طلايى که گمشده بود به ما رسيد

حسين بن على بن محمّد قمى، معروف به ابوعلى بغدادى، مى گويد:

شخصى به نام (جاوشير) ده شمش طلا در شهر بخارا به من تحويل داده وگفت: آنها را به بغداد ببر وبه حسين بن روح تحويل بده.

من به سوى بغداد حرکت کردم وقتى به نزديکى خراسان ورودخانه (آمودرى) رسيدم، يکى از شمش ها را گم کردم، در بغداد متوجّه شدم که يکى از شمشها گمشده است. فوراً شمش طلى ديگرى خريدارى نموده وآنها را تکميل نمودم.

وقتى شيخ ابوالقاسم حسين بن روح آنها را ديد، همه را به دست گرفت وهمان را که خريده بودم، برداشت وگفت:

مال خود را بگير! اين شمش را خود خريده ى. آن را که گم کرده بودى، به ما رسيد!

وقتى چشمم به شمشى که نشان داد افتاد، شناختمش. همان بود که در کنار آمودريا گم کرده بودم!(12)

پاورقی

(12) کمال الدين، ج 2، ص 518 و519، ذکر التوقيعات، بحار الانوار، ص 51، ص 341 و342.