سید نعمت‌اللّه‌ جزایری‌

سید نعمت‌اللّه‌ جزایری‌، فقیه‌، محدّث‌ و ادیب‌ امامی‌ قرن‌ یازدهم‌ و دوازدهم‌ هجری و صاحب تصنیفات عدیده است. وی‌ سرسلسله خاندان‌ مشهور علمی‌ و دینی‌ سادات‌ جزایری‌ بود كه‌ سه‌ قرن‌ در منطقه خوزستان‌ به‌ ویژه‌ شوشتر، خدمات‌ ارزنده‌ای‌ كردند.[1]

 

ولادت‏

سيد نعمت اللّه جزايري در سال 1050 هجرى، در منطقه‏اى به نام «صباغيه الجزاير» كه از توابع شهر بصره در عراق است به دنيا آمد.

خاندان‏

سيد نعمت الله جزائرى در خانواده‏اى ديده به جهان گشود كه از قرن‏ها پيش به فضل و علم شهرت داشتند. پدر او مانند پدربزرگ و ديگر اجداد او از علماى مورد احترام به شمار مى‏رفتند.

سيد فرزندان خود را نيز در راه ترويج مكتب اهل بيت عليهم‏السلام تربيت نمود به طورى كه تا چند نسل فرزندان او نيز از بزرگان شيعه بودند و مؤلف چندين جلد كتاب شدند كه هم اكنون نيز كتب آنها موجود است.

تحصيلات‏

سيد نعمت الله از دوران كودكى در زادگاه خويش كمر همت را براى دانش اندوزى بست و در آنجا از بزرگانى چون يوسف بن محمد الجزائرى كه فقيه و اصولى معروف آن ديار و قاضى شهر بود كسب فيض كرد.

بعد از طى مراحل مقدماتى و براى بهره ‏گيرى از اساتيد شهرهاى ديگر به هويزه كه از شهرهاى آباد آن ديار بود سفر كرد. در آن زمان عالم و فاضل و اديب توانا، شيخ حسين بن بستى هويزى استاد حوزه علميه در هويزه بود و سيد مدتى افتخار شاگردى او را پيدا نمود.

سید نعمت الله با بهره‌گیری از دانشوران صباغیه، شط بنی‌اسد، حویزه و بصره به یازده سالگی رسید.

در شیراز

سید در سن یازده سالگی به همراه برادرش سید نجم‌الدین رهسپار شیراز شد و به یاری شیخ جعفر بحرانی در مدرسه منصوریه اقامت گزید.[2] تهیدستی بسیار سید نعمت‌الله، سرانجام وی را از انزوای ویژه روزگار آغازین درس برون آورد، به نسخه‌برداری از كتاب‌ها، تصحیح نسخه‌ها و حاشیه‌نویسی كشاند.[3]

او خود در مورد سخت کوشی و شرایط دشوارش در دوران تحصیل در شیراز می گوید: من درسی داشتم كه حاشیه‌های آن را بعد از نماز صبح زمستان می‌نوشتم. سرمای هوا و بسیاری تلاش باعث می‌شد كه خون از دستم جاری شود! ...سه سال روزگار بدینسان گذشت.[4]

اوج تحصيلات سيد در شيراز بود و در آنجا بود كه متخصص در معقول و منقول گشت. از جمله اساتيد او در معقول (فلسفه و حكمت و الهيات) استاد شاه ابوالولى شيرازى و ابراهيم بن صدرالدين شيرازى بودند كه هر دو از فلاسفه و حكماى بزرگ زمان خود قلمداد مى‏شدند.

علاوه بر اين منقول و حديث و فقه و اصول را هم از محدث بحرينى فراگرفت و با كوله‏بارى مملو از علم و معرفت قصد اصفهان نمود.

در اصفهان‏

سيد نعمت اللّه جزايري زمانى وارد اصفهان شد كه اصفهان پايتخت حكومت صفويه و محلى امن براى علماى تشيّع بود؛ چرا كه صفويه به عنوان يك حكومت صد در صد شيعى قدرت را در دست گرفته بودند و ترويج تشيع و پاسدارى از حريم اهل بيت پيامبر را سرلوحه كار خويش قرار داده بودند.

اصفهان در آن زمان از وجود شخصيتى چون علامه مجلسى به خود مى‏باليد و سيد كه عمر خود را براى يافتن استادى كامل و مقتدايى كه زانوى شاگردى در خدمتش بزند سپرى كرده بود با يافتن علامه مجلسى گمشده خويش را يافت.

سيد نعمت الله شبانه روز ملازم علامه بود و لحظه‏اى از يادگيرى غافل نمى‏شد. علامه نيز توجهى خاص به او داشت. علامه مجلسى براى نوشتن دائرة المعارف بزرگ حديث دست به ابتكارى نو زد و با تشكيل گروهى 5 نفره كه سيد نعمت الله جزائرى هم يكى از آنان بود، كار تأليف بحارالانوار را شروع كرد.

سيد علاوه بر مشاركت در تأليف بحار، از جمله همراهان علامه مجلسى در تأليف مرآة العقول نيز بود. از جمله فعاليت‏هاى او در اصفهان جمع‏آورى بيش از 4000 جلد كتاب بود كه تعدادى از آنها را خودش استنساخ كرده بود. روش سيد حاشيه زدن و تعليقه نويسى بر كتب بود و هم اكنون بسيارى از كتاب‏ها همراه با تعليقات ايشان موجود است.

مرجعیت سید جزائری در شوشتر

سید در روزهای پایانی 1079 ق. به دنبال دریافت نامه‌های فراوان از شوشتر و حویزه كه وی را به آن شهرها فرامی‌خواند و دعوت فتحعلی‌خان (حاكم خوزستان) به شوشتر پای نهاد.[5]

او در آن دیار مسجدها و مدرسه‌های دینی فراوان پی‌ افكند و به تربیت مشتاقان علوم اهل بیت علیهم‌السلام پرداخت. آن بزرگمرد علامه بر اقامه جماعت و ارشاد مردم در مسجد جامع، در خیابان‌ها به راه می‌افتاد و اصناف و پیشه‌وران را با آداب اسلامی آشنا می‌ساخت.[6] اندك اندك نهال‌هایی كه او كاشته بود، بارور شد و دانشورانی توانا به جامعه عرضه كرد. دانشورانی كه به آبادی‌های دور و نزدیك می‌شتافتند و مردم را با اهل بیت پیامبر ‌علیهم‌السلام آشنا می‌ساختند.[7]

چون خبر تلاش‌های موفقیت‌آمیز فقیه بلندآوازه صباغیه به شاه سلیمان صفوی رسید چنان تحت تأثیر قرار گرفت كه بی‌درنگ در ضمن فرمانی، او را به شیخ الاسلامی جنوب برگزید و همه مناصب شرعی آن دیار را به وی وانهاد.[8]

در این زمان او مرجع دینی اهالی خوزستان و جنوب عراق به شمار می‌آمد و در پی هدایت مردم و از میان برداشتن دشمنی قبیله‌ها تلاش فراوان كرده، اطلاعیه‌های گوناگونی با مهرهای ویژه خویش كه عبارت‌های «و ان تعدّوا نعمه الله لاتحصوها» و «الواثق بالله نعمه الله» آراسته بود، به دور و نزدیك می‌فرستاد.

 

اساتید

جزایری در جزایر بصره، حویزه، شیراز و اصفهان نزد عالمان بسیاری به تحصیل علوم دینی پرداخت .[9]

در جزایر

در جزایر نزد این اشخاص علوم دینی را فراگرفت :

  1. یوسف بن محمد بناء جزایری (متوفی پیش از ۱۰۷۰)، عالم و قاضی .[10]
  2. محمد بن سلمان / سلیمان جزایری (متوفی بعد از ۱۰۷۰)، فقیه و ادیب .[11]
  3. حسین بن سبتی حویزی ، مدرّس و ادیب .[12]

در شیراز

استادان و مشایخ سیدنعمت الله در شیراز، به گفته خودش، بیست تن بودند[13] که از آن جمله‌اند:

  1. میرزا ابراهیم فرزند صدرالمتألهین شیرازی (متوفی ۱۰۷۰).[14]
  2. جعفر بن کمال الدین بحرانی (متوفی ۱۰۹۱).[15]
  3. صالح بن عبدالکریم کرزکانی بحرانی (متوفی ۱۰۹۸).[16]
  4. عبدعلی بن جمعه عروسی حویزی ، مؤلف تفسیر نورالثقلین (متوفی بین سالهای ۱۰۸۹ و ۱۰۹۷).[17] سه نفر اخیر در زمره مشایخ حدیث او نیز به شمار می‌آیند، چنانکه او خود در اجازه روایت به حسین بن محیی الدین جامعی عاملی، به آنان اشاره کرده است .[18]

در اصفهان

سید نعمت اللّه در اصفهان نزد این استادان به تحصیل علوم دینی پرداخت :

  1. محمدباقر مجلسی [19] که از مشایخ مهم او بود[20] و سه اجازه به سید نعمت اللّه داد که مبسوط‌ترین آنها در پایان نسخه‌ای از نهج البلاغه ، به خط خود مجلسی نوشته شده است .[21]
  2. محمدباقر بن محمد مؤمن خراسانی معروف به محقق سبزواری ؛ متوفی ۱۰۹۰).[22]
  3. آقاجمال فرزند آقاحسین خوانساری (محقق خوانساری ؛ متوفی ۱۰۹۹).[23]
  4. محمدبن مرتضی کاشانی مشهور به مولی محسن فیض کاشانی (متوفی ۱۰۹۱)[24] که سید نعمت اللّه جزایری از ملازمان و شاگردان خاص او بود.[25]
  5. شیخ حر عاملی (متوفی ۱۱۰۴)[26] که جزایری بخشی از احادیث را نزد وی خوانده و او را به انصاف ستوده است . حرّ عاملی اذعان می‌کرده که اشکالاتِ گونه‌ای از قیاس ، از جمله قیاسِ منصوص العله و اولویت ، را از سید نعمت اللّه آموخته است .[27]

شاگردان

شاگردان سید نعمت اللّه جزایری پرشمارند. سید عبدالله جزایری ، نوه او، در تذکره شوشتر[28] و محمد جزایری در نابغه فقه و حدیث ،[29] به ترتیب الفبا، نام آنان را ذکر کرده‌اند، از جمله آنانند:

  1. ابوالحسن بن محمد زمان بن عنایت الله تستری (متوفی ۱۱۴۳).[30]
  2. ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری .[31]
  3. عبدالحسین بن خواجه کلبعلی گَرگَری شوشتری (متوفی ۱۱۴۱) که نزد سید نعمت الله زبدة الاصول را خواند و از وی اجازه روایت اخذ کرد.[32]
  4. علی بن حسین جامعی عاملی ، از عالمان و مفسران مشهور.[33]
  5. عنایت الله بن محمد زمان تستری (متوفی ۱۱۴۷).[34]
  6. مجدالدین بن قاضی شفیع الدین دزفولی (متوفی پیش از ۱۱۶۵).[35]
  7. فتح الله بن علوان کعبی دَوْرَقی (متوفی ۱۱۳۰).[36]
  8. محمدهادی بن سید محمد مرعشی تستری (متوفی ۱۱۳۷).[37]
  9. یعقوب بن ابراهیم بختیاری حویزی (متوفی ۱۱۵۰)، که نخست در شیراز و سپس در شوشتر نزد سیدنعمت اللّه به تحصیل علم پرداخت .[38]
  10. محمد بن علی نجار شوشتری (متوفی ۱۱۴۰ یا ۱۱۴۱) که از شاگردان بزرگ سید نعمت اللّه بود و از طرف او به امامت جماعت نیز منصوب شد،[39] در علوم شرعی، به ویژه تجوید و تفسیر، یگانه بود و کتاب مجمع التفاسیر از آثار اوست .[40] او یادداشت‌های تفسیری سیدنعمت اللّه را نیز در کتابی با عنوان عقود المرجان گردآوری کرده است .[41]

 

تألیفات و آثار علمی

کتاب ها، رساله‌ها و حواشی به جامانده از سیدنعمت الله جزایری فراوان است، چنانکه وی را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کرده‌اند[42] او بر بیشتر کتاب‌ها و متون حدیثی شرح‌ها و حاشیه‌های متعدد نگاشته است .[43] با مراجعه به تعدادی از این آثار می‌توان دریافت که هدف عمده جزایری، منابع حدیثی و در واقع نقدی بر آرای مجتهدان اصولی بوده است .[44] شرح‌ها و حاشیه نویسی‌ها در آغاز به صورت یادداشت‌هایی بوده که سید نعمت اللّه بر کتاب‌های مختلف نگاشته و سپس آنها را به قلم خود یا شاگردانش بازنویسی و مدون کرده است .[45] جزایری همچنین بر کتاب‌هایی چون تفسیر بیضاوی ، قاموس اللغة فیروزآبادی و کتاب‌های چهارگانه حدیث که در ایام تحصیل خوانده و آنها را استنساخ کرده بود، نیز حاشیه نوشته است .[46]

برخی از کتا بهای مهم او به این شرح است :

  1. الانوار النعمانیة فی معرفة النشأة الانسانیة، که‌گاه به اشتباه آن را انوار نعمانی معرفی کرده‌اند.[47] این کتاب در شرح احوالات آدمی از پیش از تولد تا پس از مرگ است که در سه باب تدوین شده است، به این ترتیب : در احوال پیش از تولد، از تولد تا وفات و احوال پس از مرگ و عالم آخرت . کتاب مؤخره‌ای نیز دارد که سید نعمت اللّه جزایری [48] در آن به شرح احوال و سوانح زندگانی استادان و مشایخ خود پرداخته است و در شناخت وی و نیز دوره‌ای که در آن می‌زیسته منبعی مهم و معتبر به شمار می‌آید.
  2. انیس الوحید فی شرح التوحید، که شرحی است بر کتاب التوحید ابن بابویه، مشهور به شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱). جزایری خود در کتاب زهرالربیع [49] از آن با نام انیس الفرید یاد کرده است .
  3. جواهر الغوالی فی شرح عوالی اللئالی، که شرحی است بر عوالی اللئالی ابن ابی جمهور احسائی (متوفی ح ۹۰۷).[50] جزایری [51] از این کتاب با عنوان مدینة الحدیث یاد کرده است . موضوع این کتاب دو جلدی شرح روایات فقهی از طهارت تا دیات است .[52]
  4. حاشیه شرح جامی بر کافیه در نحو، جزایری [53] آن را حاشیه مدونه علی شرح الجامی نامیده است . آقابزرگ طهرانی [54] نیز از این کتاب با عنوان الحاشیة علی الجامی و شرح الکافیة یاد کرده است .
  5. حواشی امل الامل شیخ حر عاملی ؛ این حواشی متضمن شرح احوال تعدادی از دانشمندان معاصر جزایری است که در متن کتاب امل الا´مل ذکر نشده‌اند و در واقع استدراکی بر کتاب مذکور به شمار می‌آید. بر اساس این کتاب و کتاب‌های دیگر رجالی، آقابزرگ تهرانی [55] سید نعمت اللّه جزایری را در شمار عالمان رجالی و تذکره نویسان ذکر کرده است . سید عبدالله جزایری ، نوه سید نعمت الله جزایری، بعدها در کتاب الاجازة الکبیرة از همین شیوه پیروی کرده و به شرح احوال برخی معاصران خود پرداخته است .[56]
  6. حواشی نهج البلاغة، که شرح مختصر جزایری است بر نهج البلاغه[57] و آن را الحواشی الضافیة و الموازین الوافیة نامیده است .[58]
  7. ریاض الابرار فی مناقب الائمة الاطهار، در سه جلد: جلد نخست در حالات پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع)، جلد دوم در احوال حضرت زهرا (س) و امام دوم تا امام یازدهم و جلد سوم در شرح احوال امام دوازدهم (عج).[59]
  8. زَهْر الربیع فی الطرائف و الملح و المقال البدیع ، که جُنگ مانندی است در بیان مطالب گوناگون ادبی، نکات تفسیری و شرح احوال پاره‌ای از مشایخ و استادان . این کتاب یکی از آثار مشهور جزایری است .[60] عبدالله جزایری [61]پس از ذکر نام کتاب، به اشتمال آن بر مطایبات و هزلیات اشاره کرده و آن را از این جهت قابل حک و اصلاح دانسته است .
  9. شرح صحیفه سجادیه ؛ سید نعمت اللّه جزایری بر کتاب صحیفه مجموعاً سه شرح نگاشته است :[62] نخست شرحی که به شرح کبیر معروف شده است .دوم شرح مختصر که در واقع تنقیح و خلاصه‌ای از شرح نخستین است که پس از تألیف آن، شرح کبیر مهجور گشت . شرح مختصر با عنوان نور الانوار فی شرح کلام خیرالاخیار شناخته می‌شود. مؤلف در ۱۰۷۸، یعنی در ۲۸ سالگی، در خرّم آباد از تألیف آن فارغ شد.[63] سوم شرح ملحقات صحیفه است، با عنوان النُکت ُالطریفة فی شرح ملحقات الصحیفة.
  10. غایة المرام فی شرح تهذیب الاحکام ، که شرح تهذیب الاحکام شیخ طوسی است . این شرح مختصری است از شرح دیگر مؤلف که در ایام جوانی بر تهذیب با عنوان مقصود الانام فی شرح تهذیب الاحکام نگاشته بود.[64] این کتاب حاوی یک دوره فقه استدلالی است و اطلاعات عظیمی از حوزه‌های دانش‌های اسلامی، مانند حدیث، رجال ، اصول فقه و عقاید، را در خود جای داده است . علاوه بر این، کتاب مذکور به سبب ذکر آرا و فتاوی فقهی و اصولیمحمدباقر مجلسی ، که غالباً از او به عنوان شیخنا المعاصر یاد کرده، حائز اهمیت فراوان است .
  11. کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، که حاوی مطالب علمی عمده‌ای در فقه ، حدیث و رجال است . مقدمه کتاب نیز بخش مهمی از دیدگاههای مؤلف را منعکس کرده است .[65]
  12. مقامات النجاة فی شرح اسماء الحسنی ، که به ترتیب حروف الفباست و تا حرف ضاد اسمای حسنا را شرح کرده است . این کتاب بر مشرب عرفانی نگاشته شده و حاوی اقوال بسیاری از بزرگان و مشایخ تصوف ، چون ذوالنون مصری ،رابعه عدویه ، مجدالدین بغدادی و محیی الدین ابن عربی ، است .[66] ضمناً برخی از دیدگاههای صوفیان را نیز نقد کرده است . علامه مجلسی به سبب محتوای صوفیانه کتاب، جزایری را از ادامه تألیف بازداشته، چنانکه جزایری خود در کتاب زهرالربیع [67] به مورد مشابهی از این توصیه علامه مجلسی اشاره کرده است . ظاهراً مقامات النجاة در زمان مؤلف گزینش و به فارسی نیز ترجمه شده است .[68]
  13. النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین ، این کتاب در حکم تکمله‌ای بر کتاب ریاض الابرار یاد شده [69] و بارها منتشر شده است .[70] نورالدین جزایری، فرزند مؤلف، نیز این کتاب را با عنوان تحفة الاولیاء به فارسی ترجمه کرده است .[71]
  14. هدیة المؤمنین و تحفة الراغبین ، رساله فقهی مختصری در احکام طهارت و صلاه است .[72] سید نعمت اللّه جزایری در آغاز این کتاب از آموزه اصولیان در تقسیم مکلفان به مجتهد و مقلد و نیز مجاز نبودن تقلید از میت انتقاد کرده است . شیوه نگارش این کتاب به نقل روایت نزدیک‌تر است تا به شیوه‌های متعارف در تحریر مسائل شرعی .

وفات

آرامگاه سید نعمت‌الله جزایری

وی در شب جمعه بیست و سوم شوال سال هزار و صدو دوازده (1112) هجری، قمری در راه مراجعت از مشهد مقدس در پل‌دختر میان خرم‌آباد و اندیمشک فعلی به ریاض رضوان شتافت.

سید نعمت‌الله جزایری از علمای برجسته قرن یازده و دوازده هجری قمری است و آرامگاه وی در شهرستان پل‌دختر قرار دارد.

امروزه بارگاه سید نعمت‌الله جزایری در پل‌دختر زیارتگاه خاص و عام است، در اثر کراماتی که از آن شخصیت بزرگ دیده شده، هر روز به خیل عاشقان آن بزرگوار افزوده می‌شود و مردمان مرتب به نذر برای آن حضرت می‌پردازند.

پی نوشت:

  1. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مدخل «جزایری» از محمدتقی‌ كرمی‌.
  2. الانوار النعمانیه، فی بیان معرفه النشأه الانسانیه، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 302، 307.
  3. همان.
  4. همان، ص 312.
  5. نابغه فقه و حدیث، ص 18، 15.
  6. همان، ص 287، 286.
  7. نابغه فقه و حدیث، ص 18، 15.
  8. همان، ص 287، 286.
  9. خوانساری، ج ۸، ص۱۵۰.
  10. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۷۱؛ محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۳۲.
  11. عبداللّه جزایری،الاجازة الکبیرة، ص۷۱؛محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۱۱ـ۲۱۲.
  12. نعمت اللّه جزایری، الانوار النعمانیة، ج ۴، ص۳۰۵.
  13. محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۱۳۹.
  14. نعمت اللّه جزایری، زهرالربیع، جزء۱، ص۲۸۵؛ عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۷۲.
  15. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۸۰ ۸۱؛ محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۱۷۱
  16. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۷۲.
  17. نعمت اللّه جزایری، زهرالربیع، جزء۱، ص۲۴۸؛ نعمت اللّه جزایری، الانوار النعمانیة، ج ۴، ص۳۰۹.
  18. محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۶۴.
  19. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۷۳.
  20. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۷۸.
  21. محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۱۵۷ـ ۱۶۳.
  22. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۷۳؛ محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۱۶۳.
  23. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۸۱؛ محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۱۷۹.
  24. نعمت اللّه جزایری، زهرالربیع، جزء۱، ص۲۸۴؛ بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۱۳۰؛ محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۱۵.
  25. عبداللّه جزایری، التحفة السنیة، ص۳۳۹.
  26. نعمت اللّه جزایری، غایه المرام، ج ۱، ص۳۶۱؛ محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۰۲ـ۲۰۳.
  27. نعمت اللّه جزایری، غایه المرام، ج ۱، ص۳۶۱.
  28. ص ۱۵۷ـ۱۶۳.
  29. ص ۲۵۲ـ۳۲۶.
  30. عبداللّه جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ص۱۵۷؛عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۱۲۳؛ محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۵۲ـ۲۵۳.
  31. عبداللّه جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ص۱۵۸ـ ۱۵۹.
  32. محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۷۱.
  33. محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۷۴ـ ۲۷۵.
  34. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۱۵۷؛ محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۷۷ـ۲۷۹.
  35. عبدالله جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۱۷۲.
  36. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۱۵۸.
  37. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۱۸۹.
  38. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۱۹۲.
  39. محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۳۰۱.
  40. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۱۷۸؛ عبداللّه جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ص۱۶۱؛ محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۳۰۴.
  41. آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ص۷۰۶؛آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج ۱۵، ص۳۰۵.
  42. عبداللّه جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ص۷۶؛ محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۴۶.
  43. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۷۴.
  44. نعمت اللّه جزایری، لوامع الانوار، ص۵؛ نعمت اللّه جزایری، انیس الوحید فی شرح التوحید، ج ۱، ص۴۶.
  45. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۷۴.
  46. شوشتری، ص۱۰۰.
  47. محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۴۷.
  48. ج ۴، ص۳۰۲ـ۳۲۶.
  49. زهرالربیع، جزء۲، ص۲۳۷.
  50. افندی اصفهانی، ج ۵، ص۲۵۴ـ۲۵۵؛ عبداللّه جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ص۷۵.
  51. زهرالربیع، جزء۲، ص۲۳۷.
  52. محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۵۴.
  53. زهرالربیع، جزء۲، ص۲۳۷.
  54. الذریعة، ج ۶، ص۵۷، ج ۱۴، ص۳۱.
  55. مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۴۸۳ـ۴۸۴.
  56. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۱۱۷ـ۱۹۳.
  57. عبداللّه جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ص۷۶؛ شوشتری، ص۱۰۴.
  58. محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۶۲.
  59. نعمت اللّه جزایری، زهرالربیع، جزء۲، ص۲۰۸؛ افندی اصفهانی، ج ۵، ص۲۵۵؛ عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۷۵؛ محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۶۳ـ۶۶؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج ۱۱، ص۳۱۶.
  60. محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۶۶.
  61. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۷۵.
  62. نعمت اللّه جزایری، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج ۱.
  63. محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۱۲۸.
  64. نعمت اللّه جزایری، غایة المرام، ج ۱، ص۱.
  65. نعمت اللّه جزایری، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج ۲، ص۳۶ـ۹۳.
  66. ص ۱۲۹، ۱۶۲، ۲۵۴، ۳۲۳
  67. زهرالربیع، جزء۱، ص۴۴۵.
  68. محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۱۱۹.
  69. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۷۶؛آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۲۴، ص۳۷۵ـ۳۷۶.
  70. مشار، ج ۶، ستون ۶۳۰.
  71. عبداللّه جزایری، الاجازة الکبیرة، ص۶۱؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۳، ص۴۲۲ـ۴۲۳.
  72. نعمت الله جزایری، هدیة المؤمنین، ص۲؛ محمد جزایری، ۱۴۱۸، ص۱۳۱ـ ۱۳۳.
منابع: 

گلشن ابرار، جلد 1، زندگی نامه سید نعمت‌الله جزایری از عباس عبيري.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مدخل «جزایری» از محمدتقی‌ كرمی‌.