(58) تپه توبره ها!

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
متوكل عباسى مى كوشيد با اتكاء بر نيروى نظامى خويش مخالفانش را بترساند.
به همين جهت ، يك بار لشگر خود را - كه به نود هزار تن مى رسيددستور داد كه توبره اسب خويشش را از خاك سرخ پر كنند و در صحراى وسيعى ، آنها را روى هم بريزند.
سربازان به فرمان متوكل عمل كردند و از خاك هاى ريخته شده ، تپه بزرگ به وجود آمد، كه آنرا تپه توبره ها ناميدند. متوكل بر بالاى تپه رفت و امام هادى عليه السلام را به نزد خود فراخواند و گفت : ((شما را خواستم تا لشگر مرا تماشا كنى ! به علاوه ، او دستور داده بود همه ، لباس هاى جنگ بپوشند و سلاح بر گيرند و با بهترين آرايش و كاملترين سپاه از كنار تپه عبور كنند.
منظورش ترسانيدن كسانى بود كه احتمال مى داد بر او بشورند و در اين ميان بيشتر از امام هادى عليه السلام نگران بود كه مبادا به پيروانش ‍ فرمان نهضت عليه متوكل را بدهد
حضرت هادى عليه السلام به متوكل فرمود:
- آيا مى خواهى من هم سپاه خود را به تو نشان دهم ؟
متوكل پاسخ داد:
- آرى !
امام دعايى كرد! ناگهان ميان زمين و آسمان از مشرق تا مغرب از فرشتگان مسلح پر شد. خليفه از مشاهده اين منظره غش كرد! وقتى كه بهوش آمد، امام هادى عليه السلام به او فرمود:
- ما در كارهاى دنيا با شما مسابقه نداريم ما به كارهاى آخرت (امور معنوى ) مشغوليم ، آنچه درباره ما فكر مى كنى درست نيست .(83)

پاورقی

83-  بحار، ج 50، ص 154