نگران نباش

محمّد بن على اسور مى گويد:

اموال زيادى متعلق به امام زمان (عليه السلام) که بيشتر پارچه بودند، نزد من بود. قصد داشتم آنها را به وکيل حضرت (عليه السلام) ـ يعنى عثمان بن سعيد، نائب اول امام (عليه السلام) ـ تحويل دهم. هنگامى که مى خواستم به سوى وکيل امام (عليه السلام) حرکت کنم، پيرزنى نزد من آمد وخلعتى را به من داد وگفت: اين را نيز به عثمان بن سعيد بده!

وقتى نزد ابن سعيد رفتم، بدون اين که اجناس فهرستى داشته باشد واو بخواهد ملاحظه کند، گفت: آنها را به محمّد بن عبّاس قمى تحويل بده!

من همه اموال واجناس را تحويل دادم، امّا امانتى پيرزن را فراموش نمودم.

عثمان بن سعيد گفت: خلعتى پيرزن را هم بده!

من تازه آنچه را که آن پيرزن داده بود، به ياد آوردم، امّا هرقدر گشتم نيافتم. بسيار مضطرب شدم.

عثمان بن سعيد گفت: نگران نباش! پيدايش مى کنى. بعد از مدّتى آن را هم يافتم!(3)

پاورقی

(3) کمال الدين، ج 2، ص 502، ذکر التوقيعات، بحار الانوار، ج 51، ص 335.