عالم سیاسی قرن صفوی

زندگی‌نامه
علامه محمـد باقر مجلسـى در سال 1037 هـ.ق در خانواده اى که عالـم و فاضل پرور بود، در شهر اصفهان دیده به جهان گشـود. پـدرش مجتهد عالیقـدر محمد تقى مجلسـى از علما و روحانیـون بزرگ عصر صفـوى به شمار مى رفت. علامه از همان اوان کـودکـى تحت تربیت و تعلیم پـدر دانشمند و در سایه تـوجه خـاص آن بزرگـوار، پرورش پیدا نمود و بـا هـوش سـرشار و استعداد خـدادادى و پشتکار مخصـوص به تحصیل علـوم متـداوله عصـر در حـوزه علمـى اصفهان پرداخته و با توجه به تـوانایـى ذاتـى در مـدت کوتاهى مراحل مختلف علمـى و تحصیلى را طى کرده و سپـس به گـرد آورى علـم حـدیث و آثار اهل بیت عصمت و طهارت(ع) دل بست و تحقیق و پژوهش عمیقانه در آن فـن شریف مبذول داشت و تلاش خود را در ایـن مـورد متمـرکز نمـوده تمام اوقـاتـش را صـرف آن کـرد تـا اینکه منشـأ تحـولـى بزرگ در روزگـار خـود گـردید.(1)
بنا بر این، علامه مجلسی به مدت هفت سال در دوران سلطنت شاه سلیمان و نیز پنج سال در سلطنت شاه سلطان حسین و در مجموع مدت دوازده سال شیخ‏الاسلام اصفهان بود. وی در این مدت به رسم معمول، منصب امامت جمعه و قضاوت شهر اصفهان را نیز به عهده داشتند. بعد از محقق کرکی، ایشان از با نفوذترین علمای دوران صفوی بودند؛ به طوری که بعضی از مخالفان، او را به مخترع مذهب شیعه ملقب ساختند.(2)
 
اساتید علامه
علامه در دوران جـوانـى خـود از محضـر دانشمنـدان و عالمـانى عالیقدر همچـون: ملا عبدالله شوشترى، شیخ عبدالله بـن جابر آملى، شیخ على جبل عاملـى و سایر بزرگان دیـن به ویژه فقیه و حکیـم و محدث نامى ملا محسـن فیض کاشانى بهره هاى کافـى برد.
 
شاگردان علامه
از جمله شاگـردان مشهور علامه مـى تـوان: میـرزا عبـدالله اصفهانى، سید هاشم بحرانى، سیـد نعمت الله جزایـرى و ملا صالح مازنـدرانـى را نام برد.
 
آثار علمی
علامه مجلسـى محقق پر کارى بـود که در عمر شریف خـویـش لحظه اى از تألیف و تحقیق نیاسـود و تـوانست کتابخانه بزرگى را که یادگار نیاکانـش بـود، غنـى تر و پـر بارتر ساخته و جهت استفاده علاقه منـدان در اختیار دانـش پژوهان قرار دهد. او براى به دست آوردن کتب نادر و کمیاب به کشورهاى دیگر از جمله یمـن مسافرت نمود. به دست تواناى علامه مجلسـى کتب زیادى نگارش یافت که به دو بخـش تألیفات فارسـى و عربى قابل تقسیم است. برخی از تألیفات فارسى علامه عبارت است از:
1 ـ حیاه القـلوب: مشتمل بر سه جلد است
2 ـ حلیه المتقیـن: در آداب معاشرت و زندگى فردى و اجتماعى
3 ـ عیـن الحیـات: شـرح وصیت پیـامبـر اسلام به امت خودش
4 ـ مشکـاه الانـوار: در فضیلت و آداب قـرا ئت قـرآن و ثواب آن
5 ـ جلاء العیـون: کتابـى در بـاب تـاریخ زنـدگـانـى چهارده معصوم  
6 ـ ربیع الاسابیع : در اعمـال روزها و هفته ها به خصـوص شب و روز جمعه
7 ـ تحفه الزایر  
8 ـ اختیارات الایام صغیر
9 ـ اختیارات الایام کبیر
10 ـ رساله بلا
11 ـ شـرح کتـاب روضه کـافـى و بسیـارى از آثـار دیگـر از جمله تـراجم و رسـالات و منـاجـات نـامه ها و ...
 
دعای پدر مجلسی
از ملا محمد تقى مجلسى پدر علامه مجلسى نقل کرده اند که فرمـود: در یکـى از شب ها بعد از نماز شب یک حالت خـوشـى به مـن دست داد که فهمیدم هر حاجتى از خدا بخـواهـم بر آورده مى شود و فکر کردم در امـور دنیا و آخرت چه چیز از خـدا مسئلت بنمایـم؛ ناگاه صداى گـریه محمـد بـاقـر از گهواره بلنـد شد. عرض کردم الهى به حق محمد و آل محمـد(ص) این طفل را مروج دیـن خـودت و نشر کننده احکام سید رسولانت قرار بده و او را موفق کـن به تـوفیقـاتـى که انتهایـى بـراى آن نبـاشـد! شکـى نیست که دعاى والـد در حق ایـن فرزنـد شایسته مستجاب و به درجات عالیه دست یافت.
 
اقدامات سیاسی
علامه مجلسی علاوه بر کارهای علمی، در فعالیت های سیاسی و اجتماعی نیز دخالت می‌کرد و نشان داد که علم همراه با سیاست است و دین را نمی توان از سیاست جدا کرد که به برخی از این اقدامات اساسی اشاره می کنیم.
1.مبارزه با جریانات منحرف
مرحوم مجلسی بعد از به دست گرفتن اجرای احکام شرع در دوران سلطنت شاه سلیمان، نخستین کاری که انجام داد، شکستن بت کفار هند در شهر اصفهان بود: "روزی به گوش شیخ رسید که جماعتی از کفار هند پنهانی بتی را که در شهر اصفهان بوده، می‏پرستیدند، پس حکم شرعی به شکستن آن بت صادر کرد و سعی و تلاش کفار مؤثر نیفتاد و هر چه مال و منال و هدایا تقدیم همایونی نمودند که بلکه آن داهیه را از سر معبود خودشان دفع کرده باشند، سودی نبخشید و بر حسب حکم نافذ آن عالم ربانی، بت را شکستند".(3)
اهمیّت این کار مرحوم مجلسی در آن بود که وجود بت در پایتخت کشور مدعی شعار توحید و نفی شرک و بت‏پرستی، مایه ننگ آن محسوب می‏شد. این اقدام وی در زمان خود و بعد از وی مورد تحسین و ستایش عالمان دینی قرار گرفت. به گفته ملک الشعرا "این عمل در ترویج شیخ، فایدتی بزرگ حاصل نمود".(4)
2.مخالفت با بدعت ها
در مراسم تاج‏گذاری شاه سلطان حسین صفوی، شاه اجازه نداد کسی از صوفیان به رسم معمول شمشیر را زیب پیکر وی سازد و در عوض انجام آن را از شیخ‏الاسلام خواست.(5) علامه مجلسی با دست خود شمشیر سلطنت را به کمر شاه بست و خطبه مراسم تاج‏گذاری را نیز انشا نمود. شاه صفوی در مقام سپاس از این اقدام علامه اظهار داشت: در عوض این خدمت چه خواسته‏ای دارند تا آنها را برآورده سازد. علامه مجلسی سه خواسته را عنوان کرد: نخست، منع شراب؛ دوم، منع جنگ طایفه‏ها و سوم، منع دستجات کبوتربازی. شاه خواسته‏های ایشان را پذیرفت و بی‏درنگ فرمان لازم را صادر کرد.(6)
درخواست نخست، بسیار مورد توجه و دارای اهمیت بود. به نظر می‏رسد علامه مجلسی با تیزبینی و آینده‏نگری که داشت، متوجه انحطاط دولت مقتدر صفویه در آینده نه چندان دور شده بود؛ زیرا به گمان قوی، او از شراب‏خواری شاه سلیمان و درباریان فاسد، آگاه بود. به گفته شاردن "نمی‏توان باور کرد که تاب و تحمّل این پادشاه در نوشیدن مشروب تا چه اندازه است.(7) شاه تقریباً همیشه مست است... حتی این پادشاه، بزرگان و اشراف را نیز مجبور می‏کرد مشروب بخورند.(8)
3.تدوین منشور حکومت داری
از دیگر اقدامات سیاسی علامه مجلسی تألیف رساله مستقل ساده و روان فارسی به نام "آداب سلوک حاکم با رعیّت" را می‏توان ذکر کرد. این رساله ترجمه عهدنامه مالک اشتر به ضمیمه سه حدیث دیگر است. از آنجا که مسلک علمی علامه مجلسی، به مسلک اخباری نزدیک بوده، قهراً سیاست‏نامه را نیز با همان روش تألیف کرد. به نظر می‏رسد علامه مجلسی با مشاهده فساد دولت‏مردان صفوی و گرایش آنها به عیاشی، تجمل‏گرایی، اسراف و تبذیر، راحت‏طلبی، ظلم و ستم نسبت به مردم و غفلت آنان از امور کشورداری، در صدد نگارش این رساله برآمد و هدف از تألیف آن را "تنبیه ارباب غفلت و اصلاح اصحاب دولت"(9) بیان کرد. تاریخ تحریر این رساله که با عنوان "کیفیّت سلوک ولات عدل با کافّه عباد" نیز نام‏گذاری شد، بنا بر قولی به سال "1103 ه".ق" در زمان سلطنت شاه سلیمان صفوی ذکر شده است.(10)
 
وفات
علامه محمد باقر مجلسـى آن محقق پـر کار و عالـم نامـدار پـس از عمرى پر برکت که سراسر وقف خدمتگزارى به علـم و دیـن و دانـش و فرهنگ در جهان اسلام گردید، عاقبت در سـن 73 سالگـى و در آخـریـن روزهاى ماه مبـارک رمضان سـال 1111 هـ.ق در شهر دانـش پـرور اصفهان، چشـم از جهان فرو بست و به سراى باقـى شتافت. پیکر پاک آن مرحـوم بعد از تشییع با شکوه در مسجد جامع اصفهان در جـوار پدر و خـانـدان دانشمنـد مجلسـى به خـاک سپـرده شـد.701/ر
 
پی نوشت‌ها:
1.   میرزا محمد علی مدرس، ریحانةالادب، ج‏5، ص‏246
2.   همان، ص‏194
3.   مهین پناهی،علامه مجلسی و آثار فارسی او،ص‏66 و 67
4.    لارنس لکهارت، انقراض سلسله صفویّه، ترجمه دکتر دولت شاهی،ص‏44
5.   همان
6.   لارنس لکهارت،همان،ص‏46
7.   همان
8.   علامه محمد باقر مجلسی، بیست و پنج رساله فارسی، ص‏135
9.   سید مصلح الدّین مهدوی، زندگی‏نامه علامه مجلسی، ج‏2،ص‏203
10. علامه محمد باقر مجلسی، حیات‏القلوب، ج‏1،مقدمه/978/غلامرضا صالحی
 
/ پايان خبر /