغ دانش را همچنان فروزان نگاه داشتهاند. البته با روی کار آمدن سلاطین صفوی و رسمیت یافتن مذهب حَقّه شیعه جعفری، روحی تازه در این کالبد دمیده شد که خصوصاً پس از انتقال پایتخت صفوی به اصفهان و توجه مخصوص به علما و فقهاء و تأسیس مدارس جدیده و حوزههای علمیه زیر نظر بزرگان فقها و مجتهدین و حکما و فلاسفه بازار علم و دانش بیش از پیش رونق گرفته و مدارس آباد و جلسههای درس و بحث زیاد شد، به طبع فقها و طالبین علم و دانشجویان از شهرهای مختلف به اصفهان آمده و به افاده و استفاده علما مشغول شدند که از یک طرف میرداماد، شیخ بهایی و از طرف دیگر شیخ لطفالله عاملی و مولی عبدالله تستری و پس از آن ملا رجبعلی تبریزی و محقق سبزواری و آقاحسین خوانساری و دهها عالم دیگر حضور داشتند.
علامه محمدتقی مجلسی که یکی از مفاخر علمی شیعه است در این زمان در محضر شیخ بهایی و میرفندرسکی و میرداماد و ملا عبدالله تربیت شد.
دانشگاه علمی اصفهان در این زمان دارای هزاران دانشجو و طالب علم بود و زیر نظر بزرگان علم اداره میشد که بیشتر اصول و فقه و کلام و حکمت و تفسیر قرآن و فلسفه مورد بحث قرار میگرفت و توجهی به علم حدیث و رجال نمیشد و حال آنکه به جهت فهم و درک احکام قرآن و تفسیر احتیاج به دانستن احادیث صحیح و سقیم به علم حدیث و رجال بود؛ همچنین کتب عموماً به زبان عربی نوشته میشد و مردم فارسی زبان نمیتوانستند از آن بهرهمند شوند.
از این رو علامه محمدباقر مجلسی و همچنین مجلسی اول متوجه این نکته شدند که تربیت عالم و نوشتن کتاب به عربی کافی نیست و باید عامه مردم را با حقایق دین و معارف اسلام آشنا نمود؛ بدین جهت تألیفات کتب حدیث و تألیف کتاب به زبان فارسی اهتمام نمود و در حقیقت نهضت فارسینویسی را ایشان شروع نمودند؛ ضمن اینکه در هر دوره از ادوار تاریخی علما و دانشمندان به یک رشته از مباحث علمی توجه نموده و اکثراً مورد بحث و تحقیق قرار میدادند.
دانشی که قبل از علامه مجلسی مورد عنایت بیشتر علما و دانشمندان قرار داشت فلسفه و عرفان بود که شامل فلسفه یونان که پایههای آن بر تخیل فعال و اوهام تکیه داشت که فضلا و محققین سعی میکردند حقایق حَقّه و قرآن را با اینگونه مبانی تطبیق داده و محاسبه کنند؛ معجونی که از علم کلام و افکار و اندیشه حکمای یونان ساخته و فلسفه اسلام نام گرفته بود.
مطالبی که در اکثر موارد خود نیز از فهم آن عاجز میشدند، پس برای اثبات حرف خویش به رد نظریات دیگران میپرداختند و رسائل و کتب گوناگون مینوشتند فلسفهای که علم امروز اساس آن را از بُن و ریشه رد میکنند که از این مشی ضعیف آن چه فلسفه غربیاش خواندند سوء استفاده نموده، سر و دُمی به نشانه کمال تکان داده و به بازارگرمی مشغول شده و تبلیغ میشد.
برای بیان نمونه تشتُّت آراء و افکار یکسویه و عنصری کافی است بدانیم که این فلاسفه به پیروی از حکمای یونان و فلاسفه اسلام یکی دم از اصالت وجود میزد (اشراقیون) و دیگری به اصالت و ماهیّت ایمان داشت (مشائیّون) و یکی دیگر ملغمهای از وجود و ماهیت میساخت و اسم و شرحی جدید برای آن مینهاد و یکی اثبات جزء لایتجزّی مینمود و آن دیگری نظریه را رد میکرد.
جبر و اختیار دست مایه نگارش کتب زیادی شده است و عدهای بر کتب حکما و فلاسفه قدیم همچون ابن سینا و فارابی و حواشی و شروح متعدد نگاشتند تا جایی که فقهای مشهوری چون آقاحسین خوانساری نیز به نوشتن کتب فلسفی و حواشی مشغول شدند. این اختلاف نظر در عموم مسائل حکمی و فلسفی وجود داشت و آنچه در این میان کمتر مورد توجه قرار گرفت علوم مربوط به احادیث و روایات بود؛ ظاهراً اول کسی که متوجه خطر این وضع گردید عالم جلیلالقدر مرحوم ملامحسن فیض کاشانی است که عالمی کامل در فلسفه و عرفان و شاگرد ملاصدرای شیرازی بود و خودش صاحب نظر بوده و در این مباحث کتابها نوشته بود که ناگهان بیدار شده و متوجه مسئولیت خطیر خود گردیده و از این مسیر خطرناک برگشتند و متوجه اخبار و احادیث اهل بیت علیهالسلام شدند.
از این رو علامه مجلسی پس از سالها تحصیل فلسفه نزد اساتید زمان و رسیدن به مقامات عالیه در این علم آن را برای وصول به حقایق کافی ندیده و قواعد و فلسفه و عرفان را با حقایق احادیث و قرآن مخالف دیده فلذا توجه به فهم عمیق از اخبار و روایات را منهج صحیح در رسیدن به حق دانسته و شروع به تألیف کتب روایی نمودند و حال آنکه تغییر مشی جاافتاده آن روز ایشان را به مشاکل و ابتلائاتی دچار نمود که شجاعت ایشان خود مثال زدنی است.
* اعمال و رفتار علامه طاعت و عبادت بود
سید نعمتالله جزایری از شاگردان و نزدیکان و خواص علامه مجلسی است که به همراه خانواده خویش به مدت 4 سال در خانه مرحوم مجلسی زندگی کرده و در احوال روحی ایشان میگوید:
«چندین سال با وی معاشرت کردم و شب و روز با او بودم و هیچ عمل مباحی از او ندیدم تا چه رسد به مکروهات؛ که تبعیّت مینمودند از کلام حضرت رسول (ص): (ولیکن فی کل شیء نیة حتی النوم و الأکل) بلکه تمام اعمال و رفتارش طاعت و عبادت بود، باوجودی که در سن جوانی میزیست، تتّبع علوم کرده بود، بدانگونه که احدی از علمای زمانش بدان پایه نبودند. در علم حدیث هیچ حدیثی را از وی نپرسیدم مگر آنکه به حدیثی مفصل که حل آن حدیث مُجمل بود جواب میفرمود.
علامه مجلسی در کمال فصاحت، بلاغت و جامعیت کلامی قرار داشتند که خود موجب جلب توجه بود که شخصی در این جایگاه علمی و با فصاحتی مثال زدنی مبانی روایی و علم حدیث و رجال را به نطق مینشست، توجه به زندگی علامه مجلسی نشان میدهد ایشان توجه زیادی به کتبهای اصول و فروع کافی تهذیب و استبصار و من لاتبصره الفقیه (کتب اربعه) و پس از آن بر ارشاد شیخ مفید و قواعد علامه و صحیفه سجادیه داشتند و بیشتر یا بلکه عموم اجازاتی که از ایشان به نظر رسیده است در پشت این کتابها میباشد، کُتبی که بیشتر مورد نظر او بوده؛ ضمن اینکه به عموم کُتب متقدمین، سابقین، متأخرین و حتی معاصرین خود نیز توجه داشتند.
علامه مجلسی پس از دوران تحصیل و نیل به مقام اجتهاد و اخذ اجازات از اساتید خود و علما بزرگ معاصر به تدریس حکمت، رجال، فقه، حدیث، تفسیر و کلام پرداخت؛ ضمن اینکه به تألیف و تصنیف کتب مشغول بود.
از جمله تئالیف عربی شامل: بحار الانوار 110 مجلد، مرآة العقول در شرح اخبار و روایات و شرح کافی، معاذ الاخیار فی شرح تهذیب، شرح اربعین (حدیث)، فوائد الطریقه فی شرح الصحیفة الشریفة (شرح صحیفه سجادیه)، رساله رجال، رساله اعتقادات، رساله اوزان، رساله شکیات نماز (فقه)، رساله مسائل الهفدیة (استفتائات شیعیان و مسلمانان کشور هند).
همچنین آثار فارسی شامل:
عین الحیاة (موعظه حضرت رسول به ابوذر غفاری)، مشکاة الانوار، حلیلة المتقین (اعمال مبتلا به)، حیاة القلوب، جلاء العیون (زندگینامه ائمه (ع))، تحفة الزائر (ادعیه و زیارت)، مقباس المصابیح (نمازها و تعقیبات)، ربیع السابیح، زاد المعاد، رساله دیات (فقه)، رساله شکیات نماز (فقه)، رساله رجعت، رساله اوقات و نوافل، رساله مالک اشتر نخعی، رساله اختیارات، رساله بهشت و دوزخ، رساله جنائز، رساله کبیر اعمال حج و عمره، رساله صغیره حج، رساله مفاتیح الغیب، رساله مال النواصب، رساله زکاة، رساله کفارات، رساله آداب تیراندازی، رساله نماز شب و نوافل، رساله آداب الصلاة، رساله تحقیق آیةالکرسی، رساله صفات ذاتی و فعلی خداوند، رساله تعقیب مختصر نمازهای شبانهروزی، رساله تحقیق بداء، رساله جبر و تفویض، رساله نکاح، رساله ترجمه فرصةالغری، رساله ترجمه توحید مفضل، رساله ترجمه توحید الرضا (ع)، رساله ترجمه زیارت جامعه، رساله ترجمه دعای کمیل، رساله ترجمه حدیث مباهله، رساله ترجمه سمات، رساله ترجمه جوشن صغیر، رساله ترجمه عبدالله جندب، رساله ترجمه رجا بن ابی ضحاک، رساله ترجمه یکی از ادعیه امام رضا(ع)، رساله ترجمه قصیده دعبل خزاعی، رساله ترجمه حدیث ستة الاشیاء، رساله محاضرات عتبات عالیات عراق، رساله مناجات، رساله صواعق الیهود، رساله اجوبةالمتفرقه، رساله احق الیقین (اصول و فروع دین).
با توجه به اشتغلاتی که ایشان داشتند تألیف این تعداد از کتب و رسالات گویای فهم ایشان از دین و تعهد ایشان به نشر معارف اهل بیت (ع) است.
علامه مجلسی با توسل به حضرات معصومین (ع) به انجام امورات فوق الذکر اهتمام داشتند و محب آل الله بودند. سرانجام خورشید وجود نورانی ایشان در 27 رمضان الکریم سال 1110 هجری قمری غروب کرده و در سن 73 سالگی عمر شریفشان به پایان رسید.
(العلماء الباقون ما بقی الدهر و اذا مات العالم سلم فیالاسلام سلمة لا یسدها شیئاً)
انتهای پیام/ک