وفات علاّمه مجلسی

طلوع خورشید

علاّمه محمدباقر مجلسی به سال 1037 ه ق در خانواده ای روحانی چشم به جهان گشود. او را محمدباقر نام نهادند. آوای اذان و اقامه اولین کلماتی بود که در گوش او طنین افکند و بدین گونه آغاز زندگی او با نوای توحید و رسالت قرین شد. کودکی علامه مجلسی در محیطی آکنده از صفا و عشق به خاندان رسول، گذشت. از همین رو فطرت خداجوی او مجال رشد یافت و احساسات و عواطفش با حب آن قله های بلند شرافت و فضیلت، گنجینه های ارزشمند کرامت، و ستاره های راهنمای بشر، یعنی آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم ، شکل گرفت و همین دوستی آل رسول بود که بعدها علاّمه مجلسی را منشأ خیر و برکات برای جهان تشیع ساخت.

خاندان علامه مجلسی

علامه مجلسی این فقیه فرزانه تشیع، در خاندانی رشد کرد که از نیمه قرن پنجم هجری قمری در میان مردم به تشیع مشهور بودند و بسیاری از اعضای این خانواده در قرن دهم و یازدهم از دانشمندان معروف زمان به شمار می رفتند. پدرش مولا محمدتقی مجلسی از شاگردان بزرگ شیخ بهایی و در علوم اسلامی از سرامدان روزگار خود به شمار می رفت. وی دارای تألیفات بسیار از جمله اثر گران سنگی چون: احیاء الاحادیث فی شرح تهذیب الحدیث است. مادرش دختر صدرالدین محمد عاشوری است که خود از پرورش یافتگان خاندان دانش و معرفت بود. پدربزرگ علاّمه مجلسی «ملامقصود» از اندیشمندان بزرگ و بلنداندیش بود. ملامقصود به خاطر کلام زیبا و اشعار دل نشین و رفتار و گفتار نیکو، در محافل و مجالس به «مجلسی» لقب یافته بود و خاندان عالی مقام آنان نیز بدین نام شهرت یافته بودند.

در محضر پارسایان

علامه مجلسی مراحل آغازین تحصیلات خود را تحت نظر پدر بزرگوارش، محمدتقی مجلسی، که از دانشمندان بنام زمان خود بود، آغاز کرد. هوش و استعداد وی توجه پدر را جلب کرد و پدرش دریافت که آینده ای روشن پیش روی فرزندش قرار دارد. نبوغ سرشار او به حدی بود که در چهارده سالگی از فیلسوف گران قدر جهان اسلام، ملاصدرای شیرازی اجازه روایت گرفت. او سپس از محضر استادان بزرگی چون علامه حسن علی شوشتری، امیر محمد مؤمن استرآبادی، میرزای جزایری، شیخ حر عاملی، ملامحسن فیض کاشانی و ملاصالح مازندرانی بهره های وافر برد و پایه های علمی خود را در فقه و اصول و حدیث استحکام بخشید. علامه مجلسی بر اثر استعداد درخشانی که داشت به زودی بر دانش های صرف، نحو، معانی، بیان، لغت، ریاضی، تاریخ، فلسفه، حدیث، رجال، درایه، اصول، فقه و کلام احاطه پیدا کرد و سرامد عصر خویش گردید.

علامه مجلسی از منظر سیدنعمت اللّه جزایری

از سخنانی که دانشمندان بزرگ اسلامی در ستایش از مقام معنوی و اخلاقی علاّمه مجلسی گفته اند به خوبی مقام والا و شخصیت عظیم علمی، اخلاقی و معنوی او معلوم می شود. سیدنعمت اللّه جزایری درباره علامه مجلسی چنین می گوید: «با آن که در سن جوانی به سر می برد چنان در علوم تتبع کرده بود که احدی از علمای زمانش به آن پایه نرسیده بود». «هنگامی که در مسجد جامع اصفهان مردم را موعظه می کرد هیچ کس را فصیح تر و خوش کلام تر از او ندیدم. حدیثی که شب مطالعه می کردم، چون صبح از او می شنیدم چنان بیان می کرد که گویی هرگز آن را نشنیده ام». تواضع و بزرگ منشی او چنان بود که بسیاری از بزرگان حوزه برای نشان دادن ارادت خود به او و شناساندن ارزش علامه به طلاب جوان گاهی به پای درس ایشان حاضر می شدند. شیخ محمدفاضل ـ با این که مجلس درس و مباحثه داشت ـ به حوزه درس علامه حاضر می شد و عملاً به طلاب درس تواضع می آموخت.

علامه مجلسی و پاسداری از کتب اربعه

علامه مجلسی در مسیر احیای علوم اهل بیت علیه السلام راه استادش فیض کاشانی را در پیش گرفت و با رها کردن علوم عقلی، به سوی نوری که از قله بلند روایات و احادیث می تابید شتافت و در اولین گام کتب اربعه را به صحنه درس و بحث کشاند. علاّمه، پس از نوشتن شرح بر اصول کافی و تهذیب، از نوشتن شرح بر من لایحضره الفقیه که پدر بزرگوارش بر آن شرحی نوشته بود، خودداری کرد و یکی از شاگردانش را به نوشتن شرح استبصار ـ کتاب معتبر شیعه از شیخ طوسی ـ تشویق نمود. وی طلاب را به مطالعه و تحقیق در روایات تشویق کرد و برای حفظ و نگهداری کتب اربعه از گزند حوادث روزگار و تحویل دادن آنها به نسل های آینده بدون هیچ گونه کم و کاست و تحریف، اعلام کرد: «هریک از طلاب که کتب اربعه را بنویسد، به دریافت یک اجازه از او نایل خواهد شد. طلاب با شوق تمام به نوشتن کتب اربعه پرداختند و نسخه ها را نزد علامه می بردند و او با خط خود در پشت نسخه های آنها اجازه آنان را می نوشت».

بر مسند تدریس

علامه مجلسی در مدت عمر گران مایه خود خدمات ارزنده ای نصیب عالم تشیع کرد. وی پس از کسب علوم عالی بر کرسی تدریس نشست و با کمال دقت و حوصله، مسائل و مباحث علمی را به شاگردان خویش تعلیم داد. در پای درس این عالم فرزانه صدها هزار طالب علم می نشستند و از نور علم و معرفت دل های خود را جلا می دادند. برخی از شاگردان فرهیخته علامه که از مکتبش توشه برچیده و از او اجازه نقل روایت اخذ کرده اند، عبارتند از: مولی ابراهیم جیلانی، میرزا ابراهیم حسینی نیشابوری، ابواشرف اصفهانی، ملامحمد باقر لاهیجی، ملاحسین تفرشی، عبدالحسین مازندرانی، ملامحمدکاظم شوشتری، و محمدیوسف قزوینی. علامه مجلسی، با نفس قدسی خود کسانی را برای جامعه بزرگ مسلمانان تربیت کرد که هریک چهره ای برجسته در علم و اجتهاد شدند و منشأ آثار ارزنده ای برای عالم اسلام گردیدند.

دایرة المعارف تشیع

علامه مجلسی در دوران حیات ارزشمند خویش، به رغم فرصت کم و مشاغل زیاد، توانست حدود شصت اثر ارزشمند در موضوعات مختلف بنویسد که کتاب گران سنگ بحارالانوار، این دایرة المعارف بزرگ تشیع، به دلیل اهمیت فوق العاده آن بیش از همه مورد توجه دانشمندان و پژوهشگران قرار گرفته است. علامه در مقدمه این اثر ماندگار، چنین می نویسد: «در این کتاب پربار قریب سه هزار باب طی 48 کتاب علمی خواهید یافت که شامل هزاران حدیث است. شما در این کتاب برای اولین بار با نام برخی از کتاب ها آشنا می شوید که سابقه علمی ندارد و طرح آن کاملاً تازه است. پس ای برادران دینی که ولایت امامان را در دل و ثنای آنان را بر زبان دارید، به سوی این خوان نعمت بشتابید و با اعتراف و یقین کتاب مرا دست به دست ببرید و با اعتماد کامل به آن چنگ بزنید و از آنان نباشید که آنچه در دل ندارند بر زبان می آورند».

چهره درخشان

علامه مجلسی از همان دوران کودکی در خانواده ای رشد کرد که افراد آن، جهان اسلام را از دانش و ایمان سرشار ساخته بودند. پدر و مادر وی که دوست داشتند فرزندشان با تربیت صحیح بزرگ شود، با وجود کارهای طاقت فرسای زندگی از رشد معنوی علامه مجلسی غافل نبودند. آنان می خواستند از عطر گلی که در بوستان محبت آن دو، پرورش می یابد، فضای زندگی مسلمانان معطر شود. آری، سرانجام این آرزو محقق شد و محمدباقر مجلسی از چهره های درخشان جهان اسلام گردید.

علامه مجلسی و نشر فرهنگ اهل بیت علیه السلام

هنگامی که تاریخ پرفراز و نشیب تشیع را ورق می زنیم، نظاره گر انسان هایی هستیم که تمامی عمر خویش را برای رضای خدا، گسترش دین حق و هدایت افراد بشر به سوی سعادت واقعی صرف کرده اند. این ستارگان فروزان در مسیر رشد فضایل و احیای ارزش ها کوشیده اند و با ایمان و اندیشه خود جامعه را از غرقاب جهالت و مرداب ضلالت، در حد توان نجات داده اند؛ چنان که رسول مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم ، آن چراغ دار هدایت و پیام آور رستگاری، فرموده اند: «به درستی که دانشمندان در زمین همچون ستارگان در آسمانند که مردم در تاریکی های خشکی و دریا بدانها هدایت می شوند». علامه مجلسی عمر شریفش را در راه احیای معارف اسلامی و نشر فرهنگ اهل بیت علیه السلام صرف کرد و در سنگرهای گوناگون به ستیز با تباهی و جهل و تاریکی پرداخت.

آثار قلمی علامه مجلسی

فقیه نامور شیعه، علامه مجلسی تألیفات گران سنگی به نسل های پس از خود هدیه نموده است که عبارتند از: 1. مرأة العقول فی شرح اخبار الرسول در شرح اصول کافی 2. مَلاذ الاخبار فی شرح التهذیب 3. شرح اَربعین 4. الوَجیزه فی الرجال 5. الفوائد الطریقة فی شرح الصَحیفة السَجادیة 6. رسالة الاَوزان 7. المسائل الهندیه 8. رساله اعتقادات 9. رسالة فی الشکوک. اما تألیفات فارسی علامه مجلسی عبارتند از: 1. حق الیقین 2. عین الحیاة 3. حلیة المتقین 4. حیوة القلوب 5. مشکوة الانوار 6. جلاء العیون 7. زادالمعاد 8. تحفة الزائر 9. رساله دیات 10. رساله در اوقات 11. رساله در شکوک 12. رساله در بهشت و دوزخ 13. رساله در آداب نماز 14. رساله در زکوة و... .

بحارالانوار، خزانه اخبار

بحارالانوار، کتابی است که چون گوهری تابان می درخشد و به مانند خورشیدی فروزان شبستان عاشقان حقیقت را روشن و پرفروغ نگاه داشته است. بحارالانوار کتابی است که ریشه در روایات اهل بیت علیه السلام دارد و چنان زلال و شفاف است که خواننده و پژوهشگر را ناخودآگاه به سوی خویش جذب می کند و همه اندیشمندان را به شگفتی وا می دارد. نام علامه مجلسی بیش از هرچیز از طریق اثر ارزشمند بحارالانوار به جاودانگی پیوسته است. اثر نفیسی که علامه را با آن و آن را با علامه مجلسی می شناسیم. در اهمیت و ارزش بحارالانوار تنها به یک جمله از امام خمینی رحمه الله این فرزانه ترین فریاد تاریخ و ماندگارترین یاد زمانه، اکتفا می کنیم. آن والامقام فرمود: «بحار خزانه همه اخباری است که به پیشوایان اسلام نسبت داده شده است».

الگوی عالمان و پرهیزکاران

علامه مجلسی چون خورشید فروزان در آسمان فقاهت درخشید و دیگران از نور وجودش بهره ها جستند. در شهر زیبای اصفهان حوزه درس تشکیل داد و علاقه مندان و تشنه کامان معارف اسلامی و علوم اهل بیت علیه السلام از نقاط مختلف متوجه آن شدند و از دریای دانش وی سیراب گردیدند. علامه مجلسی ابتدا در مدرسه ملا عبداللّه به اقامه نماز و تدریس پرداخت امّا پس از رحلت مولا محمدتقی مجلسی، پدربزرگوارش، در مسجد جامع اصفهان به اقامه نماز و تدریس مشغول گشت.

منزلت علمی علامه تا آن جا ارتقا یافت که در مجلس درس صدها طالب علم حاضر می شدند و از دریای معارف و معلومات او بهره می بردند.

اندیشمند و پژوهشگر

علامه مجلسی بزرگ مرد پژوهش و نگارش بود. او هیچ فرصتی را از دست نمی داد و حتی در سفر نیز از کار و تلاش غافل نبود. علامه مجلسی جلد بیست و دوم بحارالانوار را در نجف اشرف و بعد از مراجعت از سفر حج تألیف نمود. و در بازگشت از سفر خراسان در بین راه ترجمه خطبه امام رضا علیه السلام و رساله وجیزه رجب را نگاشت. هنگام سفر طلاب فرصت را غنیمت می شمردند و با او همراه می شدند تا در فضایی ساده و دوستانه از سخنان و رهنمودهای روشنگرانه و عالمانه او بهره مند شوند.

قهرمان عرصه سیاست

علامه مجلسی نه تنها در میدان تحقیق و تدریس سرآمد عصر خویش بود، بلکه در عرصه سیاست نیز خوش درخشید، به گونه ای که می توان گفت او قهرمان عرصه سیاست است، اما به سبب کینه ورزی و دشمنی مستشرقان و روشن فکران مزدور اجانب، گم نام مانده و مورد ستم قرار گرفته است. او پس از فوت مرحوم ملامحمدباقر سبزواری در سال 1090 ه ق به منصب شیخ الاسلامی دست یافت و در این مسند خدمات بسیاری را در زمینه های مختلف سیاسی و اجتماعی به ایران و مسلمانان نمود. بزرگ ترین کار علامه مجلسی در صحنه سیاست که به سود مکتب اهل بیت تمام شد مبارزه با افراد صوفی مسلک بود. علامه قدرت صوفیان را در ادارات دولتی محدود کرد و سلطان حسین، شاه وقت، را ترغیب کرد که فرمانی برای طرد صوفیان از شهر امضا کند.

سیاست حکیمانه علامه در دربار

علامه مجلسی دانشمندی دوراندیش، بلندهمت و ژرف نگر بود. او در آن وضعیت حساس که در غرب عثمانی ها، در شرق ازبک ها، در جنوب شرقی گورکانی ها، در شمال روس ها و در جنوب شرکت های هلندی و هند شرقی چشم طمع به ایران دوخته بودند، توانست با کمال آبرومندی ایران را از هجوم و سلطه بیگانگان در امان نگه دارد و از آسیب دیدن مردم جلوگیری کند. نکته مهم دیگری که در سیاست حکیمانه علامه مجلسی در دربار به چشم می خورد این است که در زمان او هیچ جدالی بین ایران و همسایگان رخ نداد و ایران در کمال آرامش و ثبات به سر می برد؛ اما هنگامی که علامه مجلسی در 27 رمضان 1111 ق به سرای جاودانی شتافت شمارش معکوس سقوط دولت صفویه آغاز شد و در همان سال ولایت قندهار سقوط کرد.

در نگاه دیگران

خوش تر آن باشد که سرّ دلبران گفته آید در حدیث دیگران

در روزهایی که علامه مجلسی برای زیارت به مشهد مقدس مشرف شده بود، شمار فراوانی از علما، فضلا، محققان و اندیشمندان برای استفاده از دریای بی کران دانش وی، تقاضای درس حدیث نمودند و علامه مجلسی کتاب شریف شرح اربعین را در این ایام نگاشت. هنگامی که علامه شرح اربعین را به پایان رساند، یکی از اندیشمندان اهل سنت بعد از دیدن کتاب از راه انصاف و محبت چنین گفت: ما گمان می کردیم پایه علمی علامه مجلسی منحصر به ترجمه کتاب از عربی به فارسی است تا این که کتاب های «السماء و العالم» بحار و شرح اربعین او را دیدم و دانستم که علامه مجلسی دانایی است که فوق او در علم متصوِّر نمی باشد.

مشکلات فراوان علامه در نگارش بحارالانوار

علامه مجلسی بزرگ مردی است که گهرهای ارزشمند پیشوایان معصوم علیه السلام را در کتاب شریف بحارالانوار گنجانید. اما این اثر ارزشمند به آسانی به دست نیامد. خود علامه در مقدمه بحار چنین می نویسد: «در آغاز کار به مطالعه کتاب های معروف و متداول پرداختم و بعد از آن به کتاب های دیگری که در طی اعصار گذشته به علل مختلف متروک و مهجور مانده بود رو آوردم. هرجا که نسخه حدیثی بود سراغ گرفتم و به هر قیمتی که ممکن شد بهره برداری می کردم. شرق و غرب را جویا شدم تا نسخه های بسیار گردآوری کردم. در این مهمّ دینی جماعتی از برادران مذهبی مرا یاری نمودند و به شهرها و قصبه ها و بلاد دور سرکشیدند تا به فضل الهی مصادر لازم را به دست آوردند... بعد از تصحیح و تنقیح کتاب ها بر محتوای آنها واقف شدم. نظم و ترتیب کتاب ها را نامناسب دیدم و دسته بندی احادیث را در فصل ها و ابواب متنوع راه گشای محققان نیافتم. از این رو به ترتیب دادن فهرستی همت گماشتم که از هر جهت چشم گیر و مفید باشد».

غروب ستاره

علامه مجلسی، این فقیه فرزانه و ستاره پرفروغ آسمان علم و فقاهت، سرانجام در 27 رمضان 1111 ه .ق دار فانی را وداع گفت و روح ملکوتی اش به سوی خدا پرواز کرد و به رضوان و لقای معبود یگانه شتافت. پیکر پاکش در فضایی آکنده از غم و آه، بر دوش هزاران نفر از شیفتگان راهش تشییع گردید و در کنار مسجد جامع اصفهان و جنب مدفن پدر بزرگوارش، مولا محمدتقی مجلسی، به خاک سپرده شد.

پناهی مطمئن

علامه مجلسی، روحانی ای بود که نگاهش تا اعماق جان نفوذ می کرد. او پناهی مطمئن برای بی پناهان و قشر مستضعف جامعه بود. در سختی ها یاور بود و در عبور از گذرگاه های سخت و پرپیچ و خم، چراغی روشنگرِ راه مردم مسلمان و با ایمان. او فرزانه دوران بود و به تاریخ ایران اوراق زرینی از دانش و فضیلت و مبارزه و سرافرازی هدیه کرد. نگاهش همیشه آکنده از زلال دوستی و عطوفت بود و کلامش رهگشا و فرح بخش. روح مطهرش سیراب از جذبه های الهی، و راهش مستدام باد.

پدید آورنده : عبداللطیف نظری

منابع: 

گلبرگ > آبان 1381، شماره 35 ، صفحه 202