ايمان سرمايه ابدى است

ايمان سرمايه ابدى است

بدان كه چون ايمان مايه سعادت ابدى است ، و ترك آن شقاوت ابدى ، و شيطان دزد عقايد و اعمال است ، دزد را تا ممكن است اول بر متاع نفيس مى زند، و اگر بر آن دست نيافت متاعهاى ديگر را مى برد، و عقباتى كه كمين گاه شيطان است در اين باب بسيار است : عقبه اول عقبه معرفت واجب الوجود است ، و از اين عقبه اكثر عالم را به جهنم برده ، و اگر نجات از اين عقبه خواهى دست از سفينه نجات كه اهل بيت رسالتند بر مدار، كه ايشان درد و دواى هر چيز را مى دانند، و كمين گاههاى شيطان را مى شناسند، و تابعان خود را به ساحل نجات مى رسانند، و اين فريب را مخور كه تا خدا را نشناسى به دليل عقل پيغمبر و امام را نمى توان شناخت ؛ زيرا كه معرفت الهى دو شعبه دارد:
شعبه اول علم به وجود واجب الوجود است ، و آن از جميع اشيا ظاهرتر است ، به دليل دور و تسلسل كه موجب سرگردانى و تعطل است احتياج ندارد، چنان چه از اخبار بسيار ظاهر مى شود كه معرفت وجود واجب الوجود فطرى است ، و همين كه آدمى به حد شعور رسيد مى داند كه صانعى دارد، و هر كس كه در حال خود تفكر نمايد خواه فاضل و خواه جاهل مى داند كه خدا را از روى دلايل حكمى نشناخته ، بلكه خدا در هنگام صباوت (4) او را معرفت روزى كرده ، بلكه هرگز كفار را تكليف اذعان به وجود واجب الوجود نكردند، بلكه ايشان را به اقرار به يگانگى خدا خواندند، و بعد از آن ايشان را به عبادت و بندگى خدا وا داشتند كه از آن راه ايمان ايشان كامل گردد.
شعبه دوم تفكر در كنه ذات و چگونگى صفات واجب الوجود است و كنه ذات واجب را دانستن محال است و كنه صفات نيز چون عين ذات است محال است و تفكر در انحاى وجوه و كيفيات ذات و صفات ممنوع است . پس در اين باب بايد به نحوى كه خدا در قرآن مجيد فرموده و حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و حضرات ائمه معصومين عليهم السلام فرموده اند اعتقاد نمايد.
از حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام منقول است كه شخصى به خدمت حضرت صادق عليه السلام آمد و گفت : مرا دلالت كن به خداوند خود كه ملاحده (5) با من بسيار مجادله مى نمايند، و مرا حيران كرده اند، حضرت فرمود: هرگز به كشتى سوار شده اى ؟ گفت : بلى ، فرمود: هرگز كشتى تو شكسته است كه مضطرب شده باشى ، و هيچ چاره از براى نجات خود ندانى ؟ گفت : بلى ، فرمود: در آن هنگام اميد نجات از كه داشتى ؟ و چه كسى را قادر بر نجات دادن خود مى دانستى ؟ همان خداوند توست .

پاورقی

3- باعث .
4- كودكى .
5- كافران .