تاليفات علاّمه محمد تقى مجلسى

احاديث و گفتار معصومين (عليهم السلام) براى محمدتقى مجلسى ارزشى والا و بى حساب داشت. چرا كه او تهذيب نفس و رشد و ارتقاى روحى را كه برنامه زندگى اش بود، با راهنمايى و هدايت معصومين (عليهم السلام)ميسر مى دانست و معتقد بود كه سير و سلوك صوفى مآبانه اى كه بدون هدايت و حب اهل بيت صورت گيرد رساننده به حق تعالى و مقرب به ذات احدى نيست. از سوى ديگر او در آداب و اعمالى كه در سير و سلوك روحى بايد مراعات شود، سخت پاى بند به پيروى از دستورها و احكام دينى بود. او اعتقاد داشت كه: «با فقه است كه سعادت ابدى و كمالات هميشگى حاصل مى گردد.»([1])

پيشتر تصميم داشت كه به شرح و تفسير روايات معصومين (عليهم السلام) بپردازد. ليكن چون كارى عظيم بود، در خود اين جرأت را نمى يافت.([2]) تا اينكه زمانى به بيمارى سختى دچار شد به طورى كه تا چند قدمى مرگ رفت. در بستر همان بيمارى رؤياهايى چند ديد كه از يافتن زندگى دوباره و شروع مرحله اى جديد در زندگى اش حكايت مى كرد. از آنجا كه مجلسى از سالهاى نخست، عمرش را با تهذيب نفس، صفاى قلب و خلوص نيت سپرى كرده بود، رؤياهاى صادق بسيارى برايش رخ مى داد و با اين الهام غيبى، كه در بيانات ائمه (عليهم السلام)جزئى از نبوت شمرده شده، در طول زندگى خود راه مى گشود.([3])

مجلسى در رؤيا به دست ائمه (عليهم السلام) شفا يافت و در رؤيايى ديگر از غذا و ميوه هاى بهشتى كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله)برايش فرستاده بود، خورد. خود مى گويد: «پس از آنكه از خواب بيدار شدم آن را به علم تعبير كردم. گويى به قلبم الهام شده بود كه به شرح و تفسير حديث بپردازم. پس به اين امر مشغول شدم.»([4])

از آن زمان تأليف پيرامون حديث و كتب روايى در زندگى ملا محمد تقى مجلسى آغاز شد و تا پايان عمر همچون شاخصى پرارج در فعاليتهاى علمى اش، ادامه يافت. تأليفاتى چون «اربعين» (چهل حديث از معصومين (عليهم السلام))، «شرح زيارت جامعه»، «شرح حديث همّام» به زبان فارسى، «الاحياء الاحاديث» كه شرحى است ناتمام بر كتاب «تهذيب الاحكام» تأليف شيخ طوسى و از آخرين تأليفات آن محدث گرانقدر بوده و اجل مهلت اتمام آن را به او نداده است، «لوامع الصاحبقرانى» كه شرحى است فارسى بر «من لايحضره الفقيه» تأليف شيخ صدوق و «روضة المتقين» كه شرحى است بر كتاب «من لايحضره الفقيه.»([5])

كتاب «من لايحضره الفقيه» يكى از كتب چهارگانه روايى معتبر شيعه است كه حاوى روايات فقهى مى باشد و به قلم شيخ صدوق (متوفى 381 ق.) جمع آورى و تدوين شده است اين كتاب همچون ديگر كتب اربعه، از متون اصلى روايى است كه از زمان تدوين آن، مورد مراجعه و توجه علماى شيعه بوده، به طورى كه بيش از هيجده شرح و تعليقه بر آن نوشته شده است.([6])

«روضة المتقين» ملا محمدتقى مجلسى يكى از بهترين شرحهاى نوشته شده بر اين كتاب بوده و بارها به چاپ رسيده است. چاپ جديد آن در چهارده جلد و به نحوى مطلوب منتشر شده است. روضة المتقين همچنانكه مجلسى خود در آخر كتاب مى گويد عصاره دانش و معلومات فقهى، اصولى و كلامى او در طول پنجاه سال تحصيل و تحقيق مى باشد.([7])

آن عالم و محدث گرانقدر در روضة المتقين، علاوه بر تصحيح من لايحضره الفقيه، كه به گفته وى در آن زمان نسخه هاى پرغلط داشته، به مقابله اين كتاب با ديگر كتب چهارگانه روايى پرداخته و هرجا كه روايتى با سند ضعيف ذكر شده، آن را با نقل روايتى با سند قوى از سه كتاب ديگر تكميل و جبران كرده است. در اين كتاب به مقتضاى روايات، مطالب سودمندى از سوى شارح آورده شده و نه تنها در زمينه فقه و احكام عملى، بلكه در ديگر زمينه ها از جمله بحثهاى رجالى، ادبى، كلامى و عرفانى، نيز سخن گفته شده است. تدوين چنين كتاب ارزشمندى به احاطه و تسلط بر بسيارى از علوم، از جمله: لغت، رجال، فقه، اصول فقه، تفسير و كلام، نياز داشته كه خود نمايانگر وسعت و وفور علم مؤلف آن مى باشد.

پی نوشت:

[1] - قصص العلما، ميرزامحمد تنكابنى، ص214، اجازه نامه ملا محمد تقى مجلسى به فرزندش محمد باقرمجلسى.

[2] - روضة المتقين، ج14، ص434.

[3] - درباره رؤيا مى توانيد به كتاب هزار و يك نكته، نوشته استاد آيت الله حسن زاده آملى، ص19 - 23 مراجعه كنيد.

[4] - روضة المتقين، ج14، ص434 و 435.

[5] - كتاب «من لايحضره الفقيه» از نظر زمان تأليف، دومين كتاب از چهار كتاب عمده روايى شيعه است. سه كتاب ديگر: «كافى» تأليف شيخ كلينى(ره) (متوفى 329 ق.)، «استبصار» و «تهذيب الاحكام» تأليف شيخ طوسى(ره) (م460 ق.» مى باشند.

[6] - مشخصات آنها درالذريعه، آقا بزرگ تهرانى، ج6، ص223 و 224 و ج14، ص94 ذكر شده است.

[7] - روضة المتقين، ج14، ص505.