تأليفات پر ارزش علامه مجلسى‏

شهرت علّامه مجلسى گذشته از مقام علمى و جامعيت و مرجعيتى كه در دولت صفويه داشته است، اصولا مرهون تأليفات بسيار اوست كه همه مفيد و قابل استفاده عموم و در نهايت سلاست نوشته است. مخصوصا كتابهاى فارسى آن مرد بزرگ همه سودمند و از زمان تأليف و در عصر حيات مؤلّف تاكنون مورد استفاده تمام شيعيان فارسى ‏دان بوده و ميباشد.

كتابهاى حيات القلوب، حلية المتّقين، حقّ اليقين، عين الحيوة، جلاء العيون توحيد مفضّل، زاد المعاد آن علّامه جليل القدر از كتبى است كه هنوز هم در اغلب خانه‏هاى مردم ايران و افغانستان و پاكستان و هندوستان و عراق و غيره موجود و مرد و زن شيعه با رغبت تمام و ميل فراوان آنها را ميخوانند، و از آثار فكرى و راهنمائى‏هاى آن رهبر عاليقدر استفاده مينمايند.

اغلب آنها بارها بچاپ رسيده و بزبانهاى عربى و فارسى وارد و ترجمه شده، چنان كه در خلال عبارت گذشته مذكور گشت، و در آينده هم ذكر مى‏شود، علّامه مجلسى و پدرش مجلسى اول نخستين دانشمندانى هستند كه احاديث شيعه را بفارسى قابل استفاده و سليس و ساده ترجمه كردند. چه پيش از آنها هر چند كتبى از طرف علماى دينى بفارسى ترجمه ميشد، ولى قلم آنها روانى قلم اين دو بزرگوار را نداشت و اغلب هم موضوعات غير اخبار و روايات بود. مانند «النقض» عبد الجليل قزوينى، تفسير ابو الفتوح رازى، گوهر مراد «و سرمايه ايمان» ملا عبد الرزّاق لاهيجى، و جامع عباسى شيخ بهائى.

محدّث نورى در فيض القدسى مينويسد: يكى از اساتيد بزرگ ما بيك واسطه از علّامه بحر العلوم نقل ميكرد كه وى آرزو داشت تمام تصنيفات او را در نامه عمل مجلسى بنويسند، و در عوض يكى از كتب فارسى مجلسى كه ترجمه متون اخبار، و مانند قرآن مجيد، در تمام اقطار شايع است در نامه عمل او نوشته شود! سپس محدّث عاليقدر مزبور ميگويد: چرا علّامه بحر العلوم اين آرزو را نداشته باشد، با اينكه روزى و ساعتى از اوقات شبانه روزى مخصوصا در ايام متبرّكه و اماكن مشرّفه نميگذرد مگر اينكه هزاران نفر از عباد و صلحا و زهاد چنگ بريسمان تأليفات وى زده و متوسّل به تصنيفات او ميگردند يكى از روى كتاب او دعا ميخواند، و ديگرى با نوشته‏هاى وى مناجات ميكند، سومى زيارت مينمايد، و چهارمى ناله و گريه سر ميدهد ...»

همچنين آقا احمد كرمانشاهى نواده استاد كل وحيد بهبهانى كه گفتيم مردى فقيه و ذو فنون و در سال 1219 از راه بندر عباس بمسقط و از آنجا بهندوستان سفر كرده و مدت پنج سال شهرهاى بمبئى، لكهنو، حيدرآباد دكن، عظيم‏آباد، مرشدآباد بنگاله و غيره را سياحت نموده است، در تاريخ مرآت الاحوال جهان نما كه سفرنامه اوست و چنان كه گفتيم از كتب نفيس خطّى است، در ضمن شرح حال دائى خود علّامه مجلسى مينويسد:
«مصنّفات آن عالى درجات بحدّى مقبول طباع شده و بدرجه اشتهار رسيده كه‏ از بلاد كفر و اسلام جايى نخواهد بود كه از آنها خالى باشد. از جمعى ثقات شنيدم كه در ازمنه سابقه يك كشتى طوفانى شد و مردمان كشتى بعد از رنج و محنت بسيار در جزيره- اى فرود آمدند كه اصلا از اسلام اثرى نبود، و در خانه شخصى مهمان شدند. هنگام صحبت معلوم شد كه آن شخص مسلمان است.

باو گفتند با وجود آنكه اين قريه دار الكفر است و از اسلام در آن نشانى نيست و تو نيز بشهر مسلمانان نرفته‏اى باعث بر اسلام تو چيست؟! آن شخص به- درون- خانه رفته كتاب «حقّ اليقين» مرحوم مجلسى را آورد و گفت: من و قبيله من بشرافت و ارشاد اين كتاب بدرجه اسلام رسيده‏ايم»!! گرچه تأليفات علّامه مجلسى نوعا در اخبار ائمه طاهرين است، ولى از موضوعاتى كه وى بمناسبت اخبار وارده در تأليفات و تصنيفات خود مورد بحث قرار داده، پيداست كه شخصا در تمام علوم وارد بوده و از هر علمى بهره‏اى وافر داشته است. اگر روزى دانشمند با كمالى همت كند و كلّيه «بيان» ها و توضيح‏ها و نكات جالب و مطالب پر- مغز و گاهى منحصر بفرد او را از ميان تأليفات وى بيرون بكشد، و بعد از تهذيب و تنقيح در كتابى، بلكه كتابهائى، مرتّب و منظّم كند، آن وقت است كه ميتوانيم كاملا پى بمقام شامخ علم و فضل و تتبّع و احاطه آن رادمرد با كفايت شيعه ببريم، در آن وقت است كه او را فقيهى اصولى، و محدّثى اخبارى، و حكيمى الهى، و فيلسوفى منطقى، و مهندسى رياضى، و واعظى مطّلع، و متكلّمى زبر دست، داراى علوم غريبه، و فنون نادره، با ذوقى سرشار، و قريحه‏اى سيّال، و قلمى سريع مى‏بينيم، و چنانچه بخواهيم از روى انصاف و كمال بى‏طرفى اين معانى را در كسى مجسّم كنيم، حقا كسى جز علّامه مجلسى را نخواهيم ديد! اينك فهرست كامل تأليفات و تصنيفات فارسى و عربى او را مطابق نقل فيض القدسى علّامه نورى و مقدّمه آقاى ربّانى شيرازى در اول بحار طبع جديد، بنقل از «الذريعه» علّامه جليل القدر آقاى شيخ آقا بزرگ تهرانى در زير از لحاظ خوانندگان محترم ميگذرانيم و هر كدام چاپ شده در پاورقى توضيح ميدهيم.
خوشبختانه اغلب آثار قلمى مجلسى از دست فنا محفوظ مانده و آنها كه چاپ نشده‏ نيز نسخ خطى آن يافت مى‏شود.

تأليفات فارسى علامه مجلسى‏

1- حيات القلوب سه جلد 2- حلية المتّقين 3- عين الحيات 4- مشكلات الأنوار مختصر عين الحيات 5- زاد المعاد «4» 6- تحفة الزائر 7- حقّ اليقين كه آخرين تصنيف او بوده است 8- جلاء العيون 9- ربيع الاسابيع»
10- مقباس المصابيح 11- رساله اختيارات 12- رساله ديات 13- رساله در اوقات 14- رساله در رجعت 15- رساله در شكوك 16- رساله در خصوص مال ناصبى 17- رساله در آداب ماههاى رومى 18- رساله در نماز شب 19- رساله در فرق بين صفات ذاتى و فعلى خداوند 20- رساله بهشت و دوزخ 21- رساله در مناسك حج 22- رساله در مناسك حج 23- رساله در كفارات 24- رساله در زكاة 25- رساله در آداب نماز 26- ترجمه توحيد مفضل «1» 27- رساله در بداء «2» 28- رساله در نكاح 29- شرح دعاى جوشن كبير 30- رساله مختصرى در تعقيب نماز 31- ترجمه فرمان امير المؤمنين عليه السّلام بمالك اشتر 32- رساله السابقون السابقون 33- مفاتيح الغيب در استخاره 34- ترجمه «فرحة الغرى» سيد عبد الكريم بن طاوس.
35- ترجمه حديث رجاء بن ابى ضحّاك كه در راه خراسان نوشته.
36- رساله در جبر و تفويض 37- رساله صواعق يهود، در جزيه و احكام ديه 38- رساله در سهام.
39- مناجات نامه 40- رساله در زيارت اهل قبور 41- ترجمه توحيد امام رضا عليه السّلام 42- ترجمه دعاى مباهله 43- ترجمه حديث عبد اللَّه بن جندب 44- ترجمه زيارت جامعه 45- ترجمه دعاى كميل 46- ترجمه جوشن صغير 47- ترجمه دعاى سمات 48- ترجمه قصيده دعبل خزاعى 49- مشكاة الانوار در آداب قرائت قرآن و دعا و شروط آن 50- انشائاتى كه بعد از مراجعت از نجف بواسطه شوقى كه بآن سرزمين مقدّس داشت نوشته است.
51- ترجمه حديث: «ستة اشياء ليس للعباد فيها صنع: المعرفة و الجهل و الرضا و الغضب و النوم و اليقظة» 52- ترجمه نماز 53- جوابهاى مسائل متفرقه 54- كتاب اختيارات كتاب بزرگى است و غير از آنست كه ذكر شد 55- تذكرة الائمه 56- كتاب صراط النجاة، شرح گناهان كبيره و صغيره‏
57- كتاب تعبير خواب 58- رساله جنت و نار (بهشت و دوزخ) غير از آنچه ذكر شد.
پنج كتاب اخير را نسبت بوى ميدهند و درست روشن نيست كه تأليف او باشد «1».

تأليفات عربى علامه مجلسى‏

نخست كتاب بزرگ و دائرة المعارف «بحار الأنوار» در بيست و پنج جلد بشرح زير است:
59- جلد اول- مشتمل بر كتاب عقل و جهل، فضيلت علم و علما و طبقات آنها، حجّيت اخبار و قواعدى كه از آنها استخراج مى‏شود، نكوهش قياس، با مقدمه مفصل در باره مصادر كتاب، و توثيق مصادر و مطالب سودمندى. اين جلد شامل چهل باب است.
60- جلد دوم- كتاب توحيد (يگانگى خداوند) و صفات خداوند، و اسماء حسناى ذات الهى، توحيد مفضل، رساله اهليلجه 31 باب.
61- جلد سوم- كتاب عدل، مشيّت، اراده، قضا، قدر، هدايت، ضلالت امتحان، طينت، ميثاق، توبه، علل احكام، مقدّمات مرگ و مؤخرات آن 59 باب.
62- جلد چهارم- كتاب احتجاجات و مناظرات 83 باب و تمام كتاب على بن جعفر عليه السّلام.
63- جلد پنجم- احوال پيغمبران و سرگذشت آنها 82 باب.
64- جلد ششم- احوال پيغمبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و جمعى از پدران آن حضرت، شرح حقيقت معجزه، و چگونگى اعجاز قرآن، شرح حال ابو ذر، سلمان، عمار مقداد و برخى ديگر از بزرگان اصحاب آن سرور، 82 باب.
65- جلد هفتم- در مشتركات احوال ائمه عليهم السلام و شرائط امامت و چگونگى ولادت آنها، و شئون غريبه و علوم و برترى آنها نسبت به پيغمبران سابق، و ثواب دوستى آنان و فضيلت ذريه آن ذوات مقدّسه، و پاره‏اى از مناظرات علماء، 150 باب.
66- جلد هشتم- فتنه‏هائى كه بعد از پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله روى داد، سيرت خلفا و آنچه در روزگار آنها اتفاق افتاد، جنگ جمل، جنگ صفين، جنگ نهروان، غارتگرى معاويه در اطراف عراق، احوال بعضى از اصحاب امير المؤمنين عليه السّلام، شرح قسمتى از اشعار منسوب بآن حضرت، و شرح بعضى از نامه‏هاى آن وجود اقدس 62 باب.
67- جلد نهم- احوال امير المؤمنين على عليه السّلام، از ولادت تا شهادت، سرگذشت ابو طالب پدر آن حضرت و ايمان او، گروهى از اصحاب امير المؤمنين، و روايات وارده در امامت امامان دوازده‏گانه 128 باب.
68- جلد دهم- احوال حضرت فاطمه زهرا عليها السلام و امام حسن مجتبى و امام حسين عليهما السلام، خروج مختار و خونخواهى از قتله كربلا، 50 باب.
69- جلد يازدهم- احوال ائمه چهارگانه بعد امام حسن يعنى: امام زين- العابدين، امام محمد باقر، و امام جعفر صادق و امام موسى كاظم عليهم السلام و جماعتى از اصحاب و فرزندان آنها، 46 باب.
70- جلد دوازدهم- شرح حال چهار امام قبل از حجت منتظر عليه السّلام يعنى حضرت امام رضا، امام محمد تقى، امام على النّقى، امام حسن عسكرى عليهم السلام و شرح حال بعضى از اصحاب آنان، 39 باب.
71- جلد سيزدهم- احوال حجّت منتظر عجّل اللَّه تعالى فرجه، 36 باب «1».
72- جلد چهاردهم- آسمان و جهان (سماء و عالم) پيدايش آنها، اجزاء
آنها مانند: فلكيات، فرشتگان، جن، انسان، حيوان، عناصر، صيد و طريق كشتار حيوانات، خوردنى‏ها و آشاميدنى‏ها، و تمام كتاب طبّ النّبي، و كتاب طبّ الرضا: 210 باب.
73- جلد پانزدهم- ايمان و كفر- در سه بخش، اول: ايمان و شرائط آن و صفات مؤمنين و فضل آنها و فضل شيعه و اوصاف آنان. دوم اخلاق حسنه و آنچه موجب نجات آدمى از مهالك دنياست. سوم كفر و شعب آن، و اخلاق رذيله، 108 باب.
74- جلد شانزدهم- در آداب و سنن، زينتها، تجمّلات، نظافت، سرمه‏كشيدن، استعمال عطريات، شب‏زنده‏دارى، خواب، سفر، منهيات، گناهان كبيره، 131 باب.
75- جلد هفدهم- مواعظ و حكم، 73 باب.
76- جلد هيجدهم- در دو بخش: بخش اول طهارت، مشتمل بر شش باب بخش دوم صلاة (نماز) در صد و شصت و يك باب بعلاوه رساله «ازاحة العله» شاذان بن جبرئيل قمى.
77- جلد نوزدهم- نيز در دو بخش: بخش نخست فضائل قرآن و آداب آن و ثواب تلاوت و اعجاز آن. همچنين تمام تفسير نعمانى. 130 باب. بخش دوم در باره ذكر و انواع آن و آداب دعا و شروط آن، تعويذات، حرزها، دعا براى دردها، صحيفه ادريس و غيره، 131 باب.
78- جلد بيستم-: زكاة، صدقه، خمس، نماز، اعتكاف، اعمال سال، 122 باب.
79- جلد بيست و يكم: حج، عمره، احوال شهر مدينه و غيره، 84 باب.
80- جلد بيست و دوم: زيارتهائى كه از ائمه معصومين نقل شده است، 64 باب.
81- جلد بيست و سوم: عقود و ايقاعات 130 باب.
82- جلد بيست و چهارم: احكام شرعى تا كتاب ديات، 48 باب.
83- جلد بيست و پنجم: اجازات و تمام فهرست شيخ منتخب الدين رازى، منتخب كتاب «سلافة العصر» سيد عليخان شيرازى، اوائل كتاب اجازات سيد بن طاوس، اجازه كبيره علّامه حلى براى «بنى زهره» و اجازه شهيد اول و دوم و غير آن.
84- كتاب «مرآت العقول في شرح اخبار آل الرسول» در دوازده جلد شرح كتاب «كافى» ثقة الاسلام كلينى كه در يك جلد بسيار بزرگ در ايران بطبع رسيده است.
85- ملاذ الاخيار، شرح تهذيب الاخبار شيخ طوسى، از اول تا كتاب صوم (روزه) و از كتاب طلاق تا آخر آن.
86- شرح اربعين.
87- الفوائد الطريفه در شرح صحيفه سجاديه تا آخر دعاى چهارم.
88- الوجيزه در رجال.
89- رساله اعتقادات.
90- رساله در شكوك.
91- رساله در اذان كه صاحب حدائق در لؤلؤة البحرين از آن نام برده است.
92- رساله در بعضى از دعاهائى كه از صحيفه كامله سجاديه افتاده است.
93- حواشى متفرّقه بر كتب اربعه: كافى، تهذيب، من لا يحضره الفقيه و استبصار.
94- المسائل الهنديه- مسائلى است كه برادرش ملا عبد اللَّه از هند از وى پرسيده بود.
95- رساله در اوزان كه نخستين تأليف اوست.
اين بود فهرست تأليفات و تصنيفات علّامه مجلسى كه بدست آمده است، چنان كه‏ گفتيم بحمد اللَّه غالب اين كتابها موجود، و نوعا نيز بچاپ رسيده است. ولى بايد دانست كه تأليفات آن مرحوم بعضى كتب بسيار بزرگى است مثلا جلد ششم و چهاردهم و هيجدهم بحار، و مرآت العقول شرح كافى هر يك چندين جلد است.
دوره بحار الانوار در چند سال اخير از طرف «دار الكتب الاسلاميه» طبع حروفى مى‏شود.
و قريب 40 جلد آن منتشر شده است، اميد است اين خدمت بزرگ بزودى انجام پذيرد.

كليّه مجلدات بحار الأنوار كه به ترتيب چاپ جديد است جمعا در صد جلد انتشار خواهد يافت. اگر ساير تأليفات آن مرحوم را نيز بسبك جديد، چاپ كنند، كليّه تأليفات عربى و فارسى علّامه مجلسى را ميتوان بالغ بر دويست جلد بقطع وزيرى در چهار صد صفحه تخمين زد! و اگر اين تأليفات را با گرفتارى‏ها، درس و بحث‏ها، و صدور فتوى، اجراى حدود، و كارهاى بسيار، و مسئوليتهاى مهمّ مرجعيت و مسافرتهاى مكرّر آن رادمرد عالَمِ علم و دين مقايسه كنيم اعتراف خواهيم كرد كه جز توفيق الهى، عامل ديگرى نميتواند منشأ اين همه كارهاى طاقت فرسا باشد.

منابع: 

مهدى موعود عليه السلام، علي دواني‏ :انتشارات اسلاميه‏ :مقدمه، ص: 68