انگیزه تألیف بحارالأنوار

بحارالأنوار 

جامعترين كتاب روايى شيعه كه به موضوعات غيرفقهى بيش از موضوعات فقهى پرداخته است، كتاب گرانقدر بحارالأنوار تأليف علّامه محمّدباقر مجلسى است. اين كتاب در چاپ قديم 25 جلد و در چاپ جديد در 110 جلد منتشر شده است.
بحارالأنوار در واقع دايرة المعارف علوم شيعى است كه هيچ محققى از مراجعه به آن بى نياز نيست. مهمترين ويژگيهاى بحارالأنوار عبارتند از:
1 ـ بحارالأنوار مجموعه اى از احاديث عقيدتى، اخلاقى، تاريخى، فقهى، تفسيرى و... است.
2 ـ علّامه مجلسى در هر عنوان ابتدا آيات مربوط به آن، سپس تفسير آنها را بيان مى كند، سپس روايات مربوطه را نقل كرده و پس از آن معضلات و مشكلات روايات را توضيح مى دهد.
توضيحات مرحوم علّامه مجلسى در ذيل روايات مشحون از فوايد و دقّتهايى است كه نشان از تتبع، تحقيق، دقّت نظر، وعلميّت فوق العاده مؤلّف آن است.
3 ـ علّامه مجلسى در اين مجموعه روايات صحيح، حسن، موثق و ضعيف را گردآورى نموده و در بسيارى موارد به عدم وثوق خود به پاره اى از روايات اشاره كرده است. بنابراين استفاده از بحارالأنوار براى كسانى مفيد خواهد بود كه تخصص لازم در شناخت حديث ـ اعم از متن و سند و كتاب ـ را داشته باشند.
4 ـ در تأليف بحارالأنوار كوشش شده است كه از كتب اربعه و صحيفه سجّاديه نقل حديث نشود و اين بدان جهت بوده كه نقل متون معتبر ـ همچون كتب اربعه و صحيفه در مجموعه بحارالأنوار ـ اقبال عمومى به آنها را كم و موجب مهجوريت آنها مى شود؛ همچنان كه پديد آمدن جوامع متقدم حديث موجب اضمحلال اصول اربعمائه گرديده است.
5 ـ در تأليف اين دائرة المعارف حدود شش صد اثر شيعه و اهل سنّت مورد استفاده قرار گرفته است، گرچه مؤلّف در مقدمه كتاب فقط از 378 كتاب نام برده است.
6 ـ تنظيم و گردآورى بحارالأنوار توسط گروهى از شاگردان و كاتبان تحت اشراف و نظارت علّامه مجلسى بوده است، ولى شرح و توضيحات احاديث مستقيماً توسط علّامه مجلسى نگاشته شده است.
7 ـ هفده جلد بحار (چاپ قديم) در زمان حيات مؤلّف پاكنويس و تنظيم نهايى شده و هشت جلد ديگر پس از درگذشت وى توسط شاگردان تكميل گشته است. از اين رو نكات توضيحى علّامه مجلسى در آنها كمتر ديده مى شود. چاپ جديد بحار، تعليقات مفيدى از علّامه طباطبايى را (تا جلد هفتم) در بردارد كه بسيار كارگشا و ارزنده است.
8 ـ رواياتى كه با چند عنوان مرتبط بوده است معمولاً تقطيع و ذيل همه عناوين آورده شده است. در عين حال تكرار احاديث در بحارالأنوار مشهود است.
9 ـ بعضى از كتب و رسائل قُدماى شيعه، بصورت كامل و مستقل در بحار ذكر شده است مثل تفسير نعمانى، طبّ النبىّ صلى الله عليه و آله و سلم، توحيد مفضل و....
10 ـ ترتيب موضوعات بحارالانوار چنين است: عقل و علم و جهل، توحيد، عدل، معاد، احتجاجات و مناظرات، قصص انبيا، تاريخ و سيره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم، امامت، فتنه ها و غصب خلافت، تاريخ و احوال ائمّه اطهار عليهم السلام، جهان خلقت، مكارم اخلاق، آداب و سنن و موضوعات فقهى.
11 ـ از بحارالأنوار دو نرم افزار تاكنون عرضه شده است: يكى توسط مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى و ديگرى به وسيله مؤسسه نشر حديث كه هريك همراه با قابليتهاى مختلف ارائه شده است
 

انگيزۀ تأليف بحار 

بنابراين انگيزه‌ها‌ي تأليف بحار را مي‌توان چنين برشمرد
• 1ـ جلوگيري از فراموشي مجدد يا نابودي کتب حديثي
• 2ـ دست‌يابي راحت به تمامي احاديث يک موضوع 
مرحله اول 
مراحل تدوين بحار الانوار 
علامه مجلسي ابتدا بدون آنکه در پي تأليف بحار باشد، فهرستي براي ده کتاب حديثي غيرفقهي جهت دسترسي راحت به موضوعات آنها به نام فهرس مصنفات الأصحاب فراهم آورد : امالي (با رمز لي)، خصال (با رمز ل)، عيون اخبار الرضا (با رمز ن)، علل الشرائع (با رمز ع)، معاني الاخبار (با رمز مع) و توحيد صدوق (با رمز يد) که اين کتابها همگي از آثار شيخ صدوق است. عناوين ساير کتابها نيز بدين شرح است: قرب الاسناد حميري (با رمز ب)، امالي يا مجالس شيخ طوسي (با رمز ما)، تفسير علي بن ابراهيم قمي (با رمز فس)، احتجاج طبرسي (با رمز ج )
مراحل تدوين بحار الانوار 
مرحلۀ دوم علامه پس از تأليف فهرست احساس کرد که مشکل مراجعه به احاديث چندان تفاوت نکرده است. از اين رو تصميم گرفت با استفاده از اين فهرست به جاي ذکر شمارۀ‌ روايت، متن کامل آن را نقل کند و علاوه بر ده کتاب مذکور از منابع ديگر روايي نيز بهره گيرد،‌ اين تصميمي بود که به تأليف بزرگ‌ترين مجموعۀ حديثي شيعه، يعني بحار الانوار، منجر شد
استخراج روايات از کتب مختلف حديثي و تنظيم آنها بر اساس فهرست مذکور است
 

نمونه‌اي از عبارات اين فهرست 

کتاب العقل و الجهل ـ باب أَنّ أوّل ما احتجّ اللهُ به علي الناس العقل؛ج 29 من 9، ن 12 من 32، 4 و 5، من 99، مع 2 من 1
اين عبارت نشان‌دهندۀ آن است که روايات مربوط به عنوان مذکور در کتابهاي زير بدين گونه آمده است در احتجاج، حديث شمارۀ 29 از باب 9 و در کتاب عيون اخبار الرضا، حديث 12 از باب 32 و حديث 4 و 5 از باب 99 و در معاني الاخبار، حديث 2 از باب 1 
همکاران علامه مجلسي در تاليف کتاب بحار الانوار 
آمنه خاتون، خواهر علامه مجلسي
اميرمحمد صالح خاتون آبادي 
ميرزا عبدالله افندي 
مولي عبدالله بحراني 
سيد نعمت الله جزايري 
شيوۀ علامه چنين بود که بر اساس فهرست مذکور ابتدا ابواب را مشخص کرده و سپس روايات را در ذيل عناوين ابواب درج مي‌کرد. از اين رو مجلدات بحار در زمان واحد در دست تأليف بوده، گرچه برخي از آنها زودتر به پايان رسيده است.
 

چگونگي تاليف بحار الانوار

بطوريکه از نظر خوانندگان گذشت مشهورترين تاليف علامه مجلسي دوره کتاب هاي "بحار الانوار" است. درباره چگونگي تاليف اين کتاب بزرگ ميان مردم مختلف گفتگوي بسياراست. عده اي معتقدند که علامه مجلسي شاگردان بسياري داشته و آنها بودند که اخبار بحار را جمع آوري نموده و مرتب ميکردند و نشان استاد خود ميدادند و او نيز در ذيل بعضي از روايات بيان يا توضيح مينوشت و عناوين بعضي از بابها را نيز شخصا مينگاشته است. عده ديگر هم اظهار عقيده ميکنند که او شخصا اخباري را از مظان خود بيرون آورده و در يکجا جمع کرده و اين نشانه علميت نيست!
علامه محدث مرحوم حاج ميرزا حسين نوري که اورا "مجلسي دوم" خوانده اند در کتاب فيض القدسي ميگويد: اين سخن کسي است که اهل تاليف و تصنيف نيست زيرا بيرون آوردن اخبار از کتابها و جمع کردن در يکجا نميتواند شخصي را فقيه کند در صورتيکه ما علامه مجلسي را با دانش و فقه و علم بسيار ميبينيم تا جائيکه بزرگاني چون استاد کل وحيد بهبهاني و علامه بحر العلوم و استاد اعظم حاج شيخ مرتضي انصاري در آثار خود از وي به "علامه" تعبير ميکنند.اين نظريه علامه نوري بود ما نيز با قلت اطلاع و بضاعت مزجاه در اين باره مطالعات زيادي نموديم و مخصوصا نسخه هاي خطي بحار الانوار را مشاهده کرده خصوصيات آنرا ملاحظه نموديم و اينک خلاصه مطالعات خود را در زير مي آوريم:
اولا در هيچ يک از کتب"تراجم" علما و هيچ کتاب ديگري نديده ايم که نوشته باشند علامه مجلسي اين کتاب را با کمک شاگردان خود نوشته واين حرف شايعه اي بيش نيست و شايد اشخاص مغرض باعث انتشار آن در بين عوام مردم شده باشند و بعد هم سرايت به بعضي از خواص کرده و آنها نيز بدون تعمق و تتبع و رنج مطالعه اين سخنان واهي را برزبان رانده ميرانند.ثانيا بسيار دور مينمايد که هيئتي از فضلا و شاگردان مجلسي مامور اين کار پر زحمت شده باشند و با اين وصف علامه مجلسي با آن مقام شامخ علمي و ديني در مقدمه بحار و يا در خاتمه کار اشاره به آن شخص موثر نکرده باشد! علامه مجلسي در جلد بيست و پنجم صريحا مينويسد: يکي از شاگردانم اخيرا کتابهايي را پيدا کرده و به من اطلاع داده است. که بظن قوي مقصود نابغه نامي ميرزا عبدالله اصفهاني ولف "رياض العلماء" بوده است. کسيکه از اين يک کار کوچک شاگردش تمجيد ميکند و از نوشتن آن ابا ندارد چطور ممکن است از زحمات کلي آنها در تاليف بحار نام برد؟ثالثا ميرزا عبدالله اصفهاني نامبرده که شرح حال استادش را در "رياض العلماء" نوشته و همچنين ميرزا محمد اردبيلي شاگرد دانشمند ديگرش در کتاب "جامع الرواه" و سيد نعمت الله جزائري در تاليف خود و شيخ حر عاملي هم عصر او در "امل الامل" از وي و کتاب بحار الانوارش نام ميبرد هيچکدام از هيئتي که مامور تاليف بحار الانوار نامي نميبرند!
جاي ترديد نيست که اگر مطلب چنين بود به هيچ وجه از نظر دانشمندان معاصر وي و شاگردان انبوهش پوشيده نميماند و بالاخره در بين معاصرين و استادان و شاگردانش بخصوص بعضي از علماي طرفدار فلسفه و تصوف و فرقه هاي صوفيه که دشمن وي بوده اند سرو صدائي براه مي انداخت ولي ميبينيم دوست و دشمن و معاصرين و شاگردانش همه او را مولف بحار الانوار دانسته اند.خود او هم در اول و آخر تمام مجلدات بحار اين کتاب را تاليف خود دانسته است و به هيچ منطقي نميتوان اثبات کرد که او فقط نظارتي داشته و بعد نتيجه زحمات ديگران را به نام خود تمام کرده بدون اينکه اشاره به اين مطلب نمايد و شاگردان او هم بعد ها اسمي از اين موضوع نبرند و او را به بهترين و جه با معنويت تمام و شخصيت ممتاز بستايند!رابعا ما مجلدات بحار را ديده ايم بسياري از دانشمندان هم ديده اند ديگران هم ميتوانند در کتابخانه هاي بزرگ و نزد متصديان طبع جديد آن ببينند و در کليشه هايي که در برخي از مجلدات بحار چاپ جديد و از جمله دو کليشه که در همين کتاب چاپ شده بنگرند تا عرايض ما را تصديق کنند.خامسا از مشاهده مجلدات مختلف بحار الانوار به خوبي پيداست که علامه مجلسي تمام آيات و دعاها و عناوين بابها و سند روايات را شخصا مينوشته و بسياري از روايات را نيز تا آخر ذکر ميکرده بعدا در شرح بعضي از روايات "بيان"يا"توضيح" و يا"ايضاح" و غيرها داشته که آنها را نيز خود مينگاشته است.
در برخي از موارد درباره دانشمندان و کتاب آنان نيز سخن ميگويد و توضيحات لازم ميدهد که تمام اين موضوعات در اغلب مجلدات بحار به قلم خود وي هم اکنون موجود است حتي در بسياري از موارد ده بيست صفحه را از اول تا آخر شخصا نوشته است!آري در بعضي از مجلدات بحار علامه مجلسي عنوان باب و سند روايت و کتابي را که بايد از آن نقل کرد خود مينوشته و بعد به ديگري ميداده که روايت را مطابق راهنمايي او از همان کتاب بنويسد و کاملا پيداست که اين افراد همه از دانشمندان نبوده اند زيرا: اگر اينان عده اي از فضلا بودند جهت نداشت که آيات و دعاها را خود وي بنويسيد و تمام اعراب کلمات را بگذارد اين بخوبي ميرساند که آن افراد کاتب عادي بوده اند و مجلسي اطمينان به آنها نداشته و فقط گاهي از آنها براي نوشتن متن روايت استفاده ميکرده است.
به همين جهت مي بينيم بعد از نوشتن روايت چون کاتب اشتباه کرده آنرا خط زده و در ذيل و حاشيه همان صفحه شخصا روايت را بطور صحيح نوشته است.بعضي اوقات هم دستور ميداده کاتب متن روايتي را بنويسد و زير آنرا براي بيان توضيحات وي خالي بگذارد و چون فرصت نميکرده بعضي از بيان ها و توضيحات نوشته نشده و جاي آن همچنان سفيد مانده است!سادسا ازبيان ها و توضيحات علامه مجلسي در ذيل بعضي از اخبار اين کتاب به خوبي پيداست که شخصا با دقت و مطالعه کامل تمام اخبار را ميديده. مثلا دربيان يک روايت در جلد سوم ميگويد: در اين باره در فلان کتاب بحث خواهم کرد يا در وسط جلد چهارم مينويسد رواياتي در اين خصوص در فلان باب هم خواهد آمد يا سابقا در فلان باب و فلان کتاب گذاشت يا در جلد چندم گفتيم که همه حاکي از اين است که تمام امور مربوط به تاليف کتاب بعهده خود وي بوده . از خطوط بعضي از مجلداتي که به نظر ما رسيده پيداست که علامه مجلسي قلمي سريع داشته و تمام آيات ودعا ها را اعراب ميگذاشته است. نويسنده با دقت ملاحظه کردم و نديدم که در ميان آن همه مطالب و آن همه کسره و ضمه و فتحه و تشديد و مد و غير اشتباهي روي داده باشد! و راستي بايد مجلسي را يک دانشمند کار کشته به تمام معني موفق دانست.
سابعا دانشمند بزرگوار سيد عبدالله پسر سيد نورالدين جزائري در اجازه کبيره خود در شرح حال جدش علامه متتبع سيد نعمت الله جزائري مينويسد: وي از کساني بوده که در تاليف بحار الانوار و مرآت العقول به استادش علامه مجلسي کمک ميکرد همين مضمون را سابقا هم درباره آمنه بيگم خواهر دانشمند مجلسي از کتاب رياض الجنه زنوري و رياض العلما نقل کرديم که آن بانوي فاضله هم در تاليف بحار و غيره به برادرش کمک ميکرد.
(اجازه کبيره: نسخه خطي متعلق به نگارنده که از روي نسخه آقاي سيد محمد حسن جزائري از علماي محترم اهواز استنساخ شده است.)
اين مطلب بر ارباب تاليف و تصنيف پوشيده نيست که هنگام تاليف خواه ناخواه مولف از همکاري بعضي از نزديکان و شاگردان خود استفاده مينمايد اين امور هيچگونه دليلي بر کسر شان مولف نيست و از وزن او نميکاهد. مثلا اگر مجلسي نوشتن قسمتي از متن روايتي را بخواهرش يا به يکي دو نفر از شاگردانش محول ميکرده و آنها در طول اين چند سالي که او مشغول تاليف اين کتاب بزرگ بوده بعضي اوقات بوي کمک کرده اند دليل اين نيست که علم و اطلاع آنها بحار را بوجود آورده و کتاب را بايد تاليف عده اي دانست!
به همين جهت ما نيز مانند تمام دانشمندان متنبع و مطلع و اهل فن عقيده داريم که اين کتاب با عظمت تاليف آن علامه روزگار است و اين شهرت عوامانه يا مغرضانه کوچکترين تاثيري در دگرگون ساختن واقعيت ندارد.
 

منابع: 

majlesi.net