(78) سه دعا كه به هدر رفت

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
خداوند به يكى از پيامبران بنى اسرائيل وحى كرد كه مردى از امت او سه دعايش نزد من مستجاب است . پيامبر آن مرد را از اين مطلب آگاه ساخت . مرد نيز پيش همسر خود رفت جريان را به وى نقل كرد زن اصرار كرد كه يكى از دعاها را درباره ايشان انجام دهد. مرد هم پذيرفت .
آنگاه زن گفت از خدا بخواه من از زيباترين زنان باشم .
مرد دعا كرد زن زيباترين زمان خود گشت . چندان نگذشت شديدا مورد توجه پادشاهان هواپرست و جوانان ثروتمند و عياش قرار گرفت .
به شوهر پير و فقير خود اعتنا نمى كرد و روش ناسازگارى و بدرفتارى را به همسرش در پيش گرفت .
مرد مدتى با او مدارا نمود هنگامى كه ديد روز به روز اخلاق او بدتر مى شود ديگر رفتارش قابل تحمل نيست ، دعا كرد خداوند او را به صورت سگى درآورد و دعا مستجاب شد... پس از اين ماجرا فرزندان آن زن دور پدر جمع شده گريه و ناله كردند و اظهار مى داشتند مردم مرا سرزنش مى كنند كه مادرمان به صورتى سگى در آمده و از پدر خواستند مادرشان بصورت اوليه بازگردد و مرد نيز دعا كرد. زن به حال اول بازگشت . و بدين گونه سه دعاى مستجاب آن مرد هدر رفت .(106)

پاورقی

106-  بحار: ج 14، ص 485.