علامه مجلسی

 

علامه مجلسی

نام علامه مجلسي، محمد مشهور به باقر (محمدباقر) است.

نام پدر علامه مجلسي، مولي محمدتقي و معروف به مجلسي اول است.

مادر علامه مجلسي دختر سيد صدرالدين محمد حسيني عاشوري قمي است.

بايد گفت تولد علامه مجلسي در روزهاي آخر سال 1037 و احتمالاً در روز آخر ماه ذي حجه يا روز اول محرم 1038 بود.

علامه مجلسي در خانواده علمي و روحاني متولد گرديد پدر و اجدادش تا آن جا كه مي‏شناسيم ازدانشمندان زمان و همگان عابد و زاهد و پرهيزگار بودند و آن‏هايي را كه از اجداد مشار اليه به اسم و رسم نمي‏شناسيم بنابرنقل آقا احمد كرمانشاهي در مرآت الاحوال، عالم و عابد بودند. تحصيلات علامه مجلسي از همان كودكي، يعني خيلي زودتر از همسالانش ــ شايد در سنين سه و چهار سالگي ــ در نزد پدر شروع گرديد كه خود در شرح فقيه در باب نمازميت فرموده است:

الحمدلله رب العالمين كه بنده در چهار سالگي همه اين‏ها را مي‏دانستم، يعني خدا و نماز و بهشت و دوزخ و نماز شب مي‏كردم و در مسجد صفا و نماز صبح را به جماعت مي‏كردم و اطفال را نصيحت مي‏كردم و به آيت و حديث به تعليم پدرم رحمهم الله.(1)

خاندان

خاندان علامه مجلسى از جمله پر افتخارترين خاندانهاى شيعه در قرون اخير است. در اين خانواده نزديك به يكصد عالم وارسته و بزرگوار ديده مى شود و از نزديكان علامه پس از بررسى تنها علم و فضل مشاهده مى كنيم:

1 - جد بزرگ علامه، عالم بزرگوار حافظ، ابو نعيم اصفهانى صاحب كتابهايى چون«تاريخ اصفهان» و «حلية الأولياء» است.

2 - پدر علامه، مولى محمد تقى مجلسى، معروف به مجلسى اول (1003 - 1070 هجرى) صاحب كرامات و مقامات معنوى و روحى بلند است. او محدث و فقيهى بزرگ است و كتابهايى نيز تأليف نموده است. محمد تقى مجلسى شاگرد شيخ بهايى و مير داماد است. او در علوم مختلف اسلامى تبحر داشته و در زمان خويش مرجعيت تقليد را به عهده داشته است. وى در كنار مرجعيت، از اقامه نماز جمعه و جماعت نيز غفلت نمى كرد و امام جمعه اصفهان بود. از جمله پرورش يافتگان مكتبش مى توان به:علامه مجلسى (كه بيشترين استفاده را از پدر خويش برده است)، آقا حسين خوانسارى و ملا صالح مازندرانى اشاره نمود.

3 - علامه دو برادر داشت كه آنها نيز مردانى متقى و زاهد بودند به نامهاى ملا عزيز اللّه و ملا عبد اللّه، كه براى تبليغ و نشر علوم اهل بيت عليهم السلام به هندوستان رفت و ساكن آنجا گرديد.

4 - خاندان علامه مجلسى نه تنها مردانى عالم و دانشمند به جامعه تحويل داده، بلكه زنان اين خاندان نيز پا به پاى مردان خويش قدم برداشته اند. علامه مجلسى چهار خواهر داشت كه آنان نيز هر يك داراى تأليفات و تحقيقات ارزنده اى در علوم اسلامى مى باشند. از جمله تأليفات آنان مى توان به:شرح كافى، المشتركات فى الرجال، شرح شرايع الإسلام، شرح مطالع و شرح قصيده دعبل خزائى اشاره نمود. همسران اين زنان عالم و بزرگوار نيز از علماى بزرگ بودند. كسانى همچون ملا صالح مازندرانى، ملا ميرزاى شيروانى، ملا على استرآبادى و ميرزا محمد فسايى.

5 - علامه مجلسى داراى 5 پسر بود كه همگى از محضر علم و معارف پدر بهره مند شدند و به مدارجى بالا دست يافتند.

6 - دامادهاى علامه هم كه 5 نفر بودند از طلاب و فضلاى آن زمان بودند و علامه با عنايتى خاص نسبت به دامادها، دختران خويش را به ازدواج آنان درمى آورد.علاوه بر اينها خاندانهاى بزرگى از علماى آن عصر مرتبط با علامه مجلسى بودند، مانند وحيد بهبهانى، بحر العلوم، طباطبايى بروجردى،

ميرزا عبد الله افندى صاحب رياض العلما، شهرستانى و... مقام علمى علامه مجلسى آنچنان شهرتى در علوم مختلف اسلامى دارد كه محتاج هيچ بيان و توضيحى نيست. نام علامه مجلسى چون آفتابى بر آسمان فقاهت و اجتهاد مى درخشد.علامه مجلسى از جمله بزرگانى است كه از جامعيت خاصى برخوردار بود. او در علوم مختلف اسلامى مانند تفسير، حديث، فقه، اصول، تاريخ، رجال و درايه سرآمد عصر بود. نگاهى اجمالى به مجموعه عظيم بحار الأنوار اين نكته را بخوبى آشكار مى سازد. اين علوم در كنار علوم عقلى همچون فلسفه، منطق، رياضيات، ادبيات، لغت، جغرافيا، طب، نجوم و علوم غريبه از او شخصيتى ممتاز و بى نظير ساخته است.نظرى گذرا به «كتاب السماء و العالم» در بحار الأنوار اين جامعيت را بخوبى نمايان مى سازد.برخى علامه مجلسى را در طول تاريخ اسلامى از حيث جامعيت در علوم و فنون گوناگون بى نظير دانسته اند.علامه ريزبينى و نكته سنجى هاى بسيار زيبايى پيرامون روايات مشكل دارد. بيانهاى علامه در ذيل روايات و آيات قرآن بسيار دقيق و زيبا است و كمتر مى توان در آنها خطا و اشتباهى يافت. علامه مجلسى، علاوه بر علومى چون روايات اهل بيت عليهم السلام در فقه نيز تبحرى بالا داشته، گرچه اكثر مجلدات فقهى بحار مجال پاكنويس شدن نيافته است.

شخصيت معنوى

علماى دين نه تنها از استاد خود درس علم و دانش مى آموزند، بلكه سير و سلوك معنوى خويش را زير نظر اساتيد عارف بالله سپرى مى نمايند. علامه مجلسى همزمان با طى مدارج علمى و سريعتر از آن مدارج معنوى و كمالات روحى را پيمود تا آنجا كه مصداق واقعى «عالم ربّانى» گشت.اين ادعا با مرورى بر سجاياى اخلاقى ايشان كاملا روشن مى شود.از جمله خصائص بارز اخلاقى علامه مى توان به اين موارد اشاره نمود:

1 - ياد خداوند:

شاگرد گرانقدر او «سيد نعمت اللّه جزائرى» در مورد استاد خود گفته است:علامه هيچگاه از ياد خدا غافل نبود و تمام اعمالش را با قصد قربت انجام مى داد.

2 - زيارت:

علامه به «زيارت» ائمه هدى عليهم السلام اهميت فراوان مى داد و با وجود مشكلات آن زمان و امكانات بسيار ابتدايى براى مسافرت، چندين بار به زيارت ائمه عراق، بقيع و مشهد مقدس نائل شد و هر بار مدتى طولانى در جوار آن بزرگواران سكنى گزيد. او چند بار نيز به حج خانه خدا مشرف شد.

3 - توسل:

توجه خاص به توسل به معصومين عليهم السلام باعث گرديد علامه مجلسى پيرامون ادعيه و زيارات مطالب فراوانى در بحار الانوار بياورد و بجز آن، چند كتاب مستقل نيز در موضوع ادعيه و زيارت تأليف نمايد از جمله:

«زاد المعاد» كه مرجعى مهم در كتب ادعيه متأخر است و«تحفة الزائر» و ترجمه هايى از زيارت جامعه كبيره و دعاى سمات و...

4 - زهد و پارسايى:

يك ويژگى بسيار مهم در زندگى اين بزرگ مرد، زهد و پارسايى و ساده زيستى اوست. علامه در عهد صفوى مى زيست و شيخ الاسلام حكومت صفوى بود و در يك كلام، تمام امكانات دولت در اختيار او بود، اما با همه اينها زندگى شخصى علامه در نهايت زهد و سادگى سپرى مى شد.

5 - تواضع:

تواضع علامه مجلسى از ديگر خصائص اوست. علامه هيچگاه به مقام اجتماعى و بالا و پايين بودن موقعيت يا سنّ افراد نگاه نمى كرد. او از سيد على خان مدنى، شارح گرانقدر صحيفه سجاديه مطالب

فراوانى در بحار آورده است و مى دانيم كه سيد على خان 15 سال كوچكتر از علامه بوده و از حيث مقام و منزلت اجتماعى هم به او نمى رسيد. خلاصه اينكه جمع شدن همه اين خصائص روحى و كمالات معنوى با علم و دانش گسترده علامه، از او شخصيتى ممتاز ساخته بود كه در تاريخ مثل و مانندى براى او دشوار پيدا مى شود.(2)

تحصيل

گامهاى بعدى و دانش را تحت نظر پدرش استوارتر برداشت و پس از آن با استادان بزرگ حوزه اصفهان آشنا شد و به راهنمايى پدرش به درس علّامه مولا عبدالله شوشترى (يكى از علماى بزرگ حوزه اصفهان) راه يافت.

علّامه مولا عبدالله شوشترى از تربيت يافتگان حوزه نجف بود كه پس از طى مراحل عالى علمى به اصفهان مهاجرت و در آنجا اقامت كرده بود. محمد تقى سالها همراه اين استاد بود و فقه، حديث، اصول فقه، كلام و تفسير را نزد وى آموخت و تحصيل علم حديث و روايت را بيشتر مديون او بود. خود سالها بعد در اين باره مينويسد: «او بزرگ استاد ما و بزرگ استاد شيعه در عصر خويش بود. وى علّامهاى محقق و دقيق و زاهدى عابد و با ورع بود. بيشتر مطالب اين كتاب (روضة المتقين كه كتابى روايى است) از افادات اوست …»

ميتوان گفت كه نشر فقه و حديث در آن دوران در اصفهان به وسيله او صورت گرفت. پس از وفات استاد در سال 1021 ق. نزد فرزند او مولا حسنعلى شوشتري، كه او نيز از علماى برجسته و استاد بسيارى از مشاهير حوزه اصفهان بود، به تحصيل پرداخت.

همزمان دوران تحصيل نزد علّامه عبدالله شوشترى به درس دانشور ديگرى راه يافت و در نفس و وجود خويش سفرى را آغاز نمود. اين سير انفسى به راهنمايى سالك و عارفى وارسته، فقيه و محدث بزرگ «شيخ بهايي» آغاز شد.

از سالهاى آغازين تحصيل، نسبت به عرفان جذبهاى شديد در محمد تقى وجود داشت. حس ميكرد كه فقه اصول و علوم متداول مدرسهاى عطش جانش را فرو نمينشاند. شايد در سنين بلوغ اين احساس در او شكل گرفته بود،اما همان گونه كه مقتضاى اين سنين است آن احساس مبهم و درك خام را نميتوانست براى خود تبيين كند و با ديگران به وضوح دربارهاش سخن بگويد. اما اينكه «چه كند و از كجا آغاز كند؟» براى او به مراتب مجهولتر بود. ولى پس از آشنايى با شيخ بهايى و حضور در درس وى گمشده خود را يافت.

بهاءالدين محمد عاملي، معروف به شيخ بهايى در آن زمان از اساتيد شاخص و برجسته حوزه اصفهان به شمار ميرفت. جامعيت او در علوم مختلف شگتف آور بود. به طورى كه بر بيشتر علوم متداول تسلط داشت و در آنها صاحب تأليف بود. مجلسى بعدها درباره اين استادش مينويسد: «او بلند مرتبه و والامقام بود و حافظهاى سرشار داشت. من كسى را مانند او در كثرت علوم و وفور فضل و بلندى مرتبه نديدهام.»

تواضع و آزادمنشى او در برابر شاگردان خويش، حتى كسانى چون محمد تقى جوان، بر جذابيت و محبوبيت او نزد محمد تقى افزده بود. محمد تقى مجلسى خود نقل ميكند آن هنگام كه هنوز بالغ نشده بود در درس شيخ بر او اشكالى علمى وارد كرد و شيخ نيز پس از آنكه گفتار محمد تقى را حق يافت از نظر خود دست برداشت و آن سخن را تأييد كرد.

آنچه كه محمد تقى مجلسى را بيش از همه مجذوب شيخ بهايى كرده بود، علاوه بر تسلط او بر علوم شرعي، سير و سلوك روحانى و زهد و قناعت آن عارف و فقيه پر آوازه بود. از اين رو همراهى محمد تقى مجلسى با شيخ از ابتداى دوران تحصيل - از سنين نوجوانى - تا اواخر عمر شيخ ادامه داشت.

وى علاوه بر آن از مجلس درس علماى ديگرى همچون ميرفندرسكي، قاضى ابوالسرور،امير اسحاق استر آبادي، شيخ عبدالله بن جابر عاملى (پسر عمهاش) ملا محمد قاسم عاملى (دايياش) نيز بهره برده است.

هجرت به نجف

سال 1304 ق. آنگاه كه سى و يك بهار از عمر مجلسى ميگذشت فصل ديگرى در زندگى او بايد آغاز ميشد؛ فصل استقلال علمي، و ثمر دادن. اما او در آن سالها سوداى ديگرى در سر داشت؛ سوداى خلوت گزيدن و سير و سلوك. از نظر او هنوز راه بسيارى مانده بود كه بايد طى ميشد. سفرى از خويش و درنورديدن خود و خواستههاى لجام گسيخته خود. عزم مجلسى بر چنين سفرى بود. گرچه از سالها قبل اين سفر براى وى آغاز شده بود اما گويى سفر به نجف، كه سفرى در بعد مكانى بود، به سير روحى او گستره تازهاى ميداد.

نجف، شهر على (عليهالسلام) بستر رويش علوم و معارف اسلامى بود و فضاى آن از وجود بارگاه آن حضرت،طهارت و صفاى خاصى داشت. خاكى مقدس و فضايى ملكوتي! نجف علاوه بر آنكه در آن زمان يكى از حوزههاى معروف و معتبر شيعه بود، پيكر مقدس سرور پرهيزكاران عالم و اسوه زاهدان را در خود جاى داده بود.

اكنون محمد تقى در كار بارگاه سيد اوصيا و پدر ائمه (عليهمالسلام) از عنايتهاى آن بزرگ بهرهمند ميشد. خود درباره آن دوران ميگويد: « در حوالى روضه مقدس - در مقام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف) - شروع به مجاهده نفس نمودم و خداوند به بركت مولاى ما - كه درودهاى خدا بر او باد - بابهاى مكاشفه را كه عقلهاى ضعيف تحمل آن را ندارند، بر روى من گشود.»

در آن دوران خوش و وجدآور كه وراى خوشى و نشاطهاى مادى است، مجلسى درس و بحث و قلم را كنار نگذاشت؛ چرا كه كلام معصوم را چيزى خارج از آن حيطه و بيارتباط با آن نميدانست. در نجف از «سيد شرف الدين على شولستاني» از علما و محدثان بزرگ حوزه نجف، بهره برد و در 33 سالگى به كسب اجازه از او نائل شد.

بازگشت به اصفهان

دوران اقامت مجلسى در نجف را بايد حد فاصل دو مرحلّه متمايز زندگانى او دانست. در پايان اين دوران ، او همتى فراتر از خود يافته بود و ميخواست كه رسالت خود را در هدايت و ارشاد مردم نيز به انجام برساند. اكنون رؤياى صادق، كه يكى از راههاى الهام از عالم غيب به انسان است، براى او راه ميگشود. در خواب على (عليهالسلام) را ديد كه به او ميفرمود تا به اصفهان برگردد اما او اصرار فراوانى ميكرد كه حضرت اجازه دهد در جوار بارگاهش اقامت داشته باشد. امام (عليهالسلام) فرمود كه وجود او در اصفهان براي هدايت مردم مفيدتر است. پس از آن مجلسى به اصفهان بازگشت و به تأليف و تدريس مشغول شد.

از خدمات علمى در اين دوران نوشتن شرحى بر صحيفه سجاديه بود. «وى در مقابله تصحيح و نشر صحيفه تلاش بسيارى كرد و در اثر اهتمام او به اين امر صحيفه سجاديه در ميان مردم شناخته شد و از هجران و فراموشى بيرون آمد.»(3)

لقب «علامه»

علامه، محمد باقر مجلسى اين لقب پر افتخار را از بزرگانى همچون وحيد بهبهانى، علامه بحر العلوم و شيخ اعظم انصارى اخذ كرده است. اين بزرگان كه هريك دريايى متلاطم از علوم و معارف اسلامى هستند با ديدن مقام و منزلت علامه مجلسى اين لقب را در مورد او به كار بردند و به حق او علامه عصر خويش بود.(4)

 

اسامي اساتيد و مشايخ علامه مجلسي:

1ــ قاضي ابواشرف اصفهاني

2ــ علامه جليل مولي محمدتقي مجلسي

3ــ شيخ حسن بن شهيد ثاني

4ــ ميرزا رفيعا نائيني

5 ــ شيخ علي بن محمد بن حسن بن شهيد ثاني معروف به شيخ علي كبير و سبط شهيد

6 ــ مولي محمد محسن بن شاه مرتضي بن شاه محمود كاشاني، معروف به ملامحسن فيض، عالم زاهد حكيم فيلسوف عارف محقق مدقق محدث مفسر اديب شاعر از بزرگان علما و مفاخر محدثان شيعه.

7ــ مولي محمدمحسن بن محمد مؤمن استرآبادي

8 ــ مولي صدرالدين محمد بن ابراهيم بن يحيي‏قوامي شيرازي، معروف به آخوند ملاصدرا حكيم فيلسوف عارف مفسر، از شاگردان ميرداماد و شيخ بهايي و ميرفندرسكي بوده و از دو استاد اوليه اجازه روايت داشت، قريب پنجاه جلد كتاب و رساله تاليف نموده، كه بسياري از آن‏ها به چاپ رسيده و معروف‏تر از همه كتاب اسفار اربعه يا حكمت متعاليه و تفاسير آية‏الكرسي و آيه‏نور و آيه«وتري الجبال» و همچنين تفاسير سوره‏هاي: اعلي، بقره، جمعه، حديد، زلزال، والضحي، والطارق، فاتحة الكتاب، واقعه، يس و همچنين شرح اصول كافي و الشواهد الربوبيه و مشاعر، كه شيخ احمد احسائي و مولي اسماعيل واحدالعين اصفهاني آن را شرح كرده‏اند.

9ــ سيد محمد بن شرف‏الدين علي بن نعمت الله بن حبيب الله بن نصر الله حسيني موسوي جزائري معروف به سيد ميرزا.

10ــ امير سيد محمد مؤمن بن دوست محمدحسيني استرآبادي، شهيد به سال 1088 در مكه معظمه، داماد ملامحمد امين استرآبادي و شاگرد سيد نورالدين علي بن علي موسوي عاملي

آثار مهم مرحوم مجلسي

1ــ بحارالانوار شاهكار جاويدان علامه مجلسي: اين كتاب مشتمل است بر مجموعه اخبار و احاديث و قصص و تواريخ كه از پيغمبر اكرم و ائمه اطهار عليهم‏السلام به وسيله بزرگان محدثان نقل شده و علماي گذشته در كتب خود آن‏ها را نقل كرده‏اند، به غير از كتب اربعه كه از غايت شهرت، احتياج به نقل مجدد نداشته است.11

2ــ آداب تجهيز الاموات، فارسي، شامل پنج فصل: 1ــ آداب احتضار 2ــ غسل 3ــ كفن 4ــ نماز 5 ــ دفن

3ــ آداب الحج، رساله فارسي

4ــ آداب الصلاة، رساله عمليه، فارسي در طهارت و نمازاست.

5 ــ آداب صلاة الليل

6 ــ اعتقادات، كه آن را رساله در سير و سلوك نيز گويند، به عربي. اين كتاب از تاليفات بسيار معروف علامه مجلسي است

7ــ بداء (رساله در بداء)

8 ــ ترجمه توحيد مفضل، حديثي از آن حضرت در توحيد حضرت حق جلّ و علا نقل مي‏كند كه در آن امام ششم از خلقت آسمان و زمين و ستارگان و عناصر و انسان و حيوان و جمادات، يگانگي خداوند متعال را ثابت فرموده و نظام عالم كبير و صغير را دليل بر وحدانيت و قدرت او شمرده است و به دلايل واضح، بطلان عقايد باطله فرموده است.

اين حديث را علامه مجلسي ترجمه نموده و در برخي از مواضع كه محتاج به شرح و بيان بوده، في‏الجمله به شرح آن پرداخته است. بيش از پانزده مرتبه (و شايد بيش‏تر) در ايران و هند و عراق به چاپ رسيده و به زبان انگليسي نيز ترجمه شده است.

9ــ ترجمه قصه يوذاسف و بلوهر، علامه مجلسي اين داستان را در مجلد هفدهم بحارالانوار نقل فرموده و سپس ترجمه آن را در عين الحيوة بيان داشته است.

10ــ جلاء العيون، فارسي، در تاريخ حضرات معصومين چهارده گانه عليهم السلام و مصائب آنان در بيست و دو هزار بيت، در يك مقدمه و چهارده باب، تاريخ ختم تاليف 6 محرم 1089، كتاب در ايران و عراق و هند مكرر به چاپ رسيده و متداول است. اولين چاپ آن در 1240 قمري در تهران بصورت سربي منتشر شده‏است.

11ــ حاشيه يا حواشي بر اصول كافي، كتاب شريف كافي از اصول معتمده نزد شيعه و از كتب اربعه حديث محمدين ثلاثه اوائل است كه درسه قسمت تاليف شده 1ــ اصول 2ــ فروع 3ــ روضه

12ــ حق اليقين، در اصول دين به فارسي درسي ويك هزار بيت، تاريخ تاليف آخر شعبان 1109 به نام شاه سلطان حسين صفوي و اين آخرين تاليف معروف علامه مجلسي است كه كليه مباحث اصول دين را در بر مي‏گيرد و به ويژه در بحث امامت، در نهايت بسط و توضيح در دو جلد.

13ــ حلية‏المتقين، در آداب و سنن به فارسي در 14 باب و خاتمه

14ــ حواشي بر كتب اربعه، (كافي، من لايحضره الفقيه، تهذيب و استبصار)

15ــ عين الحياة، در شرح وصيت رسول اكرم (ص) به ابي ذرغفاري رضي‏الله عنه، به فارسي

16ــ فقه المجلسي، رساله فتوايي است به زبان فارسي در تمام ابواب فقه از طهارت تا ديات، منسوب به علامه مولي محمد باقر مجلسي.

17ــ مرآت العقول في شرح اخبار آل الرسول عليهم‏السلام، كه عبارت است از شرح اصول و فروع كافي و از اين كتاب مقام علمي و احاطه و تتبع علامه مجلسي معلوم مي‏شود، مؤلف الذريعه درباره اين كتاب مي‏نويسد: «شرح لطيف مفيدي است، بلكه بهترين شروح كافي است»، در يكصد هزار بيت در دوازده مجلد تاليف شده و در سال 1321 قمري ميرزااحمدخان مشيرالسلطنه آن را در چهار مجلد به چاپ رسانيد.

جلد اول: شرح كتاب عقل و جهل و توحيد.

جلد دوم: شرح جزء اول از كتاب حجت.

جلد سوم: شرح از باب كراهيت توقيت تا آخر.

جلد چهارم: ايمان و كفر و دعا و قرآن و عشره

جلد پنجم تا يازدهم: فروع كافي از طهارت تا كفارات.

جلد دوازدهم: شرح روضه كافي كه در چاپ، اصول را در دو مجلد و فروع را در دو مجلد قرار دادند.

علامه مجلسي اين شرح را از سال 1076 شروع نمود و تا پايان عمر به اين كار مشغول بود و با وجود اين، شرح ناتمام ماند.

18ــ مشكات الانوار: در فضيلت و آداب قرائت قرآن، به نام شاه سليمان تاليف شده است.

19ــ مشكات الانوار، مختصر عين الحيوة.

20ــ ملاذ الاخيار، در شرح تهذيب الاخبار به عربي در سه مجلد در پنجاه هزار بيت و از بهترين و مهم‏ترين شروح كتاب تهذيب است كه تا آخر كتاب نكاح شرح گرديده است. .(5)

بحارالانوار اثر جاويدان علامه مجلسي

بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار اثر جاودانه و گرانقدر محدث جليل القدر شيعه ، علامه محمدباقر مجلسي ( 1037ـ 1111هـ ) است و اين اثر نفيس به راستي درياي ناپيدا کرانه‌اي است که معارف الهي و حقائق قرآني و تعاليم زندگيساز ائمه اطهار در آن موج مي‌زند و هيچ مخقق پژوهشگري از مراجعه به اين اثر ارزنده بي‌نياز نيست و اين مجموعه از زمان تأليفش تاکنون منبع تحقيق کساني است که مي‌خواهند دربار¡ علوم و معارف خاندان رسالت تحقيقي نمايند و مرحوم مجلسي از فضل الهي چنين اميدي داشته است که کتابش بحارالانوار تا قيام قائم آل محمد ( ص ) مرجع فضلا و انديشمندان و منبع تحقيق تمام کساني باشد که در پي تحصيل علوم ائمه اطهار مي‌باشند مانند اين کتاب در عامه و خاصه تاکنون نوشته نشده و خود وي ادعا کرده که احدي از عامه و خاصه در اين کار بر من سبقت نگرفته است

مرحوم مجلسي در اين مجموعه که بايد آن را دائرة المعارف شيعه ناميد ، همه گونه اخبار از تمامي کتب حديث با شرح و بيان آنها ( اغلب موارد ) جمع و با ترتيب صحيح و اسلوب عالي در 25 مجلد بزرگ مرتب و مهذّب نموده و از کتب اربعه و نهج‌البلاغه کمتر استفاده کرده است صاحب بحار تمام اخبار شيعه را از کتب ناياب خطي که در معرض نابودي بودند ، جمع آوري کرده و معروف است که او دويست اصل از اصول چهارصدگانه روات را پيدا کرده

و اخبار معتبر آن‌ها را وارد نموده است. و بيانات و توضيحات ارزشمندي نيز در بسياري از موارد افزوده است و علاوه در اکثر مواضع اخبار عامه را نيز وارد کرده و تفسير نموده است . مذاهب حکما را در هر باب به مقتضاي مقام نقل و در همه جا جرح و تعديل نموده ، اين است که مي‌توان گفت : نسبت به اخبار و آثار اهل بيت عصمت ( ع ) کتابي بدين احاطه و جامعيت تأليف نيافته و کسي از سلف و خلف موفق به همچو خدمتي نشده است (6)

شاگردان

بيش از يكهزار نفر از طلاب و دانش پژوهان از محضر پر فيض علامه مجلسى استفاده نموده اند. علامه اجازهاى فراوانى نيز به شاگردان خويش داده است.

از جمله شاگردان علامه اند:

1 - سيد نعمت اللّه جزائرى

2 - جعفر بن عبد اللّه كمره اى اصفهانى

3 - زين العابدين بن شيخ حرّ عاملى

4 - سليمان بن عبد الله ماحوزى بحرانى

5 - شيخ عبد الرزاق گيلانى

6 - عبد الرضا كاشانى

7 - محمد باقر بيابانكى

8 - ميرزا عبد الله افندى اصفهانى مؤلف محترم رياض العلماء

9 - سيد على خان مدنى مؤلف گرانقدر رياض السالكين (شرح صحيفه سجاديه عليه السلام)

10 - شيخ حرّ عاملى

11 - ملا سيما، محمد بن اسماعيل فسايى شيرازى

12 - محمد بن حسن، فاضل هندى و...

وفات

چراغ عمر علامه مجلسى پس از 73 سال نور افشانى در شب 27 رمضان سال 1110 هجرى در شهر اصفهان خاموش گشت و جهان از فيض وجود اين عالم گرانمايه محروم شد. علامه هنگام مرگ كارهاى نيمه تمامى داشت كه موفق به اتمام آنها نشد از قبيل تكميل بحار الأنوار، نوشتن مستدرك البحار و... گرچه پس از ايشان شاگردان و ادامه دهندگان اين راه پر فروغ خدمات ارزشمندى ارائه نمودند، اما جاى خالى يك عالم فرزانه را هيچكس و هيچ چيز پر نمى كند.(7)

 

پی نوشت ها:

(1)   زندگي نامه علامه مجلسي مهدوي، مصلح الدين

(2)   کتابخانه موسسه تحقیقات ونشر معارف اهل البیت علیهم السلام (http://lib.ahlolbait.ir/web-browse/viewEbook.do?dcID=4418&pageId=1)

(3)   کتابخانه موسسه تحقیقات ونشر معارف اهل البیت علیهم السلام (http://lib.ahlolbait.ir/web-browse/viewEbook.do?dcID=4641&pageId=1#1)

(4)   کتابخانه موسسه تحقیقات ونشر معارف اهل البیت علیهم السلام (http://lib.ahlolbait.ir/web-browse/viewEbook.do?dcID=4418&pageId=1#

(5)   زندگي نامه علامه مجلسي مهدوي، مصلح الدين،

(6)   درسهايي ازمکتب اسلام ـ شماره 395 ، بهمن 72 13

(7)   کتابخانه موسسه تحقیقات ونشر معارف اهل البیت علیهم السلام (http://lib.ahlolbait.ir/web-browse/viewEbook.do?dcID=4418&pageId=1#)