(56) ماءمون و امتحان امام جواد عليه السلام

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
روزى ماءمون كه به قصد شكار از قصر خود بيرون آمده بود، در گذرگاه به عده اى از كودكان كه امام جواد عليه السلام هم در ميان آنان بود، برخورد نمود. كودكان همگى گريختند، جز آن حضرت ! ماءمون نزد ايشان رفت و پرسيد:
- چرا با كودكان ديگر نگريختى ؟
حضرت جواب داد:
- من گناهى نكرده بودم كه بگريزم و مسير هم آن قدر تنگ نبود كه كنار بروم تا راه تو باز شود. از هر كجا كه مى خواستى مى توانستى بروى . ماءمون پرسيد:
- تو كيستى ؟
حضرت پاسخ داد:
- من محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالبم !
ماءمون پرسيد:
- از علم و دانش چه بهره اى دارى ؟
امام عليه السلام جواب داد:
- مى توانى اخبار آسمان ها را بپرسى !
ماءمون از او جدا شد و به راه خود ادامه داد، باز سفيدى بر روى دستش ‍ بود مى خواست با آن شكار كند.
ماءمون باز را رها كرد و باز دنبال دراّجى پرواز كرد، به طورى كه مدتى از ديده ها ناپديد شد و پس از زمانى ، در حالى كه مارى (77) را زنده صيد كرده بود، بازگشت . ماءمون مارى را جاى مخصوص گذاشت . سپس به اطرافيانش گفت :
- مرگ آن كودك ، امروز - به دست من - فرا رسيده است !
آن گاه از همان راهى كه رفته بود برگشت به همان محل كه رسيد فرزند امام رضا عليه السلام را ديد كه در بين تعدادى از كودكان است ، احضار كرد. از او پرسيد:
- تو از اخبار آسمان و زمين چه مى دانى ؟
امام جواد عليه السلام پاسخ داد:
- من از پدرم و پدرانم از پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم و ايشان از جبرئيل و جبرئيل از پروردگارم جهانيان شنيدم كه فرمود:
ميان آسمان و زمين دريايى است مواج و متلاطم كه در آن مارهاى است كه شكم هاشان سبز و پشت هاشان نقطه هاى سياه دارد، پادشاهان آنها را با بازهاى سفيدشان شكار مى كنند تا دانشمندان را با آنها بيازمايند!
ماءمون با شنيدن اين پاسخ گفت :
- تو و پدرانت و جدت و پروردگارت همه راست گفتيد!(78)

پاورقی

77-  در بعضى كتب آمده است :
ماءمون باز شكارى را كه بر روى دستش بود بدنبال دراجى (پرنده ) رها كرد باز پس از مدتى بازگشت در حالى كه ماهى كوچكى را كه هنوز زنده بود در منقار داشت ماءمون آن ماهى را در كف گرفت و برگشت ، چون نزد امام جواد عليه السلام رسيد از او پرسيد اين چيست كه در دست دارم ؟
حضرت فرمود:
خداوند درياهايى آفريده است ، هنگامى كه ابرها از آن به سوى آسمان بالا مى رود ماهيان ريز را همراه خود مى برد و بازهاى شكارى پادشاهان آنها را شكار مى كنند، و شاهان آنها را در كف مى گيرند و بزرگان علم و دانش از نسل نبوت را با آنها امتحان مى نمايند.
ماءمون از شنيدن اين پاسخ سخت تعجب كرد و اظهار داشت :
به راستى كه تو فرزند امام رضا عليه السلام هستى و از فرزند آن بزرگوار چنين جواب شگفت انگيز، دور نيست .
78-  بحار، ج 50، ص 56